فصل6: در سلسله گفت و گوهای اختصاصی فصل 6 با فعالان سیاسی زن، این بار به سراغ مولود حاجی زاده روزنامه نگار و فعال حوزه ی زنان رفتیم و نظر وی را در مورد مسائل پیرامون زنان جویا شدیم که در ادامه می خوانید:
آیا می شود مجلس شورای اسلامی را بدون حضور زن ها تصور کرد؟
قطعا نه. چون زنان نیمی از جامعه هستند و نبود آن ها در پایگاه تصمیم گیری مهمی چون مجلس به معنای حذف زن در جامعه است. اما چیزی که در حال اتفاق است فرقی با عدم حضور زنان در مجلس ندارد.
پس به نظر شما بانوان نماینده نتوانستند به درستی نیمی از جامعه کشور را نمایندگی کنند؟
بله. بر اساس تجربه دوره های مختلف (چه در مجلس ششم که زنان اصلاح طلب حضور داشتند چه در دوره های دیگر که زنان اصولگرا حضور داشتند) انتظارات بانوان برآورده نشده است. حتی مجلس نهم تبدیل به یکی از ضدزن ترین مجلس ها شد. تمامی طرح ها و مصوبات آن دوره در راستای تضعیف جایگاه و محدود کردن زن در نقش های همسری و مادری بود. همین عاملی شد تا در انتخابات مجلس دهم سروصدای بسیاری برای افزایش تعداد زنان در مجلس شود و از جمله آن می توان به راه اندازی کمپین «تغییر چهره ی مردانه ی مجلس» اشاره کرد. در روزهای منتهی به انتخابات مجلس گذشته، مهمترین مطالبه ی ما این بود که 50 کرسی در مجلس به زنان اختصاص پیدا کند اما در نهایت تنها 17 زن توانستند وارد صحن مجلس شوند که آن ها هم در حد انتظار عمل نکردند. گمان من این است که مجلس دهم تجربه ی اشتباهی برای بانوان بود که به جای کیفیت، بیش تر به دنبال کمیت و افزایش کرسی بودیم. یعنی در عین این که همچنان حضور زنان در مجلس بسیار محدود است، باز هم این 17 نماینده به جای این که مطالبه گر مباحث مربوط به زنان باشند، مانند سایر نمایندگان حزبی عمدتا در راستای رویکردهای سیاسی و حزبی کار می کنند و عملکرد آن ها از نظر ما (که به عنوان فعالان زن برای ورود آن ها به مجلس فعالیت کردیم) دستاورد مناسبی نداشت و این مهم در حالی اتفاق افتاده که اکثر نماینده ی زن حاضر در مجلس از احزاب اصلاح طلب و میانه رو هستند. البته این مختص کشور ما نیست و در مجالس کشورهای همسایه ما هم اتفاق افتاده است. گویا خاورمیانه همچین بستری دارد. که زن ها تبدیل به ابزاری کمی برای پارلمان و فضاهایی این چنینی می شوند.
آیا دولت روحانی توانست در تحقق شعارهای خود درباره زنان موفق عمل کند؟
در نگاه کلی خیر. در دولت آقای روحانی به ویژه در دوره دوم علاوه بر مطالبه به کارگیری 30 درصدی بانوان در لایههای مختلف مدیریتی، مطالبهی انتخاب وزیر زن هم از سوی فعالان سیاسی مطرح شد که بهرغم وعدهها و شعارهای آقای روحانی در ایام انتخابات، هنوز محقق نشده است. گویا در علت عدم تحقق شعارهای آقای روحانی این طور بیان شده که زن یا زنانی که ردههای مختلف مدیریتی را طی کرده باشند، انگشت شمارند. البته این بهانهای است که همهی دولتهای اخیر مطرح می کنند و به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست.
آیا پیشنهاد یا راهکاری هم دارید؟
برای راهحل میتوانم به انتخابات شورای شهر تهران اشاره کنم که در آن از بدنهی جامعه و فعالین مدنی کاندیداهایی معرفی شدند که میتوانستند با حضور خود در صحن شورا اتفاقات مثبتی رقم بزنند و مثمرثمر باشند. این اتفاق خوبی بود اما جلوی آن گرفته شد. در نهایت زنان و مردانی در لیست قرار گرفتند که وابستگی حزبی داشتند. این افراد (فعالان مدنی) میتوانستند به شکل واقعی تریبون بخشی از جامعه باشند. به نظر من در انتخابات مجلس هم باید به سراغ افراد مستقل و توانمند رفت. درحالیکه شاهدیم زنانی وارد مجلس میشوند که مطالبهای ندارند و صرفا کاندیدای حزبی میشوند و رای میآورند. حال اگر این کمیت کم یا زیاد باشد فرقی نمیکند. فرض کنیم نیمی از کرسیهای مجلس را به خود اختصاص دهند. اینها نمیتوانند کارآمد باشند. فراکسیون زنانی مجلس دهم که بر اثر تلاش جامعه، فعالان سیاسی و مدنی و همینطور جنبش زنان وارد مجلس شدند، برای زنان چه کردند؟ درحالیکه آنها همان زنانی بودند که با شعارها و حمایت از حقوق زنان در فرصتهای انتخاباتی ورود کردند و در نتیجه از نظر بنده هیچ دستاوردی نداشتند.
آیا ارائه لیست مستقل زنان برای شما قابل تصور است؟
اگر فضای عمومی مهیا شود این اتفاق کاملا ممکن است. در کشور زنان پردغدغه ی زیادی دیده میشوند که قرار نیست صرفا تریبون باشند. وضعیت کشور ما از منظر فعالین مدنی از فضای کشورهای منطقه که به شکل دموکراسی دیکته شده، بسیار بهتر است.
تصویر یک زن نمایندهی مجلس در ذهن شما چیست؟
مستقل باشد. نماینده مستقل از مطالبهای که به آن معتقد است، کوتاه نمیآید. زنی که به عنوان نماینده وارد مجلس میشود باید عقبهی جنبش زنان در ایران را بشناسد. باید بداند که جنبش زنان از ابتدای انقلاب چه دغدغههایی داشتند؟ و به خاطر آنچه قدر هزینه دادهاند؟ بهطور مثال در مجلس نهم وقتی به فعالیتهای خانمها رهبر و آلیا نگاه میکنیم، میتوانیم به جرات بگوییم رویکرد زن ستیزانه داشتند. از بحث حضور زنان در ورزشگاه، لایحهی تامین امنیت خانواده و ... و تاکید بسیار بر این موضوع داشتند که زن نباید از بستر خانواده خارج شود. بسیار مهم است بدانیم فردی که به عنوان زن وارد مجلس میشود چه نگاهی دارد؟ زن را صرفا در نهایت یک مادر میبیند؟ یا یک زن را به عنوان یک کنشگر میبیند؟ یا اینکه آیا میتواند به عنوان مطالبه گر در فضای زنان فعال باشد؟
با اعطای سهمیه به بانوان موافقید؟
این موضوع شاید یک راه رو به جلو باشد اما از لحاظ شایستهسالاری لزوما بهترین راه نیست. مثلا در کشورهای افغانستان و عراق که با دیکته شدن دموکراسی غربی به اعطای سهمیه به زنان بر حضور در پارلمان تاکید میشود، زنان حاضر در مجلس با مطالبات عمومی زنان در سطح جامعه فاصلهی زیادی دارند. این امر در ایران هم مشاهده میشود و به نظر نمیرسد با اعطای سهمیه تسهیل شود. البته امیدوارم این شائبه ایجاد نشود که بنده با حضور زنان مخالف هستم. خیر. اما موافق حضور زنان مستقل هستم. مساله ی من با حضور زنان حزبی است که تریبون احزاب هستند و دستاوردی ندارند.
گفت و گو: محمد حسن زاده