فصل6: روزنامه جوان نوشت: هفت ماه مانده به موعد انتخابات مجلس، توپخانههای اصلاحات علیه انتخابات و به ویژه شورای نگهبان آتش شده است. محمدرضا عارف و مصطفی کواکبیان، که خودشان از نردبان صندوق رأی بالا آمدهاند، اولین کسانی هستند که رسماً توپ را به سوی شورای نگهبان نشانه گرفتهاند و از عواقب ناگوار رد صلاحیت مهرههای جریان اصلاحطلبی نوشتهاند.
کواکبیان: ردصلاحیتها به براندازی میکشد
مصطفی کواکبیان، نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی، در توئیتر خود از عواقب رد صلاحیتها گفته و تلویحاً نظام را به براندازی و پیش آمدن فضایی بر خلاف منافع ملی تهدید کرده، او نوشته است: «اقتدارگرایان تنگ نظر بدانند از میدان بدر کردن اصلاحطلبان دلسوز، راه اقتدارگرایی آنان را هموارتر نمیکند؛ بلکه زمینه ساز عرض اندام برندازانی خواهد بود که مردم را از حضور در پای صندوق آرا مایوس میسازند لذا توصیه میشود فضا را با بگیر و ببند برخلاف منافع ملی سوق ندهند!»
عارف: کاری نکنید حضور حداقلی شود
به فاصله کمتر از سه ساعت از توئیت کواکبیان، محمد رضا عارف، نماینده فعلی مردم در تهران، نیز در توئیتر خود نسبت به رد صلاحیتها در انتخابات پیشرو تذکر داد و نوشت: «در شرایط فعلی کشور متولیان برگزاری انتخابات باید در نظر داشته باشند که حضور حداکثری مردم در انتخابات پیشِ رو نظام را بیمه میکند. به همین دلیل نباید بگونهای عمل شود که یک جریان سیاسی با محدودیت در ارائه کاندیدا به دلیل رد صلاحیت روبهرو شود.»
یک بازی تکراری
البته این نخستین بار نیست که اصلاحطلبان پیش از برگزاری انتخابات، با تردید افکنی به تخریب و شبهه آفرینی در فرآیند مردمسالاری دست میزنند. آنها پیش از انتخابات ۱۳۸۸ احتمال تقلب در انتخابات را طرح کردند و از لزوم تشکیل کمیته صیانت از آراء سخن گفتند و آنقدر احتمال تقلب را در بوق کردند و با شعارهایی مثل «اگر تقلب بشه ایران قیامت میشه» و مصاحبههایی از قبیل مصاحبه مشهور «اگر تقلب کردند، بریزند تو خیابونها!» به گوش هواداران خواندند تا پیش از آنکه حتی فرآیند انتخابات آغاز گردد برای بسیاری این ذهنیت شکل گرفته بود که در انتخابات قطعاً تقلب خواهد شد!
سیاست نخنمای جذب اپوزیسیون و فرار از ناکارآمدی
این را که اصلاحات پیش از هر انتخابات تلاش میکند آن را ناسالم جلوه دهد، شاید بتوان در دو راهی شرکت و عدم شرکت در انتخابات جستوجو کرد آنها از سویی همانطور که خود میدانند فرآیندی بهتر از مردمسالاری برای حضور در قدرت ندارند و از طرفی چون هیچگاه خط خود را با نیروهای برانداز نظام شفاف نکردهاند، زین پس هم نمیخواهند این اتفاق بیفتد چرا که میدانند بخشی از بدنه اصلاحات، نیروهایی هستند که دل به همینگونه ژستها و اصلاحطلبیها بستهاند.
از سوی دیگر اصلاحات پس از شش سال در دست داشتن دولت و چهار سال حضور لیست امید در مجلس با بحران کارآمدی مواجه است؛ در این شرایط طبیعیست که برای راضی نگاه داشتن مردم نسبت به اصل جریان اصلاحطلبی به منطق سست و نخنما شدهی رد صلاحیت چنگ بیندازد و مهرههای معلوم الحالی را برای رد صلاحیت معرفی کند، و سپس همهی کاسه کوزههای ناکارآمدی و ناتوانی خود را به پای شورای نگهبان و رد صلاحیتها بنویسد؛ کمااینکه در همین مجلس موجود نیز هر زمان به لیست امید انتقادی شد آن را ناشی از رد صلاحیت کاربلدها انداختند و ژست بلدم بلدم گرفتند!