مازندمجلس: هنوز شادی فعالان حوزه میراث فرهنگی و گردشگری تمام نشد و هنوز خبر مربوط به صدور حکم سیفالله فرزانه مدیرکل جدید میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری توسط معاون رییس جمهوری فراگیر نشد و هنوز این مدیر خوشنام و باسابقه معارفه نشد و شروع بهکار نکرد که جریانهای لابیگر و سرحلقههای باند صدارتطلب که عادت کردند چهارفصلِ سال یا خود بر کرسی مدیریت تکیه داشته باشند و یا یکی از اقربا و خویشاوندانِ سرسپرده خود را به نمایندگی از خود بکارند، ماموریت جدید خود را کلید زدند و تحرکات ناجوانمردانهای شروع کردند و از جمله در شبکههای مجازی، ضمن تلاشی هماهنگ برای تخریب مدیرکل جدید، اخباری خلاف واقع از لغو این انتصاب را دست به دست میکنند تا شاید بتوانند آبِ رفته را به جوی بازگردانند و یکی از نیروهای نوبتی و متعهد به خود را در راس این اداره کل قرار دهند.
جریانی که سالها است در ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری لانه کرد و مقدرات این دستگاه عظیم فرهنگی را به گونهای در دست گرفته و هدایت میکند که نه منافع استان و برجستگیهای فرهنگی و تمدنی مازندران بلکه مطامع دسته و باند خود را تامین میکند. پس از انتقال دلاور بزرگنیا به استان تهران، این جریان تلاش بسیاری کرد و خود را به آب و آتش زد تا نیروهای درجه سه و ناکارآمد اما متعهد و وابسته به خود را به جای وی بنشاند که با تدبیر دولت، موفق نشد و طی روزهای گذشته، حکم مدیریت فرزانه، با دستان مونسان امضا شد. توقع ما و بسیاری از فعالان فرهنگی این بود که اکنون که معاون ریاستجمهوری و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور صلاح دیدند که این سکان مهم فرهنگی را به مردی فرهیخته بسپارند که حضور موفق در جایگاههای مختلف مدیریتی را در کارنامه خود دارد، معاونان و کارکنان این سازمان در استان نیز با وفاق و همدلی به این تصمیم بنگرند و درکنار مدیرجدید، درصدد ایجاد راهی برای تبدیل گردشگری به یک صنعت سبز در مازندران باشند.
در کمال تاسف مشاهده میشود این جریان که همواره مطامع باندی و گروهی خود را بر منافع کلان استان، ترجیح میداد و تا پیش از صدور حکم فرزانه، بر مدیرکلی بهروز کشاورز و مهران حسنی –دو تن از معاونان- اصرار داشت، اکنون دو شیوه در پیش گرفت، نخست با به جریان انداختن اخباری خلاف واقع از نارضایتی فعالان بخش خصوصی و سرمایهگذاران حوزه گردشگری و طرح شایعاتی از لغو حکم معاون رییس جمهور در فضای مجازی از یکسو، لابیگری را در بالاترین سطوح دولت آغاز کند و با دادن امتیاز که غالبا نه از جیب خود که از منافع مردم نجیب استان است به هدف خود برسد. دومین برنامه این جریان، چانهزنی برای مدیرکلی حسین باقری معاون دیگر ادارهکل است تا شاید موفق شود و بتواند همچنان گردشگری را در چنبره قدرت خود حفظ کند. این در حالی است که باقری نیز همانند کشاورز و حسنی در قد و قامت این جایگاه نیست.
به گفته یکی از کارکنان این ادارهکل، «چند روز است آقایان عملا کار و خدمت به مردم را رها کردند و بهدنبال چانهزنی با همکاران برای ناراضیتراشی هستند تا به تهران اعلان کنند انتخاب سیفالله فرزانه، اشتباه بود و در این فرایند به تنها چیزی که نمیاندیشند منافع کلان شهروندان استان و توسعه صنعت گردشگری در مازندران است. این کارمند باسابقه اداره کل میراث فرهنگی مازندران به خبرشمال گفت: در حقیقت از نظر آنان، دیگی که برای ایشان نجوشد، همان بهتر که سر سگ در آن بجوشد. در حالی که صنعت گردشگری در مازندران، این قابلیت را دارد که به یک چاه نفت تبدیل شود و همانطوریکه سالها اقتصاد ملی با پول نفت، سرپا و سرحال بود، با توسعه گردشگری، این احتمال بسیار قریبالوقوع است که اقتصاد مازندران نیز با ارز و ریالهای این صنعت سبز تا سالها از رونق و شکوه نیفتد. اما با وجود این آقایان که تنها بهخاطر یک مدیرکل مستقل، حاضر شدند تمام اصول اخلاقی و اعتقادی را به کناری بگذارند تا این مدیر را تخریب کرده فرد مورد نظر خود را به جای وی بگمارند، مازندران هرگز به توسعه و رونق در گردشگری نخواهد رسید.»
این آقایان در حالی درشبکههای مجازی انتصاب مدیر تکراری را نقد کردند و آن را نشانه بیتدبیری علی اصغر مونسان دانستند که در سال 92 که دلاور بزرگنیا برای دومین بار به مدیرکلی میراث فرهنگی مازندران منصوب شد، دقیقا عکس ادعاهای امروز را طرح کردند و این کار را نشانه تدبیر بزرگ روحانی دانستند.
سخن آخر اینکه عجیب نیست اگر مازندران با اینهمه استعداد و ظرفیت خداداد از کوه، جنگل، دریا و بناهای تاریخی و جاذبههای گردشگری، هرگز حرفی برای گفتن در این بخش نداشته است و از این ظرفیت عظیم استفاده بهینه صورت نگرفت. بهنظر میآید در اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران، عدهای تاجرمآب نشستهاند که هرکدام صاحب چندین شرکت سودآور تجاری در بخش گردشگری هستند و مانند داروغه ناتینگهام، هر ماه عایدات اقتصادی خود را دشت و دریافت میکنند و هرگاه حوزه فرهنگ به دست سوداگران افتاد، هرنوع امید برای بهبود و توسعه، دود شد و به هوا رفت و امروز اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران به چنین دردی مبتلا است.
از اعضای مجمع نمایندگان که موافق انتصاب فرزانه بودند تقاضا داریم جلوی این «آدمسوزی«های دوران مدرن را بگیرند و اجازه ندهند عدهای با تفکرات تنگ جناحی و باندی، مقدرات مردم استان را به مسخره بگیرند و آزادانه در راهروهای این اداره کل راه بروند و تهدید کنند تا ما اجازه ندهیم و تایید نکنیم معاون رییس جمهوری نمیتواند کاری انجام دهد.