اختصاصی مازندمجلس: پرواضح است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی به سبب رسالت قانونگذاری و نظارتی تعریفشده برای مجلس در قانون اساسی باید از تخصص، تجربه و دانش کافی برخوردار باشند. هریک از این مهارتها که به سبب سالها تجربه کار مدیریتی حاصل میشود میتواند در کیفیت تصویب قوانین و نیز نظارت بر دستگاههای اجرای مؤثر باشد.
فارغ از اینکه نمایندگان مازندران در مجلس دهم تا چه میزان از مهارتهای سخت و تخصصی مانند قانونگذاری برخوردارند، میتوان ادعا نمود از مهارتهای نرم مدیریتی همچون کارگروهی، همکاری و همافزایی، چندان برخوردار نیستند.
با رصد تاریخ و فرهنگ مازندران که متأثر از اقلیم کشاورزی آن بوده است نیز، تنها شاهد کار فردی و نظر شخصی میباشیم؛ امری که با رؤیت هندسه زمینهای کشاورزی موجود مازندران میتوان پی بهشدت علاقه به کار انفرادی مردمان این سرزمین برد، زمینهایی که حتی به عرض چند سانتیمتر از هم جداشده اما حاضر به یکپارچگی نشدهاند. زمینهایی که شاید فاصله هریک از قطعات آنها بهظاهر چند سانتیمتر باشد اما فاصله زارعان آنها از یکدیگر بسیار است. این فرهنگ که سالها نسل به نسل و سینهبهسینه انتقالیافته در دیگر مشاغل و صنوف نیز الگو شده و از آن تبعیت نمودهاند، حتی خواص و نخبگان سیاسی استان نیز که سطح انتظار از آنان بالاتر از معدل عقلانیت جامعه میباشد نیز نتوانستند سنت پدران خویش را پیرایش نمایند.
از این منظر شاهدیم که 12 نماینده مازندران هرکدام همچون قطعه زمینی مجزا و منفک از یکدیگرند و یکپارچگی را در آنان نمیبینیم. شاید به همین دلیل است که بسیاری از همکاریها و همافزاییها در مازندران رخ نمیدهد چراکه مردم به دین حاکمان خویشاند.
جامعهشناسی مردم مازندران با رؤیت زمینهای کشاورزی آنان چندان دشوار نیست. زمینهایی که صدها سال سنت گذشتگان را با خود به عصر حاضر آوردهاند و حتی اگر در سایر صنوف و کسبوکارها نیز با نگاهی نافذ بنگریم درمییابیم همان قطعهبندیها و منفک شدنها نیز در آنان وجود دارد.
پیشتر با همین دغدغه از جناب استاندار خواستیم تا با الگو گیری از کشورهای شرق آسیا که توانستهاند منافع و معضلات مشترک خود را احصا نمایند، آ. س. آن شمال را شکل دهد.
از نمایندگان مازندران نیز انتظار میرود ابتدا در مسائل مهم و اساسی استان نگاهی کلنگر داشته و مسائل را استانی ببینند، سپس برای تشکیل فراکسیون نمایندگان شمالی پیشگام شوند تا شاهد آن نباشیم که برای مسئله مهمی همچون ایجاد منطقه آزاد تجاری در استان صداهای مختلفی از مجمع نمایندگان بشنویم.
شایسته نیست که در محافل سیاسی، حوزههای انتخابیهای که دو نماینده دارند بیان میشود که هرگاه نمایندگان آنها برای سرکشی از حوزه متبوع از تهران راهی مازندران میشوند، یکی از جاده هراز و دیگری از جاده فیروزکوه میآیند تا مبادا هم میسر شوند.
رقابتهای فرسایشی برای آنکه خدمات صورت گرفته در حوزه انتخابیه به نام چه کسی در افکار عمومی ثبت میشود، سبب شده است وزرای دولت نیز از نمایندگان مازندران صدای واحد نشنوند و تنها شاهد رقابت محلی آنان باشند و هر بار نمایندگان را به بهانه اینکه اگر درخواست شما را اجابت کنیم همتای شما در حوزه انتخابیه معترض میشود ترجیح میدهند به درخواست هر دو نماینده یک حوزه انتخابیه پاسخ منفی دهند.
نمایندگانی که حاضر به داشتن دفتر مشترک در ساختمان مجلس و حوزه انتخابیه نمیباشند چگونه انتظار دارند تا در جامعه شاهد گفتوگو، همکاری و همافزایی و عدم رقابتهای فرسایشی بوده و سطح مطالبات موکلین آنان متناسب با شرح وظایف نمایندگان باشد.