برگزیده ها
بدون تغییر ساختارهای سیاسی ار اعتبار واقعی انتخابات خبری نخواهد بود

فصل6: این فعال سیاسی اصلاح‌طلب، گفت: یقیناً نامزدها در فضای رقابتی انتخابات با طرح فسادهای موجود در جلب رای‌ مردم خواهند کوشید، اما چون اقدام موثری صورت نمی‌گیرد، مردم هم بی‌اعتماد می‌شوند.

فصل6: علیرضا رجایی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، گفت: طبیعی است که مردم از روند امور جاری بسیار ناامید شوند. یقیناً نامزدها در فضای رقابتیِ‌ انتخابات با طرح فسادهای موجود در جلب رای‌ مردم خواهند کوشید، اما از آنجا که اقدام موثری صورت نمی‌گیرد، مردم هم به وعده و وعید‌ها بی‌اعتماد می‌شوند.

پاسخ‌های علیرضا رجایی به پرسش‌های اعتمادآنلاین را در ادامه بخوانید:


*تصمیم‌­گیران و دست­‌اندرکاران نظام با چه راه­کارهایی می­‌توانند مردم را به رای دادن ترغیب کنند؟

در وهله اول باید گفت نفس حضور مردم در انتخابات هدف نیست و فرصتی برای طراحی­‌های جدید است. طراحی­‌هایی جدید و متفاوت برای آینده کشور و ارائه برنامه‌‌هایی که به نحو واقع­‌بینانه‌­ای قادر به حل و رفع مسائل مربوط به مردم باشد باید مد نظر قرار گیرد. بنابراین می‌­توان این‌طور نتیجه­‌گیری کرد که مهم‌ترین اقدام برای تامین مشارکت بیشتر، فرصت دادن به نیروها و چهره­‌هایی است که از توان ایجاد تغییر و تحول برخوردار باشند. در مجموع باید گفت،‌ با توجه به بحران­‌های موجود،‌ بدون چرخش‌­های اساسی و همه­‌جانبه در سیاست­‌های کلان،‌ امکان جلب مشارکت در حد وسیع بعید به نظر نمی‌­رسد.


*فاصله و حتی عنادورزی‌­هایی که بین دستگاه‌­های مختلاف مشاهده می­‌شود چه تاثیری بر میزان مشارکت خواهد گذاشت؟

قطعاً تاثیر منفی و البته واضحی می‌تواند داشته باشد. به یاد دارید، آقای خاتمی به دلیل محدودیت­‌های ناشی از همین تعارضات بود که گفت «نقش دولت و رئیس‌­جمهوری در حد تدارکات­چی است». آقای روحانی هم به انحای مختلف به همین مساله اشاره کرده است. پس نباید اجازه داد انتخابات، مهم‌ترین ابزار اعمال اراده و حق حاکمیت مردم، تبدیل به کارناوال­‌­‌های ادواری و نمایشی شود تا از این طریق،‌ انتخاباتی تاثیرگذار را برگزار کنیم.

 

*شنیدن اخبار فساد دیگر مانند گذشته تعجب‌برانگیز نیست، که این نشانه­‌ای از نهادینه شدن بی‌اعتمادی است. این نوع بی­‌اعتمادی چه تبعاتی به طور مشخص برای فضای انتخاباتی دارد؟

وقتی فساد به افراد صاحب نفوذ در سیاست و اقتصاد کشور برمی­‌گردد،‌ بسیار طبیعی است که مردم از روند امور جاری بسیار ناامید شوند. یقیناً نامزدها در فضای رقابتی انتخابات با طرح فسادهای موجود در جلب رای‌­ مردم خواهند کوشید، اما از آنجا که اقدام موثری صورت نمی­‌گیرد، مردم هم به وعده و وعید­ها بی­‌اعتماد می­‌شوند.

 
*گروهی این تحلیل را دارند که هر چقدر مشارکت بیشتر شود، اصلاح‌­ط‌‌لبان شانس بیشتری برای بردن در انتخابات دارند. به همین دلیل ترجیح یک گروه دیگر این است که فضا را چالش‌­برانگیز و بحرانی ببیند تا از این طریق احتمال برنده شدن­‌شان بالاتر برود. اینکه منافع ملی به راحتی یک آب خوردن، زیر سایه اهداف جناحی قرار می‌‌گیرد چه تبعاتی خواهد داشت و چه کسی می‌تواند مانع کار آنها شود؟

این واقعیتی است که در اغلب انتخابات دیده­‌ایم. به نظر می­‌رسد ناامیدی مردم، به ویژه طبقه متوسط، زمینه انتخابات آتی را بیشتر به سود جناح راست رقم خواهد زد. اما به طور کلی، بدون اینکه در ساختارهای نظام سیاسی تغییراتی اساسی بدهیم، نهاد مهمی به نام انتخابات اعتبار واقعی خود را به دست نخواهد آورد.
 

*اصلاح‌­طلبان باز بنا را بر ائتلاف با بخشی از اعتدالیون و حتی چهره‌­هایی از اصولگرایان می‌گذارند یا با لیستی صد درصد اصلاح­‌طلب وارد انتخابات مجلس یازدهم خواهند شد؟

خود اصلاح­‌طلبان هم اذعان دارند که وضع موجود به نفع آنها نیست. البته باید توجه داشت این ناامیدی جریان اصلاحات را نباید دست­اوردی برای جناح مقابل تلقی کرد، چون از ناکارآمدی اصلاح‌­طلبان کل کشور لطمه خورده است. در واقع اگر مسیرهای موجود باعث گره­‌گشایی از بن‌­بست‌­های موجود نشوند، معنایی جز درجا زدن و عقب­‌افتادگی همه­‌جانبه و گسترده‌­تر شدن دامنه بحران‌­ها نمی‌­تواند داشته باشد. البته باید اعتراف کرد که این اتفاق هم‌‌اکنون افتاده است. درباره اینکه جریان اصلاحات تصمیم بر ائتلاف با بخشی از اعتدالیون و چهره­‌هایی از جریان اصولگرایی خواهند گرفت یا لیستی صد درصد اصلاح‌طلب را وارد انتخابات می‌­­کنند یا نه، فکر نمی‌کنم تا به امروز تصمیم مشخصی گرفته باشند. چیزی که مسلم است اینکه فهرست‌­های بی­‌رمق دیگر چندان با استقبال مردم مواجه نخواهد شد و مهم‌تر از آن به کار گره­‌گشایی مملکت هم نخواهد آمد.

*آقای خاتمی گفته­ است که دیگر نمی‌­شود به مردم گفت رای بدهید. در چنین حالتی تکلیف چیست و مسیر جایگزین کدام است؟

مسیرهای جایگزین مشخصی وجود دارد، اما تا آنجا که به چشم‌­انداز حداکثری آقای خاتمی بازمی­‌گردد، نهایت این سطح از موضع­‌گیری عدم شرکت در انتخابات بی‌­رمق خواهد بود.

 
*عملکرد فراکسیون امید چطور بود؛ آنها چقدر در فضای احتمالی انتخابات آتی نقش‌آفرین بوده‌اند و چقدر سهم خواهند داشت؟

عملکرد فراکسیون امید در مجلس­ دهم چندان نتوانسته انتظارات را برآورده کند و رای­‌‌دهنده­‌‌ها را راضی نگه دارد. البته این را باید در کنار قدرت محدود مجلس هم تحلیل کرد. به خاطر داریم مجلس ششم هم، که اکثر کرسی‌هایش را اصلاح‌­طلبان در اختیار داشتند،‌ نتوانست بر موانع موجودِ آن برهه غلبه کند.

*در صورت عدم گرایش مردم به سمت صندوق‌های رای در انتخابات آینده، باید این امر را پای کدام یک از کنش­‌های موجود در جامعه نوشت؟

این بیش از هر کنش یا واکنشی، به ضعف نهادهای سیاسی در ایران بازمی­‌گردد که از قدرت لازم برای اداره کشور و فعالیت جدی برخوردار نیستند. در واقع مجموعه وسیعی از نهادهای مختلف در کشور فعالیت دارند که عملاً قدرت همدیگر را مهار می‌کنند. چنین حالتی باعث اتلاف منابع می­‌شود. همچنین باید به این نکته هم توجه داشت که فقدان یکپارچگی و انسجام در پیشبرد برنامه‌­ها و رقابت­‌های کشنده در داخل ساختارهای موجود، مردم را از بهبود شرایط و امور ناامید کرده است.


*در چنین شرایطی،‌ چه وظیفه‌­ای برای روشنفکران و نخبگان می‌­توان متصور شد؟

متاسفانه نخبگان سیاسی و اجتماعی در حال حاضر محدودیت و فشار را از چند جهت تحمل می‌­کنند و از سازمان‌­های موثر برای ارتباط با مردم محروم هستند. البته این شرایط موجب انفعال‌­شان نشده است و در حال حاضر در حد توان دست به فعالیت‌­هایی انتقادی می‌زنند که بعضاً هزینه‌­هایی­ را نیز متحمل شده‌­اند. بدیهی است این عده با پراکندگی تحمیلی موجود، وظیفه ندارند بار ناتوانی یا بی‌کفایتی سازمان­‌های رسمی را به دوش بکشند. در واقع روشنفکران و نخبگان جز آگاهی‌­رسانی در محدوده­‌های جامعه مدنی موظف به اقدام دیگری نیستند.


*میزان واقع­‌گرایی کنونی مردم را نسبت به انتخابات و مشارکت سیاسی تا چه حد می‌دانید؟

ارزیابی مشخصی در این رابطه ندارم، اما به هر حال تجربه چندساله نشان می­‌دهد هر انتخاباتی در ایران از قاعده خاص خود پیروی می‌­کند.


*می‌­توان شرکت در انتخابات و مشارکت سیاسی را با قانون­‌گرایی پیوند زد و برای مردم تشریح کرد؟

انتخابات اصلاً معنایی جز قانون­‌گرایی ندارد. طبعاً وقتی قوانین موجود، که انتخابات در ایران بر پایه آنها استوار شده است، از توان لازم برای پاسخ به مطالبات برخوردار نباشد، طبیعی است که انفعال و ترک صندوق­‌های رای یا جنبش­‌ها و خیزش‌­های اعتراضی را در پی خواهد داشت.

 
*چه رخدادهایی، طی چهار سال گذشته، موجب رونق گرفتن انتخابات یا از رونق افتادن آن می‌­شود؟

مهم‌ترین عامل رونق گرفتن انتخابات چهار سال پیش، پیروزی حسن روحانی در خرداد 92 و شکست جناح راست بود که مردم را امیدوار به حرکت اصلاحی کرده بود. پیروزی مجدد او در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌‌جمهوری نیز بر پایه همان امیدی بود که به لایه‌­های مختلف جامعه تزریق شده بود. اما برآورده نشدن وعده­‌های انتخابی و به ویژه تداوم بحران­‌های اقتصادی، که خیلی زود و بیش از هر رخداد دیگری به شکل اعتراض‌­های دی‌­ماه 96 خود را نشان داد، تا حد زیادی تداعی‌کننده یأس و انفعال سال 74 است. چنان‌که گفته شد، حرکت اصلاحی تاکنون موفق نشده است نهادهای اجرایی و حقوقی کشور را از ضعف و ناتوانی موجود خارج سازد و آنها را به شکل همبسته تابعی از اراده مردمی سازد که با حضور در انتخابات تمایل نیرومند خود را به تغییر نشان می­‌دهد.


*با توجه به جمیع جهات، فضای روزهای منتهی به هشتم اسفند و روز انتخابات را چطور پیش‌­بینی می‌­کنید؟

از الان نمی­‌توانم پاسخ روشنی به این سوال بدهم، چرا که  کشور در شرایط ویژه­‌ای قرار دارد و از بحران­‌های اقتصادی گرفته تا تهدیدهای خارجی،‌ همگی تعیین­‌کننده خواهند بود. البته آنچه در حال حاضر قابل رویت است، این است که نهاد انتخابات با مختصات فعلی خود، برای پاسخ به مطالبات مردم و افکار عمومی چندان نیرومند به نظر نمی­‌رسد.

بدون تغییر در ساختارهای نظام سیاسی ار اعتبار واقعی انتخابات خبری نخواهد بود علیرضا رجایی فعال سیاسی اصلاح‌طلب علیرضا رجایی فعال سیاسی اصلاح‌طلب انتخابات مجلس انتخابات ریاست جمهوری
اخرین اخبار