برگزیده ها
نظامیان؛ مسئول تعیین سرنوشتِ جامعه یا حافظ آن؟

فصل6: مأموریت نظامیان پیاده‌سازی سیاست‌هاست و نه تدوین و فرموله کردن تصمیمات سیاسی، لذا نیروهای امنیتی و نظامی باید تابع اهداف اساسی یک ملت باشند نه بلعکس، بر این اساس هدف و مسئولیت نیروهای نظامی یک جامعه دفاع از آن جامعه و سرنوشتشان است نه تعیین سرنوشت آنان.

فصل6عدم دخالت نظامیان در انتخابات اگرچه همچون تعریف جرم سیاسی طی سال‌های اخیر با تفاسیر متعددی مواجه شده است اما علاوه بر اندیشه‌های معمار کبیر انقلاب و قوانین بازدارنده کشور، در ماده 18 لایحه جامع انتخابات (ارائه‌شده به مجلس شورای اسلامی از سوی دولت دوازدهم) نیز بر عدم دخالت نیروهای نظامی و انتظامی در امور اجرایی و نظارت بر انتخابات تأکید شده است، فارغ از کیفیت این لایحه و سرنوشت آن در فرآیند تصویب نهایی واقعیت آن است که عدم دخالت نظامیان در سیاست و انتخابات دغدغه‌ای است که در سایر کشورها نیز وجود داشته و بر اساس همین مسئله قوانینی تدوین و تصویب کرده‌اند.

برخی فراتر از مسئله عدم دخالت نظامیان در سیاست بر این اعتقادند که حتی تصمیم‌گیری در مسائل نظامی نیز باید از سوی سیاستمداران صورت گیرد. هدایت و مدیریت غیرنظامی نظامیان نظریه‌ای است در علوم نظامی و سیاسی که مسئولیت نهایی تصمیم‌گیری‌های استراتژیک کشور را در دست رهبری سیاسی غیرنظامی به‌جای نظامیان قرار می‌دهد. در نقطه مقابل هرگاه نظامیان کنترل سیاست ملی را در دست‌گیرند عملاً دیکتاتوری نظامی ایجاد می‌شود و در نقطه میانی این دو اتفاق آنگاه‌که نظارت و هدایت نظامیان توسط دولت به معنای سیاستمداران کمرنگ گردد عملاً شاهد هم‌وزنی قدرت و تشکیل دولت‌دردولت یا دولت سایه می‌شویم.

«کارل فون کلاوزویتس» (Karl Wilhelm Wach) یکی از شناخته‌شده‌ترین اندیشمندان نظامی جهان بر کنترل غیرنظامی ارتش و ماهیت سیاسی جنگ تأکید دارد و بر این باور است که: «در مسائل نظامی باید از مسائل سیاسی پیروی کرد.»

«ژرژ کلمان سو» (Georges Benjamin Clemenceau) نخست‌وزیر اسبق فرانسه که به ببر فرانسه نیز مشهور است می‌گوید: «جنگ جدی‌تر از آن هست که تماماً بر عهده نظامیان گذاشته شود.»

از این منظر وقتی جنگ را نمی‌شود تماماً به نظامیان سپرد، سیاست به‌طریق‌اولی قابل برون‌سپاری نیست.

درصورتی‌که این دیدگاه را بپذیریم، مأموریت نظامیان پیاده‌سازی سیاست‌هاست و نه تدوین و فرموله کردن تصمیمات سیاسی، لذا نیروهای امنیتی و نظامی باید تابع اهداف اساسی یک ملت باشند نه بلعکس، بر این اساس هدف و مسئولیت نیروهای نظامی یک جامعه دفاع از آن جامعه و سرنوشتشان است نه تعیین سرنوشت آنان.

یک نیروی نظامی گسترده با بازوی اجرایی بزرگ، همراهِ نامناسب برای آزادی خواهد بود. همچنین دفاع در برابر دشمن خارجی نباید ابزار استبداد داخلی شود آن چنانکه در امپراتوری روم مشهور بود که هرگاه خطر شورش وجود داشته باشد باید شروع به جنگ کرد.

در نقطه مقابل نظریه فوق «مائو تسه‌تونگ» (Mao Zedong) تئوریسین مارکسیسم لنینیسم و سیاست‌مدار انقلابی کمونیست که جمهوری خلق چین را بنیان‌گذاری کرده است وجود دارد او اگرچه معتقد بود قدرت سیاسی از لوله تفنگ خارج می‌شود همچنین بر این باور بود که: «اصل ما این است که حزب اسلحه را اداره می‌کند و هرگز نباید اجازه دهیم اسلحه به حزب ارجاع شود»

جانب‌داری سیاسی نظامیان از یک حزب یا جناح علاوه بر کاهش اعتماد مردم به آن حزب بر اعتماد عمومی به نظامیان نیز آسیب می‌رساند، از سویی حفظ فاصله نظامیان از سیاست سبب می‌شود هر جناحی که بر مسند قدرت برسد رفتار برابری نسبت به نظامیان در موضوعاتی همچون بودجه و غیره داشته باشد.

درنهایت اینکه تمایزی مهم بین وابستگی سیاسی یک‌نهاد و فعالیت‌های سیاسی اعضا و افراد آن وجود دارد، شرکت در انتخابات، کاندیدا شدن، تشویق مردم به مشارکت در انتخابات موضوع عدم دخالت نظامیان در سیاست و انتخابات نیست بلکه طرفداری چه به شکل رسمی و علنی و چه در پشت‌صحنه است که مورد مناقشه هست.

اگرچه در ایران ورود نظامیان به مسائلی همچون مبارزه با عناصر ضدانقلاب، سازندگی و پروژه‌های اقتصادی و حتی مسائل فرهنگی و رسانه‌ای را باید در ظرف مقتضیات زمان خود تحلیل و بررسی کرد اما هرچه استقلال نظامیان از مسائل غیرنظامی بیشتر شود علاوه برافزایش اعتماد عمومی به این قشر سبب می‌شود به‌مرور با خارج شدن نظامیان از عرصه‌هایی که به مقتضایت مختلف به آن واردشده‌اند افراد یا سازمان‌هایی که وظیفه ذاتی آن‌ها ایجاب می‌کند به این عرصه‌ها وارد شوند ورود خواهند کرد و این‌چنین امنیت روانی و عملی که با حضور نظامیان در شرایط خاص تأمین شد با خارج شدن هدفمند، برنامه‌ریزی‌شده و آگاهانه آنان نیز استمرار خواهد یافت.

رحمت عزیزی انتخابات لایحه جامع انتخابات ورود نظامیان به انتخابات
اخرین اخبار