فصل6: حسین نادعلی زاده: در حالی که همه برآوردها ، واقعیت ها ،عکس های ماهواره ایی و نظرات کارشناسان وهشدارهای فعالان حوزه محیط زیست حکایت از آن دارد که حال بسیاری از ذخایر زیست بومی و زیستگاه های حیاط وحش و... رو به وخامت است؛سازمان حفاظت از محیط زیست فراخوان مسابقه عکسی با عنوان تالاب ها و با شعار زندگی در تالاب ها شکوفا می شود را منتشرکرده است!
تالاب میانکاله یکی از نمونه های در حال ویرانی است که این سازمان ادعای شکوفایی آنرا دارد! در مصاحبه ها و گزارشات این نشریه به طور مبسوط به برخی از آسیب های وارد آمده به این زیست بوم اشاره شده است و قصد تکرار آنرا ندارم.اما پرسش آن است که محیط زیست با اتکا به کدام گزارش و یا تحقیقی شگوفایی زندگی در تالاب ها را نتیجه گرفته است؟
جالب تر آنکه در این فراخوان به موضوعات مورد توجه سازمان مربوطه نیز اشاره ایی نشده است.در حالی که سند کردن آسیب های وارده به محیط زیست می توانست توجه و اهتمام عموم را نسبت به این معضل به دنبال آورد.سازمان حفاظت از محیط زیست ضمن موافت با انتقال آب دریای خزر نشان داده که تا چه حد از استانداردهای عقلانی و تجربی فاصله دارد.
نظر بسیاری از فعالان محیط زیست آن است که مسئولین این سازمان مصلحت اندیشانه عمل می کنند.برخی حتی در نقدی صریح تر مدیران این حوزه را به دنباله روی از رئیس دولت متهم کرده اند.در پرونده میانکاله چه در حوزه آسیب های ناشی از سیاست گذاری و چه اجرایی رد پای محیط زیست دیده می شود.
و عجیب آنکه در حضور همین واقعیت ها سازمان محیط زیست به خود اجازه داده تا فراخوانی را با موضوع شکوفایی زندگی در تالاب ها وبی توجه به همه ی هشدارهای علاقمندان منتشر کند.
عذر خواهی از اشتباهات ،فرهنگ فراموش شده این سرزمین است.شکوه حضور پردندگان در تالاب ها به درایت محیط زیست ارتباطی ندارد.گزارش انقراض یا در معرض انقراض بودن گونه های جانوری و گیاهی سند این ادعاست. در ضمن کمتر کارشناسی است که نداند آنچه بعنوان احیا ی زیست گاه های آب پایه از آن نام برده می شود صرفا بخت و اقبال بارش های سیل آسایی بوده که مدتی میهمان نا خوانده جغرافیای ایران شده است.
منکر فعالیت های این سازمان نیستیم .اما این انتظار را داریم که به جای انجام حرکت های نمایشی برای سیاست های فرمایشی در همین فرصت های فرهنگی در اختیارشان عزم و اراده خود را به ارائه تصویر سیمای واقعی محیط زیست در ایران معطوف نمایند. شاید مسئولینی همچون نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی(بعنوان نهاد قانون گذار و ناظر) و قوه مجریه و قضائیه بیش از پیش به موضوع علاقه و اهتمام جدی تر نشان دهند.از دیگر سو با توجه به آنکه بدون مشارکت آگاهانه و مسئولانه مردم امکان تحقق و پیشرفت هیچ طرحی وجود ندارد .شاید این گونه فعالیت های هنری تلنگری جدی به وجدان آنان وارد آورده و زمینه تعامل با محیط زیست فراهم آید.
هنر همان رویاروی جدی ولی لطیف انسان با واقعیت اطراف اوست.آنچه در حوالی ما در حال رخ دادن است ساخته خود ماست.در مسئله محیط زیست همه مقصریم. روبه رو شدن با این حقیقت نسخه شفا بخشی است .این فرصت را هم همانند بسیاری دیگر از دست ندهیم.