اختصاصی مازندمجلس:به گزارش خبرنگار پارلمانی ما، اشتباهات پزشکی از آن دست اشتباهاتی است که در سراسر دنیا ممکن است اتفاق بیفتد و پدیده نادری نیست، اما اگر این اشتباه به طوری باشد که فرد بیمار نه تنها پس از جراحی یا مصرف دارو حال بهتری به سراغش نیاید بلکه روز به روز وضعیت جسمی او به وخامت برود؛ آنگاه این موضوع را نه یک اشتباه پزشکی بلکه یک جنایت انسانی باید نام برد که قابل چشمپوشی نیست.
اخیراً خبری در یکی از رسانههای کشور توجهم را به خود جلب کرد؛ این خبر حاکی از یکدهه سختی روزافزون برای یک بانویی بود که به دلیل اشتباه پزشکی تا حد مرگ رفت.
ماجرا از این قرار است که در آذرماه سال 96، بانویی 56 ساله با رنجی کهنه وارد بیمارستان امام ساری شد، آزمایشات، کلونوسکوپی و آندوسکوپی نشان میداد که او دوران پُرالتهابی را گذرانده است، وجود یک جسم خارجی چسبیده به روده نظر آندوسکوپیست بخش فوق تخصصی آندوسکوپی بیمارستان امام ساری را به خود جلب کرد. او میپنداشت یک موجود جدیدی در بدن بیمار کشف شده است، موضوع را به پزشک گزارش داد و پزشک دستور داد تا آن جسم خارجی آنقدر شستشو داده شود تا شکل آن مشخص باشد.
یکی از آندوسکوپیستها در حالی که میدوید خبر از یک کشف جدید! در بدن بیمار می داد، آن کشف جدید نه یک جانور بود و نه یک توده، بلکه یک گاز استریل بود که 10 سال در بدن بیمار جا خشک کرده بود.
پیگیر این موضوع شدیم و ابتدا با خبرنگار خبر تماس گرفتیم، ایشان موضوع را توضیح داد و گفت: بخاطر نوشتن این خبر اجازه حضور در نشستهای خبری را ندارم و روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی مازندران نیز رفتار بسیار تبعیضآمیزی را با او در این مدت داشته است؛ این در حالی است که تمامی مدارک علیه جراح است و این دانشگاه حتی اعلام کرد که تکذیبیه خبری منتشر میکند اما تاکنون خبری از تکذیبیه نیست. بماند که همین چند روز پیش نیز یک زن 44 ساله بر اثر تزریق اشتباه خون و واکنش منفی به خون تزریقی، جان خود را از دست داد.
در ادامه، موضوع را از همسر بیمار پیگیر شدیم و او به خبرنگار ما گفت: همسرم در تیرماه سال 86 به دلیل خونریزی رحم، در بیمارستان شفا ساری توسط یک پزشک زن به نام(ر – ب) مورد عمل جراحی قرار گرفت و چهار ماه پس از آن، دردهای وحشتناکی همراه او شد که مشقتهای فراوانی بر او گذشت.
برای درمان همسرم آنقدر استانهای اطراف مازندران، تهران و مشهد رفتوآمد کردم که بیشتر اموال خود را فروختم، همسرم همیشه میگفت:«انگار چیزی مانند مار در دلم میپیچد.» به پزشکان متعددی سر زدیم؛ یکی میگفت مشکل اعصاب و روان دارد، دیگری میگفت شاید بیماری قلبی داشته باشد و یکی میگفت شاید از کمخونی است.
در این مدت وضعیت چشم او نیز مساعد نبود و چشم چپش کمبینا شد، او جلوی پای خود را به راحتی نمیدید و مدام زمین میخورد و مشکلات زیادی برای او پیش آمد، بیماری ناشناخته به قلب او آسیب زد و تحت درمان بود.
20 آذرماه سال 96 بود که یک پزشک عمومی با دیدن حال وخیم بیمار، او را به پزشکان متخصص ارجاع داد و ... در 20 آذرماه بود که تشخیص داده شد، یک جسم خارجی(گاز استریل) در بدن بیمار جا خشک کرده و او را تا این حد به درد و بیماریهای مختلف دچار ساخته است!
فرد بیمار سه روز پس از این ماجرا در بیمارستان امام ساری بستری شد و توسط پزشکی به نام( م – ا) مورد جراحی قرار گرفت و آن جسم خارجی از بدن بیمار برداشته شد.
فرد بیمار در گفتگو با خبرنگار ما ابتدا از حال مساعد خود گفت و پس از آن سر غصههای 10 ساله را باز کرد و اینکه هنوز هم روزانه برای ادامه درمانش سری به مراکز درمانی میزند و نیاز است تا دارو مصرف کند. وضعیت فشار خون او نیز مساعد نیست و مدام بالا و پایین میشود که دیگر برای او سرسامآور شده است.
او از اعتماد و اعتقاد خود به پزشک معالجش گفت و اینکه فکر نمیکرد عمل جراحی خانم دکتر، او را 10 سال با درد و رنج همراه سازد. پزشک جراح که در سال 96 نیز او را جراحی کرده است به این فرد میگوید: چیز خاصی نبوده است. این در حالی است که بیمار تأکید دارد: «من اگرچه بیمار بودم اما کور و کر نبودم؛ وقتی عکسها را در آنجا(بیمارستان) دیدند یک پزشکی بود که فریاد میزد یک کشف جدید! یک چیز عجیب پیدا کردیم!»
از آنجا که در این پرونده قصور پزشکی مورد نظر است لذا خانوادهی بیمار شکایت خود را به دادسرا تقدیم کردند، در این زمینه با وکیل پرونده نیز تماس گرفتیم و ایشان به خبرنگار ما گفت: شکایت در دادسرا انجام شده و مراحل آن بسیار زیاد است، معاینه نیز در پزشکی قانونی انجام شده است، نامهای نیز از دادسرا به نظام پزشکی تقدیم شد تا پروندههای مربوط به جراحیهای انجامشده در بیمارستانهای شفا و امام به این سازمان ارجاع شود و پس از بررسی و گزارش نهایی در اختیار پزشکی قانونی قرار بگیرد.
اکنون خانواده بیمار پیگیر احقاق حق خود هستند و بر این موضوع نیز تأکید دارند، اما خانم جراح که جسم خارجی را از بدن بیمار خارج کرده است؛ بدون اعتنا به اسناد و مدارک پزشکی و آنچه تصاویر مشخص میکند، نمیداند مدافع خانم جراحی باشد که گفته میشود با او نسبت فامیلی دارد یا به سوگندنامهی بقراط پایبند باشد؛ او مدعی شده است که چیزی ندیده و موضوع فقط یک چسبندگی روده بوده است!
این در حالی است که دانشگاه علوم پزشکی مازندران در ابتدا و پس از انتشار خبری در این زمینه، مدعی شده بود، یک جسم خارجی در بدن بیمار بوده است! پزشک فوق تخصص بخش آندوسکوپی و آندوسکوپیستهای حاضر در بخش نیز این موضوع را تأیید کردند.
اکنون وقت آن است که قانون در این زمینه تصمیم بگیرد و پاسخی برای آلام خانوادهای داشته باشد که یک دهه را در مراکز درمانی و آزمایشگاهها سرگردان بودند و در این راه مال خود را از دست داده و فرزندان نیز متأثر از شرایط روحی و جسمی مادر، به بیماری دچار شدند و حتی یک از فرزندان با دیدن مادر، دچار حمله قلبی شد و مدتی را در بیمارستان قلب ساری بستری بود.
و اما متاسفیم برای دانشگاه علوم پزشکی مازندران و پزشکان معالج که به جای پذیرفتن واقعیت، سعی در پنهان کردن حقیقت دارند و در این راه سعی کردند اسناد و مدارک را نادیده بگیرند و به پرخاشگری با خبرنگار و وکیل پرونده بپردازند، ای کاش در این مدت سری به بیمار میزدند و حقیقت را با چشم خود میدیدند و پای صحبت بیمار مینشستند، همان کاری که جرأت میخواهد و شکستن غرور و انسانیت میخواهد و پایبند ماندن به قسمنامهی بقراط!
گزارش از: ابراهیم حاتمی خبرنگارپارلمانی و فعال رسانهای کشور