فصل6: اعضای شورای هماهنگی و برنامهریزی جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی در نشست هفتگی خود و در جریان رصد مسائل داخلی، منطقهای و بین المللی، به تلاش پرهزینه آمریکا برای «بی دولت» کردن کشورهای عضو جبهه مقاومت اشاره کرده و از بکارگیری 2 عنصر «فشار حداکثری از بیرون» و «فعال کردن آشوبگران اجارهای در داخل» برای تحقق این هدف به عنوان پدیده راهبردی و شناختهشده نظام سلطه یاد کردند که اکنون نیز در منطقه کاربرد دارد.
جمعیت جانبازان تجربه ملت ایران در تبدیل تهدیدها به فرصتها را شگفتانگیز خواند و تاکید کرد: ایران بارها راهبردهای آمریکا را در هم شکسته و امکان موثر شدن فشار حداکثری از بیرون و آشوب و نافرمانی در درون را به فرصتی جدید برای نظام و انقلاب تبدیل کرده است.
این جمعیت خاطرنشان کرد: حضور طیف بیهویتهای سلطنتطلب، منافقین و نقابداران اصلاحطلب در جریان فتنه سال 88 نشان داد، ملتی که وحدت ملی، عزم انقلابی و دشمنشناسی همراه با بصیرت را با خود به همراه دارد، هیچگاه در محاسبه، عهد و پیمان خود با ولایت را گم نخواهد کرد.
اعضای شورای هماهنگی و برنامهریزی جمعیت جانبازان فهرست رخدادهای اول انقلاب و سه دهه پس از آن را به منزله ترازی راهبردی و روشی برای ملت ایران در زمینه تبدیل تهدید به فرصت معرفی کرده و یادآور شدند: رسوایی نقابداران اصلاح طلب در جریان 18 تیر 78 ، اردوکشی خیابانی ناجوانمردانه در انتخابات سال 88 و پشت کردن به همه شعارهای اصلی مکتب امام و معطل کردن 8 ماهه جامعه در وضعیت آشوب و ناامنی نتوانست نظام سلطه را به مقصودش برساند.
به اعتقاد اعضای شورای مرکزی این جمعیت، واکنش شگفتانگیز و تکلیفمدارانه مردم در واکنش به اهانتها به عاشورا و شعار و آرمانهای اصلی انقلاب در سال 88 آنچنان اتحاد عبری، غربی، عربی را به تحیر کشید که همه محاسبات آنها را برای اعتماد به طیف جریان غرب گرا به تردید کشید.
جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی همچنین حماسه قیام خودجوش 9 دی مردم تهران در ادامه واکنش بینظیر دیگر شهرها به فتنه 88 را پدیدهای ارزشمند خواند که باید روایت هنری، ادبی و تاریخی این رخداد در یک بازخوانی دقیق برای آینده ملت ایران ثبت و روایت شود.
جمعیت جانبازان سربرآوردن آشوبهای سال 96 و 98 با هدایت نظام سلطه را با هدف کسب سهمی از مولفههای قدرت نظام اسلامی عنوان و تاکید کرد: چراغ سبز چهرههای شناخته شده جریان فتنه با صدور پیامها و بیانیههای تهی از منطق و تحلیل، سقوط نظری و تحلیل جماعت وابسته به قبل را نشان میدهد که دیگر جز دعوت به آشوب و ناامنی راهی برای خروج از «بنبست تئوریک» خود نمییابند.
جمعیت جانبازان نجات اقتصاد کشور از بیتدبیریهای دولت را در گرو پوستاندازی جریان اجرایی از سلطه مشاورانی دانست که با حبس پول مردم در بانکها بیش از 50 درصد آن را غیرقانونی به کار بنگاهداری کشیدهاند و هیچ پاسخی برای افزایش 700 درصدی رشد نقدینگی، سرازیر شدن کالاهای قاچاق به بازارهای داخلی، بازیگریهای چندلایه در موضوع ارز و افزایش مهار گسیخته قیمتها ندارند.
این جمعیت با بیان اینکه دولت هنوز هم ادامه مشروط کردن بهبود وضعیت اقتصادی به برداشتن تحریمها را در سفر به ژاپن دنبال میکنند، خاطرنشان کرد: چگونه باید اروپاییان بدعهد عمق کینه و نفرت خود را در عمل نکردن به 11 تعهد وعده داده شدهشان به دولت منتقل کنند و چگونه باید آمریکا عمق نگاه راهبردی خصمانهاش را که در شرایط دوازدهگانه پمپئو ابراز کرد، بارها تکرار کند تا مسئولان ما برای نجات اقتصاد کشور به دنبال مذاکره فرودستانه با شیطان بزرگ و همپیمانانش نباشند؟ همچنانکه بیان راهبردی مقام معظم رهبری در منشور گام دوم باید پیش روی مسئولان باشد که فرمودند « اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راهحل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلتزدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئهی خارجی است که با صد زبان به تصمیمسازان و تصمیمگیران و افکار عمومی داخلی القاء میشود.»