مازندمجلس: واقعیت اینست که مافیا سال هاست در سراسر جهان و در شاخه ها و صنوف مختلف حضور پیدا کرده و با کنار زدن پیشکسوتان فقیر، روز به روز ریشه دارتر می شوند و متاسفانه زمانی مردم حق طلب، به آنها اعتراض می کنند که مافیا بار خود را بسته و مغبون شدگان همچنان آب در هاون می کوبند!
واقعیت اینست که مافیا سال هاست در سراسر جهان و در شاخه ها و صنوف مختلف حضور پیدا کرده و با کنار زدن پیشکسوتان فقیر، روز به روز ریشه دارتر می شوند و متاسفانه زمانی مردم حق طلب، به آنها اعتراض می کنند که مافیا بار خود را بسته و مغبون شدگان همچنان آب در هاون می کوبند! ناگفته نماند در اکثر کشورها شاید هم در ایران، در بین دولتی ها هم مافیا وجود داشته باشد… به هر تقدیر، بی توجهی مسئولین که به درستی کار و وظیفه خود را انجام نمی دهند و یا بلد نیستند، باعث به وجود آمدن مافیا می شود! واضح تر اینکه ریشه تمام توهین ها و فسادی که سینما را در بر گرفته و اهالی سینما را رو در روی هم قرار داده، عملکرد غیرقانونی متولیان سینماست. چون زمانی که مردم متوجه می شوند کسی جلودارشان نیست این بی عدالتی ها گسترش می یابد و نتیجه این می شود که آدم های فرهنگی بلا نسبت، مانند لات های چاله میدان به یکدیگر بد و بیراه می گویند و کار را به جایی می رسانند که همین پیشکسوتان قدیمی، به دلیل حق کشی و عدم عدالت، شبانه، درِ شورای صنفی اکران را گل می گیرند که صد البته این کار مورد تایید نگارنده نیست. متاسفانه هنر هفتم که بی شک توانسته در رشد و گسترش فرهنگ سازی ملت هر کشوری نقش به سزایی داشته باشد، به یک مبارزه نابرابر تبدیل شده که امروز آقای حیدریان ریاست سازمان سینمایی، آن اقتدار دهه شصت را ندارد. چون در طول مدتی که در راس سینما قرار گرفته است، گویی زیرمجموعه هایش توجهی به فرهنگ و ادب کهن ایران زمین ندارند! اینکه بحث سلیقه به میان آمد، نظرتان را به این نکته جلب می کنم. اگر خاطرتان باشد در زمان دکتر ایوبی، ریاست سازمان سینمایی، به دستور او، کلیه راهروهای ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با پوستر فیلم های سینمایی از بدو تاسیس تا به آن روز، روی کلیه دیوار راهروها در قابهای نفیس مزین شده بودند که هر یک از اهالی سینما و حتی ارباب رجوع های غیرسینمایی، چشم به آنها می دوخت، خاطرات جوانی اش در روح و روانش زنده می شد، این سلیقه دکتر ایوبی بود که توسط مدیر روابط عمومی وقت، رسول صادقی زحمات زیادی برایش کشیده شده بود. با آمدن محمدمهدی حیدریان، تمام پوسترها به دستور ایشان جمع آوری شد و راهروها به وضع دهه شصت که ایشان مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی بود تبدیل شد.اِعمال چنین سلایقی در همه مدیران و در هر زمینه ای وجود دارد. یکی پیش می رود، دیگری به عقب برمی گردد. اینکه منطق کدامیک از این دو مدیر درست است، قابل قضاوت نیست لذا چون اکثر کارها و ضوابط از منظر سلیقه پیش می رود، نارضایتی مردم آشکار می شود و این همان معضلی ست که همه چیز را به چالش می کشاند که به نظر نگارنده، سلیقه با منطق، دو مقوله متفاوت هستند و قاعدتا منطق حرف اول را می زند. منطقی که امروز به دلیل عملی نشدن آن، سر و صدای اهالی سینما به آن سوی مرزها کشیده شده و این هیاهو تحت هیچ شرایطی به نفع مردم و فرهنگ کهنسال ایران همیشه سربلند نیست، ضمن اینکه یادمان باشد، سینما چاله میدان نیست، سینما صنعت عظیمی ست که حرمت دارد. به هر حال شخص حیدریان با سابقه دیرینه ای که از دهه شصت در وزارت ارشاد به جا گذاشته، مدیری بود که زیرمجموعه هایش بدون اجازه او حق کوچکترین عملی نداشتند. او با قدرت و اقتدار، فیلم ها را از روی تاریخ اخذ پروانه نمایش اجازه اکران صادر می کرد و اصلا برایش مهم نبود که تهیه کننده و بازیگر فیلم کیست؟! ولی افسوس که حیدریان به درستی وارد مقوله اکران فیلم ها نشده است. شاید صلاح نمی داند پا به میدان این معضل اساسی گذارد. اینکه حیدریان قبل از پایان سال ۹۶ از سر بی حوصلگی و باری به هر جهت و بعضا فشارهای اهالی سینما، آیین نامه اکران فیلم ها را در ۴۹ ماده و ۴۱ تبصره تایید کرد، قطعا در دراز مدت حلال مشکلات نخواهد بود. چون زمانی که تولید فیلم بیشتر از ظرفیت سالن نمایش است، هرگز حق به حق دار نخواهد رسید. ضمن اینکه مسئله اکران، برای شخص حیدریان معادله سخت و دشواری نیست، کافیست پول های اختلاس گران را با کمک مجلس که نمایندگان آن چپ و راست به سینما حمله می کنند، از حلقومشان بیرون بکشند و صدها سالن نمایش فیلم بسازند تا اهالی سینما به خاطر دست یافتن به هزینه های فیلم هایشان به جان هم نیفتند و آبروی سینمای ایران را بیش از این در آن سوی مرزها به باد ندهند!
هفته گذشته که برای دیدار نوروزی خدمت حیدریان رسیدم، خوشبختانه وقتی او را پس از سال ها، سرحال و قبراق دیدم به شدت خوشحال و امیدوار شدم که هنوز قدرت و توانمندی های دهه شصت در چهره شان نمایان است. لذا فرصت را غنیمت شمرده پنج مورد از معضلات مهم سینما را که دغدغه نگارنده و اهالی سینما بود و هست به ایشان یادآوری کردم که ضمن استقبال موارد را یادداشت و متذکر شدند که یکی دو مورد آن در شرف انجام است. به هر تقدیر با تلاش هایی که حیدریان در سال جاری پیش رو دارد بعید نیست به همت و تلاش های او، یک بار دیگر سینما، حال و هوای دهه شصت را به خود ببیند که در آن صورت نهایت ناجوانمردیست که دیگران به خاطر زیاده خواهی، با یک تلنگر حیثیت سینما را به باد دهند!
بانی فیلم : غلامرضا گمرکی (تهیه کننده)
منبع : هنر نیوز