فصل6: اظهارنظرهای احزاب، گروه ها و افراد رنگ و بوی انتخاباتی گرفته است. اما نگرانی ها از نبود احزاب فراگیر و قدرتمند، بر فعالیت ها سایه انداخته است. این روزها هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب دارای احزاب کوچکی هستند که عملا کاری انجام نمی دهند و تنها در چند ماه منتهی به انتخابات فعال می شوند.
لازمه کار حزبی برخلاف آنچه عملا در ایران انجام می شو،د آموزش و پرورش نیروهای آزموده ای است که توانایی هدایت جامعه را داشته باشند. انجام پژوهشهای آموزشی و تدوین ایدئولوژی خاص که همراستا با اهدافی معین در ساختار و برنامه های حزب باشد از دیگر وظایف احزاب است که در کشور ما به آنها پرداخته نمی شود.
در ایران در آستانه هر انتخابات، سخن از ائتلاف های مختلف در هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب به میان می آید، اما این ائتلاف ها پس از انتخابات از هم پاشیده می شوند. بارها دیده ایم که اعضای یک ائتلاف پس از پیروزی در انتخابات مواضعی متضاد می گیرند.
اما به نظر می رسد اکنون 40 سال پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی و در شرایط کنونی کشور، احزاب هر دو طیف به لزوم کار حزبی و اتحادی فراگیر پی برده اند. پرداختن به این موضوع به صورت جدی تری در میان اصلاح طلبان مشاهده می شود.
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در سال 1392 جریانی با عنوان شورای مشورتی با محوریت سید محمد خاتمی شکل گرفت و اصلاح طلبان توانستند با اجماع روی دکتر حسن روحانی در انتخابات پیروز شوند، پس از آن بود که شورای عالی اصلاح طلبان شکل گرفت.
شورایی که توانست در دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری، انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، انتخابات پنجمین دوره خبرگان رهبری و شورای شهر رای اصلاح طلبان را در یک سبد واحد تجمیع کند.
این روزها نیز اصلاح طلبان در حال ساختارسازی و تغییر آرایش نیروهای خود هستند، چند روز پیش محمود میرلوحی عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، در گفتگو با ایرنا از ایجاد حزبی فراگیر با نام مجمع اصلاح طلبان خبر داد، حزبی که تمامی احزاب و گروه های مختلف اصلاح طلب را دربرگیرد.
اصلاح طلبان در واقع به دنبال این هستند که سیستم حزبی آمریکا را در ایران پیاده کنند همانگونه که حزب دموکرات در آمریکا نماینده شاخه ها و گروه های مختلف دموکرات است اصلاح طلبان نیز قصد دارند با ایجاد حزبی فراگیر همه احزاب کوچک و بزرگ را زیر عنوان مجمع اصلاح طلبان جمع کنند.
اصولگرایان اما در چند سال اخیر در ساختن ساختار ناکام بوده اند، در سال 1395 با شکست جامعتین در ایجاد ائتلافی از اصولگرایان، آنها را به تلاش برای ایجاد تشکل جمعی جایگزین و شکل گیری جبهه مردمی نیروهای انقلاب (جمنا) وادار کرد. اما جمنا نیز نتوانست طیف های مختلف اصولگرایان را در کنار هم جمع کند. این انشقاق در حدی است که این روزها حتی شاهد بروز نو اصولگرایانی هستیم که بنیان های اصولگرایی را با نگاهی نو تعبیر می کنند.
حزب موتلفه آنگونه که اسدالله بادامچیان، رئیس شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی اعلام کرده در انتخابات آتی از اشخاص حمایت نمیکند و به دنبال تشکیل دولت حزبی و مجلس حزبی است.
محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری نیز روز گذشته در نشست خبری که در خبرآنلاین برگزار شد از عدم وجود احزاب فراگیر اصولگرا و قدرتمند ابراز نگرانی کرده و گفته که در غیبت احزاب فراگیر، یکی از زیانهایی که به کشور وارد میشود آن است که جریانات سیاسی در زمانهایی همچون انتخابات باید تلاشهای بسیاری برای وحدت درونی انجام دهند. در همین راستا در انتخابات 1398 نیز شاهد این موضوع خواهیم بود.
باهنر گفته که در انتخابات سال 98 جبهه اصولگرا ناگزیر از وحدت است و افزوده که اگرچه در جریان اصولگرایی ممکن است افرادی تندرو، معتدل و کندرو باشند و اختلافات درون تشکیلاتی وجود داشته باشد، اما در هر صورت باید یک ائتلاف بزرگ در اصولگرایان ایجاد شود و این ائتلاف در حال شکل گیری است.
اگر چه او می گوید که اصولگرایان هنوز به یک نام تشکیلاتی قطعی نرسیدهاند و قرار است که در جلسات شورای وحدت اصولگرایی در مورد نام تشکیلاتی به ننتیجه برسند. در مجموع به نظر می رسد اصلاح طلبان در ایجاد تشکل یا حزبی فراگیر چند قدم از اصولگرایان جلوتر هستند. باید منتظر ماند و دید این دو طیف سیاسی کشور در انتخابات پیش رو چه می کنند.