فصل6: افکار عمومی این نامه را دال بر مطالبه وزارت نیرو برای اجرا شدن پروژه و توافق این وزارتخانه با سازمان حفاظت محیطزیست تلقی کرد. اما حالا محمد درویش – فعال محیطزیستی و از منتقدان جدی عیسی کلانتری – تصویر صورتجلسهای را که عیسی کلانتری به آن اشاره کرده و مبنای نامه خود قرار داده منتشر کرده است. او همچنین نامهای را منتشر کرده که معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست در تاریخ 6 شهریور 1398 به معاون وزارت نیرو ارسال کرده است.
دقت در این دو سند که محمد درویش منتشر کرده است، نشان میدهد:
اول: امضاکنندگان صورتجلسه 17/7/1398 (سه معاون سازمان حفاظت محیطزیست، دو مدیر کل حفاظت محیطزیست سمنان و مازندران، و نماینده وزارت نیرو) هیچ یک از چهار گزینه موافقت، موافقت مشروط، مخالفت و طرح مجدد را در این صورتجلسه تیک نزدهاند و هیچ توافقی درخصوص این طرح بین آنها صورت نگرفته است.
دوم: مندرجات صورتجلسه در سه بخش الف، ب و ج نشان میدهد امضاکنندگان توافق کردهاند که اطلاعات زیر به سازمان حفاظت محیطزیست داده شود:
- نتایج مدلسازی تخلیه پساب دستگاههای آبشیرینکن
- نتایج مدل اثرات تجمعی طرح بر آب دریا در نکا و امیرآباد
- مرور ادبیات استانداردهای ملی و بینالمللی محل تخلیه پساب و تعیین محل برداشت آب
- نقشه محل دپو نخالههای مازاد ناشی از لولهگذاری
- ارائه گزارش روشهای فنی برای کاهش تخریب پوشش گیاهی به تفکیک نوع گونه
- برآورد میزان تخریب شامل خاکبرداری و خاکریزی
- مسیر نهایی و موقعیت ایستگاههای پمپاژ و خطوط انتقال برق به همراه مشخصات فنی
سوم: ایدهای که ارزیابی آن هنوز در مرحله مرور ادبیات استانداردهای ملی، بررسی مدلهای اثر محیطزیستی و برآورد خطوط انتقال است، یعنی هنوز هیچ ابهامی از آن رفع نشده و هیچ گزارش موردتأییدی درباره آن وجود ندارد. یعنی هنوز در نقطه اول است.
چهارم: جالب اینکه اطلاعات خواسته شده در صورتجلسه 17/7/1398 بیشتر از مواردی است که در نامه 6 شهریور معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست درج شده است. یعنی در فاصله 6 شهریور تا 17 مهر 1398 نه فقط از ابهامات کاسته نشده، بلکه بر سؤالات کارشناسان وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیطزیست درباره این طرح افزوده شده است.
نتیجهگیری:
اول: صورتجلسه 17 مهر 1398 نشان میدهد مدیران سازمان حفاظت محیطزیست و نماینده وزارت نیرو هیچ توافقی مبنی بر تمام شدن ارزیابی محیطزیستی ایده انتقال آب دریای خزر به سمنان نداشتهاند.
دوم: سؤال این است که چرا عیسی کلانتری بر خلاف اصول کارشناسی و منطق کار حرفهای، به استناد صورتجلسهای تا به این حد پرابهام و سؤال، از موافقت با اجرای طرح سخن میگوید؟
سوم. نامه از عبارت «پیرو نامهی شمارهی ...» استفاده میکند تا به ذهن افکار عمومی نامطلع از ادبیات مکاتبات اداری چنین برسد که این نامه در پاسخ به نامهای از سوی وزیر نیروست، حال آنکه نامهای که او بدان اشاره دارد نامه معاون محیطزیست انسانی عیسی کلانتری است که در آن طرح ابهام و سؤال کرده است.
چهارم: عیسی کلانتری از عبارت «اجرای پروژه» در نامه استفاده میکند. ایده انتقال آب دریای خزر به سمنان، فعلا در حد مطالعات پرابهام و سؤال است و اساساً پروژهای روی زمین نیست که اجرای آن بلامانع باشد.
پنجم: عیسی کلانتری به نادرستی از «تفاهم صورتگرفته» سخن میگوید اما صورتجلسه نشان میدهد تفاهمی در کار نیست، بلکه ابهام و سؤال، بدون هیچ تصمیمی در میان است. آنکه باید مؤاخذه شود، نویسنده نامهای غیرحرفهای و مولد نارضایتی اجتماعی است که بر مبنای ادعاهایی نامستند، منطق کارشناسی کارکنانش را هم به هیچ گرفته است.