مازندمجلس: ورزشکارها دیروز مهمان رییس جمهور روحانی بودند. حسن روحانی در این مراسم از رفتن خانمها به استادیوم گفت. «میگویند در ورزشگاههای فوتبال حرفهای زشتی زده میشود و صحیح نیست که زنان در آنجا حضور داشته باشند. آیا اگر مردهای ما در ورزشگاهها چیزی بگویند که زیبا نباشد، باید زنان تاوان آن را پرداخت کنند؟»
رییس جمهور از پخش مسابقات ورزشی زنان در تلویزیون هم حمایت کرد و گفت:«واقعاً چه اشکالی دارد که تلویزیون هم مسابقات زنان و دختران ما را پخش کند، بویژه زمانی که در برابر تیمهای نامدار دنیا شجاعانه مسابقه میدهند و پیروزیهای بزرگ کسب میکنند.»
حرفهای رییس جمهور روحانی به شدت خوب بود. او حرف دل زنهایی را زد که دوست دارند پا به پای مردان به ورزشگاه بروند و تیم مورد علاقه خود را تشویق کنند. ورزشکاران زن به ویژه ورزشهای توپی دوست دارند مسابقات آنها را از تلویزیون پخش کنند و خانوادههایشان ذوق کنند که چنین دسته گلهایی دارند.
در این میان اما یک نکته اساسی وجود دارد و آنهم این است که زنان علاقه مند به ورزش از رییس جمهور انتظار دارند خواستههای آنها را برآورده کنند. اصلا به روحانی رای دادند که بتوانند بالاخره پای به ورزشگاه بگذارند.
داستان اما به نظر میرسد اینگونه است که خود روحانی هم منتظر است کسی راه را برای ورود زنان به ورزشگاه باز کند. این نشان میدهد همه منتظر هستند تا کسی کاری کند. از زنان ورزشکار و ورزش دوست تا خود رییس جمهور.
انتظار زنان معقول است. آنها به تنهایی نمیتوانند کاری کنند اما انتظار رییس جمهور به عنوان مجری قانون اساسی قابل قبول نیست.
حال روز روحانی به مثابه این ضرب المثل قدیمی ایرانیها شده است؛ « دست ما کوتاه، خرما بر نخیل»
روحانی بعد از گذشت نزدیک به 5 سال از عمر دوران ریاست جمهوریاش، حرفهای خوب را به میدان عمل بیاورد. شخص رییس جمهور روحانی، وزارت ورزش، معاونت زنان رییس جمهور باید حرف زدن را کنار بگذارند و به صورت عملی وارد این گود شوند. آنها باید با هرکسی که در این زمینه دستی بر آتش دارد رایزنی کنند تا بالاخره ما شاهد حضور زنان در ورزشگاه باشیم.
با حرف زدن آبی برای زنان گرم نمیشود. دولت دوازدهم کم کم دارد وارد یک سالگی خود میشود و در یک چشم برهم زدن عمر دولت روحانی به پایان میرسد و اگر تا آن روز کاری برای این زنان انجام نشود دیگر آنها سخت شعار و حرفهای کسی را باور کنند.
رییس جمهور باید بداند این حرفهای خوب تا یک زمانی خوب است و بعد از آن دیگر برای مردم عادی میشود. کما اینکه الان هم تا حدودی در حال عادی شدن است. روحانی باید این خطر را حس کند. عادی شدن او برای مردم یعنی پایان امید و تدبیر.
حالا که ترامپ و دوستانش دست به دست هم دادهاند میخواهند راه نفس کشیدن ایران را بگیرند، بهتر است رییس جمهور حواسش به داخل کشور و مسائل اجتماعی و مدنی باشد. او برای مقابل با ترامپ احتیاج به یاری رای دهندگان خود دارد.
برای تکرار امید هنوز دیر نیست.