مازندمجلس: از آذرماه سال گذشته بود که نرخ ارز روند صعودی گرفت. در حالی که بسیاری از کارشناسان پیشبینی میکردند پس از اتمام سفرهای مذهبی محرم و صفر، قیمت دلار فروکش کند، اما بازار روند دیگری را در پیش گرفت. تا جایی که در ابتدای سال 97 از مرز 6000 تومان هم عبور کرد و رکورد جدیدی بر جای گذاشت. پس از این اتفاق دولت تصمیم بر تکنرخیکردن دلار و فروش آن به نرخ 4200 تومان گرفت. «آرمان» برای بررسی این موضوع، گفتوگویی با علی اصغر یوسف نژاد ، سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه 97، انجام داده است که در پی میخوانید:
پس از شدتگرفتن نوسان ارز در بازار، دولت تصمیم بر تکنرخی کردن دلار به قیمت 4200 تومان گرفت. پس از این تصمیم بازار و صرافیها تقریبا تعطیل شدند و در این مدت فعالیت رسمی نداشتهاند. این سیاست دولت تا چه زمانی ادامه مییابد؟ آیا چنین برنامههایی برای بازگشت آرامش به بازار کارساز است؟
ابتدا باید اشاره کرد که ستاد اقتصادی دولت در تصمیمی که شامگاه 20 فروردین اتخاذ کرد، تمام زوایا را در نظر نگرفت و رفتار عجولانهای از خود نشان داد. پیش از اجرای این تصمیم، در جلسهای که مجلس با دولت داشت، ما نمایندگان زوایای مختلفی را با تیم اقتصادی بررسی کردیم، اما بهنظر میرسد مسئولان اجرایی مصداقهای ما را در نظر نگرفتند. البته پس از این تصمیم تعدادی از نمایندگان فراکسیون امید با وزیر امور اقتصادی و دارایی، رئیسکل بانک مرکزی و رئیس اتاق بازرگانی جلسهای دوساعته برگزار کردند که قرار شد دولت در تصمیمات خود، نظرات مجلس و اتاق بازرگانی را هم اعمال کند. آقای سیف در این جلسه توضیح دادند که برای تحقق وعدههای دولت در حوزه ارزی، بانک مرکزی به زمان نیاز دارد. امروز در زمینه زیرساختها و چارچوبهایی که در کشور وجود دارد، سیاستهای دولت جاافتاده است. با اینکه دولت در اجرای برنامههای خود عجولانه رفتار کرد، اما امروز توانسته است بازار را کنترل کند. حال سیستم پولی و ارزی کشور هم باید مطابق با سیاست جدید دولت تنظیم شود، تا تضادی در امور پیش نیاید.
آیا لازم است که دولت برای برنامهریزی و تنظیم سیاستهای کلان اقتصادی نظرات و خواستههای بازاریان همانند صرافان را جویا شود و بر اساس آن برنامهریزی کند؟
از قضا روزی که رئیس بانک مرکزی در مجلس حضور داشتند یکی از سوالات نمایندگان به همین موضوع اشاره داشت که آیا دولت در تنظیم شیوهنامه ارزی با صرافان ارتباط گرفته و جویای خواستههای آنان شده است یا خیر؟ زیرا بهنظر میرسد در تنظیم شیوهنامه ارزی، تا حدودی صرافان مظلوم واقع شدهاند. با این حال آقای سیف اعتقاد دارند وضعیت بازار در آینده بهتر میشود و دولت رضایت بخشهای ذینفع جلب میکند. مسئولان دولت معتقدند که بسیاری از این مسائل روانی است و عوامل غیراقتصادی بر بازار چیره شدهاند و با شاخصهای اقتصادی که مربوط به بازار ارز است، تناسب ندارد. البته جداول آماری نشان میدهد نسبت واردات، صادرات، درآمد و هزینه ارزی با یکدیگر تطابق ندارند و این امر بر صحبتهای مسئولان صحه میگذارد. با این حال، باید توجه داشت کسانی که یک عمر از طریق خرید و فروش ارز درآمد کسب میکردند با این جداول راضی نمیشوند و بعید است با سیاست دولت کنار بیایند. البته منظور این نیست که دولت سیاستهای پوپولیستی در پیش بگیرد، بلکه لازم است هر آنچه بهنفع اقتصاد و منافع ملی است اجرا شود. حال ممکن است در این بین عدهای ضرر کنند. عدهای که البتهدرصد عظیمی از آنها دلال، واسطه و سفتهباز هستند و بهتر است فعالیتشان کنترل شود. شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور باید ایده و طرحی را که در حال اجراست تایید و از آن حمایت کند. برخی کارشناسان نیز با انتقاد از برنامههای دولت، آرامش بازار را کوتاهمدت میدانند و اعتقاد دارند که این سیاست نمیتواند در بلندمدت منافع کشور را تامین کند و ممکن است تجربههای گذشته تکرار شود.
تصمیم ترامپ برای خروج آمریکا از برجام چه تاثیری بر بازار ارز ایران گذاشته است؟
طبیعی است که روابط خارجی کشورها بر بازارهای اقتصادی اثر میگذارد. ایران و بازار ارز آن نیز از این امر مستثنی نیستند. بهطور اخص خروج آمریکا از برجام نقل و انتقال دارایی را دچار مشکل میکند. البته این مشکل پیش از این هم وجود داشت و با این شرایط شدت میگیرد. روابط بانکها با یکدیگر، نقلوانتقال بینبانکی و میزان فروش نفت در نوسان قیمت ارز تعیینکننده است. امروز نیز بهنظر میرسد اتفاقات بازار ارز هدایت شده است و کشورهایی نظیر آمریکا بر آن تاثیر دارند. همین امر کار بانک مرکزی را سختتر میکند و مسئولان باید علاوه بر داخل، اتفاقات خارجی را هم کنترل کنند. حال نمیتوان برای همیشه نرخ ارز را در محدوده 4200 تومان نگه داشت. آقای سیف هم در مصاحبه اخیر خود اشاره کرد که تا پایان سال ششدرصد نوسان در نرخ ارز اتفاق میافتد. روز گذشته هم دلار با قیمت 4206 تومان عرضه شد. به دولت پیشنهاد میشود پس از بازگشت آرامش به بازار اجازه دهد نمودار بازار، یعنی عرضه و تقاضا قیمت را تعیین کند، زیرا دستکاری بازار در بلندمدت پاسخگو نیست. به هر حال امیدواریم هر تصمیمی که اتخاذ میشود و هر چه پیش میآید بهنفع اقتصاد و مصلحت کشور باشد، انتقاداتی هم بر تیم اقتصادی دولت وجود دارد، اما باید شرایط آنها را درک کرده و در زمان بهتری نقدها را مطرح کنیم. شاید امروز اختلافنظرهایی در کابینه وجود داشته باشد، از مدیران دولتی انتظار میرود این اختلافات را حل کنند. از سوی دیگر برخی از وزیران و معاونان بارها مطرح کردهاند که نوسانهای بازار ارز صرفا روانی است و بر اثر شوکی که به جامعه وارد شده، مردم به سوداگری میپردازند. اما این مطلقگرایی در تحلیل نادرست است. نمیتوان تنها یک عامل را مقصر تمام تغییرات معرفی کرد. شاید اکنون لازم باشد تغییراتی در سطح وزیران و مدیران دولتی به وجود آید. شاید برخی استعفاها هم بتواند علامت مثبتی به بازار بفرستد و ذهنیتها را مثبت کند. در نهایت و جدای از عوامل سیاسی و اجتماعی، التهاب بازار ارز، یک مساله اقتصادی است و باید برای حل آن نسخهای کاملا اقتصادی پیچید. پاسخ این مشکل در خود مساله است. ما هم مسائلی را که از سوی دولتیها مطرح میشود را قبول داریم، اما دولت باید یک راهکار جدی ارائه دهد و آرامش را در بازار برقرار کند.
به هر حال مشکل بازار ارز فقط مربوط به این روزها نیست. بیش از دو دهه است که دولتهای مختلف نتوانستهاند ثبات بازار ارز را حفظ کنند. بهویژه آمار نشان میدهد که در دولتهای دوم روسایجمهوری قیمت ارز با تحولات بیشتری مواجه میشود. چرا دولتها از تجربههای گذشته استفاده نمیکنند؟
زیرا دولتها برای حل مشکلات اقتصادی دنبال نسخههای سیاسی میگردند. معمولا موضعگیریهای سیاسی هم منافع حزبی و گروهی را دربرمیگیرد و اینگونه است که بازار ارز به هم میریزد. تمام این عوامل بر بازار ارز اثر دارند. به هر حال این نابسامانیها و تغییرات افکار عمومی را تحت تاثیر قرار میدهد و اعتماد عمومی را نسبت به تصمیمگیرندگان کمتر میکند. فرمولهای اقتصادی باید از طرف نخبگان اقتصادی و افراد باسابقه ارائه شود. نگرش امروز به بخش اقتصادی با بیاعتمادی همراه است. اما با توضیحاتی که مسئولان دولت در جلسات خصوصی به نمایندگان ارائه دادند امیدها زنده شده است. اما خروج آمریکا از برجام کار را برای اقتصاد ایران سخت میکند و اکنون امیدواریم اروپاییها راه ترامپ را ادامه ندهند و در این حوزه مستقل عمل کنند./