مازندمجلس: رويدادهاي سياسي در سال 96 پيچيدهتر و ويژهتر از آن بود كه بتوان ساده از كنار آن گذشت. همين است كه كنشگران و نخبگان سياسي هر دو جريان را به واكاوي اتفاقات اين سال وا ميدارد؛ باشد كه با تحليل هاي درست و منطقي نقشه راه مناسبي براي سال آتي ترسيم كنند.
تازه ترين پيروزي
برجام و مديريت كشور پسا احمدي نژاد براي پيروزي دوباره روحاني كافي نبود و او يك بار ديگر به حمايت اصلاح طلبان نياز داشت. حاميان ديروز نيز پشت او را خالي نكرده و با تاكتيك «كانديداي پوششي» به ميان آمد. صحبت از چهرههايي همچون عباس عراقچي، محمدباقر نوبخت، محمد هاشمي و اسحاق جهانگيري بود . شنيده ميشد كه حسن روحاني اين راهكار را نپسنديده اما شوراي عالي سياست گذاري از تصميم خود كوتاه نيامد و نهايتا اسحاق جهانگيري را به ميدان فرستاد. او به خوبي از پس وظيفه خود برآمد و در مناظرات تلويزيوني چنان پرقدرت ظاهر شد كه برخي گمان كردند به اندازه روحاني شانس پيروزي دارد. بعد از سفر به كرمان و استقبال از جهانگيري بود كه اصلاح طلبان به فكر استفاده از پتانسيل او در 1400 افتادند.
شوك اول به اصلاح طلبان
كابينه روحاني اما آن چيزي نبود كه اصلاح طلبان انتظار داشتند. آقاي رئيس جمهور كابينهاي به تعبير خود «فراجناحي» معرفي و اولين شوك را به اصلاح طلبان وارد كرد. حتي يك نفر از اصلاح طلبان شاخص در ويترين دولت قرار نگرفتند و اين امر با واكنشهاي بسياري مواجه شد. روحاني بر خلاف آنچه انتظار مي رفت كابينهاي مردانه به مجلس معرفي كرد و موجب نارضايتي جامعه زنان شد. عدم معرفي وزير زن در كابينه تنها مساله مورد نقد نبود و موضوعات ديگري همچون تاخير در معرفي وزير علوم و معرفي گزينههاي همچون آذري جهرمي و منصور غلامي يا جابهجايي معاونت زنان رياست جمهوري و انتصاب محمود واعظي به عنوان رئيس دفتر نيز اصلاح طلبان را دلخور كرد. چنانچه رسول منتجبنیا درباره پیامدهای عدم حضور چهرههای اصلاحطلب در کابینه گفت: «ما نباید سهمخواهی کنیم. در عین حال روحانی موظف است، به اصلاحطلبان توجه ویژه داشته باشد. چرا که اگر حمایت اصلاحات نبود، روحانی را خُرد میکردند، این اصلاحات بود که او را در سالهای ۹۲ و ۹۶ رییسجمهور کرد. پیش از اینکه ما سهمی بخواهیم، خود رییسجمهوری باید به سراغ ما بیاید».
فراكسيون مورد انتقاد
روحاني تنها عامل انتقاد از اصلاح طلبان نبود و بزرگان اين جريان سياسي به خاطر تصميمات ديگرشان نيز مورد نقد قرار گرفتند. نمونهاش ائتلاف در انتخابات 94 و حاصل آن. فراكسيون اميد كه در نتيجه اين ائتلاف ايجاد شده است بارها دست گل به آب داده و به خاطر سكوتها و تصميمات غيرتشكيلاتي خود مورد نقد قرار گرفته است. در نتيجه عملكرد همين فراكسيون آذري جهرمي راي اعتماد گرفت و حبيبالله بيطرف راي اعتماد نگرفت. ماجراي راي اعتماد به منصور غلامي وزير علوم اما اوج اتفاقات عجیب در فراکسیون اصلاح طلب بود و صبر بدنه اجتماعي اين جريان را سر آورد. رسانهها وارد ميدان شدند و كار به آنجا رسيد كه اعضاي فراكسيون براي رهاسازي خود از انتقادها تصميم به انشار فهرست اعضا گرفتند. ميخواستند با اين شيوه وزن و عيار فراكسيون مشخص شود و انتظارات مردم از فراكسيون به اندازه توان آنها باشد. ناگفته نماند كه در اين باره نيز به جمع بندي نرسيده و موضوع را رها كردند.
شهرداري تهران زير تيغ نقد
پيروزي در انتخابات شوراهاي شهر و روستا به خصوص در تهران يكي از بهترين اتفاقات سال براي اصلاح طلبان بود. فهرست اميد با وجود همه نقدهايي كه به آن وارد ميشود توانست همه كرسيهاي شوراي شهر را از اصولگرايان پس بگيرد و ثابت كند كه اصلاح طلبان توجه به سهم زنان و جوانان از قدرت را يك شعار زيبا نميدانند و به آن پايبند هستند. اين پيروزي زمينه ساز كنارگذاشتن محمدباقر قاليباف از شهرداري تهران شد . عملكرد محمد علي نجفي در چند ماه گذشته اما نه تنها باري از دوش اصلاح طلبان بر نداشت بلكه انتقادات بيشتري را نيز متوجه آنها كرد. همين انتقادات موجب شد كه هنوز جا پاي نجفي در شهرداري تهران محكم نشده باشد و هر از گاهي شايعاتي در مورد تصميم شوراييها براي تغيير شهردار به گوش برسد. رو كردن تخلفات شهرداري دوران قاليباف نيز كمك چنداني به نجفي نكرده و همچنان تلاشهايي براي كنار گذاشتن او از شهرداري انجام ميشود.
نجفي اصرار دارد كه «من ايستادهام» اما ايستادگي او كافي نيست و بايد ديد كه اصلاح طلبان شورا نيز پاي او ميايستند يا خير. هرچه باشد اداره شوراي شهر و شهرداري تهران مهمترين وظيفه اي است كه اصلاح طلبان در سال 96 به عهده گرفتند.
ريزش راي اصلاح طلبان
اصلاح طلبان در دو انتخابات 92 و 96 با استفاده از تاكتيك ائتلاف كانديداي مورد حمايت خود را راهي پاستور كردند اما در مرحله بعدي درگير انتخاب ميان دوگانه «ایدئولوژی - استراتژی» شدند. برخي از طيف هاي اصلاح طلب با تاكيد بر اينكه حضور در قدرت براي پيشبرد اصول اصلاح طلبانه ضروري است، از تقدم استراتژي سخن گفته و تاكيد كردند كه به فرض شكل گيري دوگانه لاريجاني- جهانگيري حمايت از لاريجاني منطقيتر است. اصلاح طلبان هنوز اين چالش پشت سر نگذاشته بودند كه بخشي از راي دهندگان به روحاني از انتخاب خود پشيمان شدند. پشيماني اين گروه كه عمدتا سلبريتي بودند اما سبب نشد كه اصلاح طلبان پا پس كشيده و روحاني را در نيمه راه رها كنند. آنها مقابل منتقدان ايستاده و تمام قد از دولت دوازدهم حمايت كردند. آنها از يك سو پشيمانها را به عدم شناخت و كاركرد سياسي متهم كرده و از سوي ديگر اصرار كردند كه راي به روحاني بهترين گزينه بوده است. توضيحات اصلاح طلبان براي اثبات درست بودن انتخابشان نتوانست كه شكاف ايجاد شده ميان آنها و بدنه راي پشيمان را ترميم كند.
سختترين آزمون اصلاح طلبان اما با اعتراضات دي ماه فرا رسيد. شيب تند نارضايتيها و اعتراضات خياباني توام با خشونت حواس فعالان سياسي در هر دو جريان اصلاح طلب و اصولگرا را به خود معطوف كرد و سبب شد كه مواضعي نزديك به هم اتخاذ كنند. اصلاح طلبان به سرعت بر پايبندي خود به نظام و انقلاب و نفي خشونت تاكيد كردند. طرفداران «ايدئولوژي» و طرفداران «استراتژي» يك صدا شده و در شرايطي كه اصولگرايان ساكت بودند؛ سرسختانه از نظام حمايت كردند. نزديك شدن مواضع اصلاح طلبان به جريان رقيب اما به مذاق معترضين خوش نيامد. چنانچه حرف از «عبور از اصلاح طلبان» و «عبور از روحاني» به ميان آمد. اصلاح طلبان كه سال ها قبل نتيجه «عبور از خاتمي» را ديده و ظهور احمدينژاد را پيامد همان ايده ميدانستند؛ سرسختانه مقابل اين پروژهها ايستاده و آلترناتيو عبور از روحاني را براندازي دانستند. در حقيقت اصلاح طلبان ماندگاري در قدرت و به جان خريدن انتقادات را به همراه شدن با راديكال ها و براندازي ترجيح داده و با همين رويكرد به حمايت از روحاني ادامه دادند.
منبع : نامه نیوز