مازندمجلس: یک کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است تا روابط ایران با اعراب بهبود نیابد یخ روابط با مصر نیز آب نخواهد شد.
در رابطه با مصر، جایگاه این کشور در خاورمیانه را چگونه می بینید؟ به نظرتان چرا تحولات بهار عربی آن را از جایگاه گذشته دور کرد؟ آیا چشم اندازی برای برگشت به آن فضا وجود دارد؟افول جایگاه سیاسی و اقتصادی مصر قبل از بهار عربی شروع شده بود، ولی بعد از تحولات سال 2011 و بهخصوص ناآرامیهای سیاسی مداوم در این کشور افزایش پیدا کرد. لذا اینکه برخی از مهمترین مشکلات این کشورها مانند مشکلات اقتصادی و معیشتی حالت تاریخی دارند، تردیدی نیست و ریشه آنها را می توان دستکم به دوره سادات و ناصر برگرداند. دولت سیسی پس از قدرتگیری در سال 2014 تلاش زیادی را برای بهبود وضعیت اقتصادی این کشور انجام داده است، ولی همان گونه که عرض کردم، برخی از این مشکلات حالت تاریخی دارند و به سادگی قابل حلشدن نیستند، اما در فضای سیاسی نوعی بستهترشدن فضا را شاهد بودیم و عموم منتقدان و مخالفان از هر ایدئولوژی و گرایشی مورد بیتوجهی و حتی سرکوب حکومت سیسی قرار گرفتند؛ اعم از لیبرالها، ناصریستها و اسلام گرایان که در نوک حمله نیروهای امنیتی و دولتی قرار داشتند. سیسی کوشیده با تقویت امنیت این کشور به ارتقا و بهبود شرایط اقتصادی این کشور از طریق جذب سرمایههای جدید اقدام کند، اما کاملا موفق نبوده است. بخشی از این عدم موفقیت به خاطر ناآرامیهای مداوم داخلی این کشور و بخشی نیز به خاطر رقابتهای منطقهای بین عربستان، امارات و بحرین از یک سو، قطر و ترکیه از سوی دیگر بوده است. اما باید به یاد داشته باشیم که مصر همواره و در گام اول خودش را کشوری عربی معرفی میکند و رابطه تاریخی و اقتصادی نزدیکی هم با عربستان داشته و عربستان همواره یکی از بزرگترین سرمایهگذاران خارجی در مصر بوده است. لذا اینکه مصر خودش را همپیمان عربستان بداند یا در پی تقویت همکاریهایش با ایالات متحده دست بزند، اتفاق جدید و عجیبی نیست. به نظر میرسد سیسی که در شرایط روشن فعلی پیروز انتخابات ریاست جمهوری 2018 خواهد بود، در ادامه دست به تداوم و تقویت چنین سیاستی بزند؛ یعنی روابطش را با کشورهای عربی همچون عربستان، امارات، بحرین و کویت افزایش دهد و در داخل نیز با بقایای اسلام گرایان معتدلی که وضعیت فعلی را در عمل بپذیرند، دست به گفتوگو بزند. اتفاقا نشانههایی در حال ظهور است که بخشی از بقایای اخوانالمسلمین شرایط سیاسی موجود را پذیرفته اند.
به نظرتان چه بر سر دموکراسی در مصر آمد؟ بعد از اتفاقات بهار عربی، در انتخاباتی که مرسی برنده آن شد، حتی معاون مبارک هم ثبتنام کرده بود و به نظر میرسید مصر یک فضای دموکرات تر را تجربه می کند، ولی در حال حاضر به فضایی رسیده که سیسی تنها کاندیدای مطرح انتخابات است و کسی دیگر نمیتواند در این فضای بسته حرکت کند؟
واقعیت این است که عملکرد اخوانالمسلمین پس از انقلاب ژانویه و به خصوص در یک سال حکومت مرسی به تقویت فضای دموکراتیک در مصر نهتنها یاری نرساند، بلکه آن را هم تضعیف کرد. لذا نمیتوانیم از اشتباهات اخوانیها در پدیداری وضعیت فعلی چشمپوشی کنیم. نکته دوم آن است که بازی سیاسی رقابتی در مصر پس از استعفای مبارک هیچ کمکی به حل مشکلات واقعی مردم بهخصوص در عرصه اقتصاد و امنیت نکرد، بنابراین مردم بهطور طبیعی به سمت تنها نیروی باقی مانده خوش نام و قدرتمندی؛ یعنی ارتش، رفتند که در برابر زیاده روی دولت مرسی مقاومت می کرد و کاهش مشکلات را وعده میداد. در واقع ناآرامیهای سیاسی در مصر بعد از مبارک سبب تشدید مسائل و مشکلات اقتصادی و همچنین اجتماعی - امنیتی کشور مصر شد.
به نظرتان سیسی نیز یک مبارک جدید است؟
من بارها عرض کرده ام سیسی نه ناصر است، نه سادات است و نه مبارک؛ بلکه خودش است. البته برخی از مشکلات مصر امروز مشابه مشکلات مصر در دوره سادات، ناصر و مبارک هست. در این گونه موارد شاید بهتر باشد بجای آنکه خودمان را محدود به یک یا دو چهره و اسم خاص کنیم، از تعبیر دولت عمیق استفاده کنیم. وضعیت فعلی مصر تحت تاثیر ارتش و گروه کوچکی از بازرگانان و نخبگان اقتصادی مصر است و آنها در ترسیم وضعیت آینده مصر بسیار موثر هستند.
- از نظر حکومتی چطور؟ سیسی نمیخواهد یک حکومت دائمی داشته باشد؟
اگر به تعبیر دولت عمیق دقت کنیم و آن را جدی بگیریم، در چارچوب عملکرد آن، روابط استراتژیک با ایالات متحده، عربستان و اسرائیل ادامه پیدا خواهد کرد. در نتیجه مهم نخواهد بود که چه کسی تا چه مدتی قدرت را در دست داشته باشد.
- همین موضوعات باعث میشود که هیچ چشماندازی در رابطه با ایران وجود نداشته باشد؟
ایران فعلا در جهان عرب هیچ دوستی ندارد، نهتنها مصر.
منبع : نامه نیوز