فصل6: محمدصادق کوشکی، استادیار دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران، گفت: بسیاری از چهرههای شاخصی که قبلاً مُهر اصولگرایی روی پیشانیشان خورده بود، الان در اردوگاه رقیب هستند و خیلیها هم کهولت سنی را بهانه حاشیهنشینی خود میکنند. شاید برای شما سوال پیش آید که تکلیف فعالان جناح راست چه میشود؛ پاسخ این است: پدیدهای به نام «جریان انقلاب اسلامی» باید بیاید و جایگزین پدیده قبلی شود.
محمدصادق کوشکی، استادیار دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران، از مدتها قبل با ذکر اینکه «جریانی به نام اصولگرایی توهم است» بر این نظریه تاکید دارد که انشقاق، عدم هماهنگی و اتخاذ تصمیمهای اشتباه جریان اصولگرایی را عملاً به پایان حیات خود- به عنوان تشکلی رسمی- رسانده است. این چهره در گفتوگویی با اعتمادآنلاین به پرسشهای مطرحشده پاسخ داده است:
*شما همچنان معتقدید جریان اصولگرایی به پایان خط رسیده است؟
جریانی به نام اصولگرایی به تاریخ پیوسته است و دیگر با آن سازوکار و شخصیتهای گذشته موجودیت ندارد و پدیده تاریخیِ تمامشده است. ما باید در جریانی که قبلاً با شناسه اصولگرایی شناخته میشد، منتظر نوعی «نوزایی» باشیم یا اینکه صرفاً با یک پدیده تاریخی روبهرو شویم.
*اما گروهی همچنان با این عنوان فعالیتهای جدیای دارند. اصرار شما بر اساس چه استدلالی است؟
ببینید، بسیاری از چهرههای شاخصی که قبلاً مُهر اصولگرایی روی پیشانیشان خورده بود، الان در اردوگاه رقیب هستند و خیلیها هم کهولت سنی را بهانه حاشیهنشینیشان میکنند. شاید برای شما سوال پیش آید که تکلیف فعالان جناح راست چه میشود؛ پاسخ این است: پدیدهای به نام «جریان انقلاب اسلامی» باید بیاید و جایگزین پدیده قبلی شود.
*گروهی را که برای وحدت در انتخابات پیش رو تلاشهایشان را آغاز کردهاند و در انتظار بیانیه حمایتی جامعتین هستند، با چه عنوان و نشانی باید شناخت؟
به هر حال اشخاصی هستند که خود را اصولگرا و رقیب اصلاحطلبان معرفی میکنند و خب، تلاشهایی هم برای موفق شدن در انتخابات انجام میدهند. تلاشهای این گروه در شرایطی است که عملاً از قالب یک جریان خارج شدهاند. در واقع نمیتوانیم تعدادی گروه- حتی اسمهایی چون جامعه روحانیت مبارز یا انجمناسلامی فلان و بهمان یا جامعه اسلامی مهندسان را- در چارچوب «جریان» بگنجانیم. این مجموعههای کوچک، در برابر حقیقتِ نیروهای سیاسیای که به انقلاب و نظام تعهد دارند، کم و حتی میتوان گفت ناچیز هستند. ما میتوانیم شاهد تشکیل یک جبهه جدید باشیم. جبههای که وفاداری به انقلاب اسلامی و ارزشهای نظام را در اولویت خود بداند.
*سوال این است که کجای کار اصولگرایان ایراد داشت که به چنین شرایطی دچار شدند؟
ببینید، اصول آنها شفاف نبود، همچنین در اصولشان اتفاق نظر نداشتند و قرائتها و روایتها بسیار متکثر بود. نتیجه چنین حالتی به اصولگراها اجازه نداد در برهههای حساس هماهنگ عمل کنند.
*با این توضیح، فضای رقابتی در انتخابات پیش رو چطور خواهد بود؟
اکنون دیگر شاهد تنوع انتخاباتی خواهیم بود. اصلاحطلبها هم مثل اصولگرایان احتمالاً با نوعی دگردیسی روبهرو خواهند شد و به استقبال چندپارچگی و انشعاب خواهند رفت. همچنین در انتخابات مجلس یازدهم شاهد لیستهای متعددی از مستقلین خواهیم بود. گروههایی نیز نه با اسم، بلکه با منش وفاداری به انقلاب اسلامی بروز و ظهور خواهند کرد. کلاً باید گفت حضور «فقط» دو جریان اصلی در فضای انتخاباتی پاسخگو نیست. حتی ممکن است چهرههایی که تا پیش از این در اردوگاههای مختلف بودند هم با یکدیگر همنشینی و همراهی کنند تا هدفی مهم چون خدمت را به هدفی محققشده تبدیل کنند.
*از قرار معلوم شما شعار «اصلاحطلب، اصولگرا؛ دیگه تمومه ماجرا» را تایید میکنید؟
نه اصلاحطلبی و نه اصولگرایی تمامشدنی نیستند. اما عناوین حتماً دستخوش تغییر میشوند؛ با این توضیح که برخی از این عنوانها در گذشته به عنوان یک جریان سیاسی اصلاً وجود خارجی نداشتند.
*آقای خاتمی درباره دشواری ترغیب دوباره مردم به رای دادن اظهارنظری مطرح کرد. به نظر شما هم نارضایتیها موجب سرد شدن مردم شده و شاهد انتخاباتی با میزان مشارکت حداقلی خواهیم بود؟
ما در هر انتخاباتی با شهروندانی طرف هستیم که حضور در انتخابات را تکلیف شرعی میدادند و محال است به صندوق رای پشت کنند. گروهی هم حضور در انتخابات را حق خود میدانند و طبیعی است که در مقطعهایی بخواهند از حق خود بگذرند. با این توضیح که آنهایی که اصلاحطلبان را انتخاب میکنند، انتخاب کردن را حق خود میدانند و آنهایی که وابستگی ایدئولویژیک به نظام دارند، در هر شرایطی با انگیزههای معنوی پای صندوقهای رای خواهند آمد. به همین دلیل احتمالش بالاست که در انتخابات هشتم اسفند امسال شاهد ریزش رایدهندهها باشیم. چون آنهایی که با دغدغههای اصلاحطلبی رای میدهند از شرایط این شش سال ناراضیاند و به همین دلیل انگیزه چندانی برای دوباره رای دادن ندارند.
*شما با این ذهنیت موافقید که مشارکت پایین، ضامن موفقیت جریان راست سنتی است؟
در انتخابات پیش رو شرایط جدیدی را شاهد خواهیم بود و الزاماً اینگونه نیست که نیامدن حامیان تفکر اصلاحطلبی، فضای مطلوبی برای گروه دیگر فراهم کند.
*سوال آخر؛ حضور دستههای مختلف در انتخابات، مثبت است یا منفی؟
این اتفاق طبیعی است. به هرحال سلیقه جامعه تغییر کرده است.