اختصاصی فصل6: دی ماه سال 95 بود که محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید مجلس از طرح جدید «گفتگوی ملی» برای حل اختلافات بزرگان نظام و تعامل دو جریان اصیل انقلاب در فضایی دوستانه سخن گفت تا آنچه نمود بیرونی دارد، تفاهم و همدلی باشد.
ماجرایی که قرار بود از مجلس کلید بخورد و حرکتی رو به جلو باشد تا الگویی برای جامعه شود. به این امید که مجلس به سمتی برود که دو فراکسیون اصلی، گفتوگوهای موثر و سازنده ای با هم داشته باشند و در مقاطعی به سمت لیست مشترک یا به سمت در نظر گرفتن اشتراکات حرکت کنند.
اصلاح طلبان که مشی اعتراضی دهه 80 آن ها به مشی تعاملی دهه 90 تبدیل شده بود در همین راستا مشغول رایزنی با نهادهای حاکمیتی برای بهبود جایگاه خود شدند.
انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم هم گذشت اما طرح گفتگوی ملی در حد چند اظهارنظر و فضای انتخاباتی باقی ماند.
پس از آن هم ورود برخی سیاست مداران سرشناس و فعالان سیاسی به پروژه ی گفتگوی ملی، ماحصلی نداشت و این موضوع غالبا یک طرفه و از سوی اصلاح طلبان دنبال می شد چرا که طرف دیگر قضیه بنا به دلایلی رغبتی برای ورود به این ماجرا از خود نشان نمی داد.
صدا و سیما هم به عنوان تریبون رسمی و وسیع کشور که می توانست نقش تعیین کننده ای در این ماجرا داشته باشد، از همان ابتدا از ورود به این قضیه خودداری کرد و هیچگاه ساختاری برای حرکت به سمت گفتوگوی ملی با هدف ایجاد آرامش و رضایت نسبی در فضای سیاسی کشور را دنبال نمی کرد. حتی گاهی برعکس، گفت و گوهای یک طرفه ترتیب می داد و بر همان مدار سابق خود حرکت می کرد که حواشی ایجاد شده ناشی از اختلافات فضای سیاسی، تبعاتی منفی در جامعه داشته است.
اکنون انتخابات مجلس یازدهم در راه است. مردم به دلیل مشکلات و مسائل اقتصادی روز افزون، وعده های محقق نشده دولت و نظام، گرانی و تورم ناشی از تحریم ها و تهدیدهای مداوم و کسادی بازار سرخورده اند. بخشی از نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی با مطرح کردن دوباره طرح گفت و گوی ملی، امیدوارند نتایجی حاصل شود و بذر امیدی در فضای جامعه پاشیده شود. کما اینکه بخشی از جامعه طرفدار این ایده هستند و برای کشور نیز موضوع گفتوگوی ملی یک ضرورت است. اما همچنان اراده ای برای انجام و اجرای آن وجود ندارد. حتی دو طرف بر سر در چه موضوعاتی و برای چه باید گفت و گو کنند، اتفاق نظر ندارند.
مثلا محمود صادقی رئیس فراکسیون شفافسازی و سالمسازی اقتصاد و انضباط مالی مجلس معتقد است: «اختلافات موجود کشور ناشی از نبود گفتگو و ماحصل سوء تفاهم ها است. بنابراین گفتگوی ملی از این جهت ضروری است که دوری و فقدان دیالوگ از بین میرود و باعث میشود تا با شنیده شدن صدای دوطرف سوءتفاهمها برطرف شود».
اما محمدجواد ابطحی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس می گوید: «خوشبین به طرح گفتگوی ملی نیستم. اول باید تکلیف را روشن کنیم کسانی که واقعا میخواهند این گفتگوی ملی شکل بگیرد آیا به اصولی که در آن چارچوب باید انجام شود، پایبندند؟ برخی از این افراد متهم هستند و در برخی از مسائل سیاسی، قائلهها و فتنهها دخیل بودند حتی برخی از اینها حاضر به توبه از وقایع فتنه 88 نشدند و همچنان مُصر به مواضع خود هستند بنابراین چه گفتگویی با این افراد میتوان داشت؟».
نتیجه آن که دشمن پشت دروازه های این کشور خیمه زده و مدام تهدید می کند، ضرورت همدلی و همصدایی جدی تر از همیشه احساس می شود. اما فضای فعلی کشور فضایی نیست که بتوان از درون آن به گفت و گوی ملی و تعامل و همدلی دست یافت. نه اصلاح طلبان انگیزه لازم را دارند نه اصول گرایان و بزرگان شان تمایلی نشان می دهند و نه صداوسیما برنامه ای دارد...
«من راه تو را بسته تو را مرا بسته/ امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم»