فصل۶: هدف اسرائیل این است که در پاسخ به ایران، اقدامی را صورت دهد که بیشتر اهداف تبلیغات جنگ آنها را تامین کند؛ چون تجربه نشان داده که هرچند نتانیاهو جنگ را در جبهههای مختلف به صورت کجدار و مریز ادامه داده ولی همواره تمرکزش بر یک قسمت بوده است.
در شرایط کنونی بعد از غزه که عملا الان به عنوان یک جبهه محدودتر به حساب میآید تمرکز اصلی روی لبنان است و نتانیاهو سعی میکند دغدغههای امنیتی خود را در لبنان از بین ببرد و تا آن موقع از هر اقدامی که منجر به جنگ تمام عیار با ایران باشد پرهیز میکند. چرا که اگر جنگ تمام عیار با ایران صورت بگیرد و حتی نیمی از استحکامات حزب الله باقی مانده باشد این جنگ باعث میشود که ایران حتی جنگ را به مرز اسرائیل هم بکشاند.
اما به نظر میرسد که از لحاظ تبلیغات جنگ نتانیاهو بیش از هر چیز نیازمند یک اقدام نمادین است که یا علیه بخشهایی از پروژههای راهبردی و نظامی ایران اقدامی را صورت دهدکه تبلیغاتش خیلی بیشتر از آسیبهای آن باشد یا اینکه به یک سری مخازن نفت و گاز حمله کرده که هرچند آسیبش محدود باشد ولی به هر حال شعلههای آتشی که روشن میشود نشان دهنده یک حمله گسترده باشد که بیشتر به کار تبلیغاتی جنگ بیاید. لذا به نظر میرسد تا زمانی که اسرائیل در لبنان درگیر است عملاً از جنگ با ایران پرهیز میکند ولی وقتی به این خیال راحت از بابت لبنان برسد نتانیاهو سعی دارد که حتی جنگ را به داخل ایران بکشاند. نتانیاهو چند دغدغه دارد که اولی اقدام متقابل ایران است. اگر مردم ایران احساس کنند که جنگ شروع شده آن موقع همه ابزارهای جنگ تمام عیار از جمله حمله به مناطق مختلف در اسرائیل با استفاده از موشکهای با توان تخریب گسترده مثل موشک خرمشهر توسط ایران رو میشود.
اما اسرائیل از این موضوع میترسد که با ایران جنگ تمام عیار کند به ویژه اینکه ایران بعضی موشکهای با توان تخریب بالا مثل خرمشهر را به کار بگیرد که به دلیل اینکه نوعی پراکندگی و تعدد سر جنگی هم در آن وجود داره آن موقع امکان رهگیری هم برای اسرائیل دشوار است. این چالش اول اسرائیل از لحاظ جنگ شهری است. چون تعداد شهرهای اسرائیل یک صدم شهرهای ایران است و این موضوع میتواند جنگ را برای اولین بار به داخل شهرهای اسرائیل بکشاند. دومین چالش اسرائیل این است که نتانیاهو امیدوار به جنگ با ایران موافقنامههای نظامی که با آمریکا یا برخی اعضای ناتو دارد را فعال کند و آنها را به جنگ با ایران بکشاند.
در حالی که عملا هیچ کدام از این کشورها آمادگی جنگ با ایران را ندارند چون منافع گسترده و پایگاههای عمدهای در منطقه دارند که همه اینها در تیررس ایران خواهد بود. ضمن اینکه هیچ کدام مثل اسرائیل گنبد آهنین، پیکان یا فلاخن داوود ندارند و لذا تاوان جنگی را میدهند که توسط نتانیاهو گسترش یافته است. عامل سوم این است که به رغم اینکه اسرائیل ضربات اساسی به گروههای مقاومت نزدیک مثل حماس، جهاد اسلامی و حزبا... زده ولی تبدیل شدن یک جنگ به جنگ بین ایران و اسرائیل یعنی مواجهه اسرائیل با یک رقیب قوی باعث احیای همه گروههای مقاومت و تجدید ساماندهی مجدد آنها میشود. لذا در شرایط کنونی این عوامل مانع اصلی است.
لذا اگر بخواهیم یک معیار بگذاریم که ممکن است چه واکنشی از طرف ایران داشته باشد اگر اقدام اسرائیل یک شرایط روانی جنگی ایجاد کند و مردم در سراسر کشور این شرایط روانی را حس کنند مثل حمله به پالایشگاهها و مراکز انرژی در چنین شرایطی جنگ از ناحیه ایران آغاز خواهد شد. ولی اگر اقدام علیه مراکز نظامی باشد و حتی یک اقدام محدود نظامی باشد جنگ تا حدی کنترل میشود و بعد از این اسرائیل سعی میکند بیشتر دست به عصا راه برود.