مازندمجلس: کاملا با آنچه در روزنامه نیویورک تایمز در مورد اینکه دولت ترامپ افراطی ترین دولت آمریکا در تاریج جدید است، اتفاق نظر داریم؛ اما این نکته را به آن می افزاییم که بازهای حاضر در کاخ سفید تبدیل به بازهایی بدون چنگال یا گرگهایی بی دندان شده اند.
البناء نوشت: کاملا با آنچه در روزنامه نیویورک تایمز در مورد اینکه دولت ترامپ افراطی ترین دولت آمریکا در تاریج جدید است، اتفاق نظر داریم؛ اما این نکته را به آن می افزاییم که بازهای حاضر در کاخ سفید تبدیل به بازهایی بدون چنگال یا گرگهایی بی دندان شده اند.
این روزنامه عرب زبان ادامه داد: باید بگوییم جان بولتون دیگر آن باز سابقی نیست که شکارش را تکه تکه می کرد، او امروز تبدیل به جغدی شده است که تنها آواز نابودی و ویرانی سر می دهد.
درست است که او همچنان مواضع افراطی خود را حفظ کرده، سازمان ملل را به رسمیت نمی شناسد و به حمله نظامی به کره شمالی و لغو توافق هسته ای با ایران و کنترل نفوذ آن در خاورمیانه فرا می خواند و همچنان سرنگونی اسد و نظامش را ضروری می داند. با توجه به این تصویر از شخصیت بولتون، طرح سوالی در مورد تاثیر احتمالی وی بر سیاستهای ایالات متحده در قبال بحرانهای مذکور، مهم به نظر می رسد، علاوه بر اینکه بولتون همواره ایالات متحده را به اتخاذ سیاستی قاطعتر در برخورد با چین و روسیه دعوت می کند.
این در حالی است که روابط بین ترامپ و پوتین برخلاف آنچه در رسانه ها مطرح می شود، متشنج نیست؛ همانطور که ترامپ در پی پیروزی پوتین در انتخابات، با او تماس گرفته و تبریک گفت. این نشان می دهد که هر دو دولت روسیه و آمریکا می توانند به یکدیگر در مورد حل مشکلات با کره شمالی و سوریه و مشکل مسابقه تسلیحاتی، کمک کنند؛ بدین معنا، ترامپ خطوط عریضی را وضع کرده است که در برخورد با پرونده های مهم براساس آنها رفتار می کند. به این ترتیب، جان بولتون نیز نمی تواند از چارچوب سیاستهای رئیس جمهور خارج شود. این در حالی است که بولتون در پاسخ به پرسش خبرنگاری در مورد امکان هماهنگی بین مواضع «بازی» سابق او و جایگاه جدیدش گفته است: رئیس جمهور کسی است که تصمیم نهایی را می گیرد و مشاور تنها یک مشاور است.
بنابرین در صورتی که بولتون تلاش کند ترامپ را در شرایطی تحمیلی در مورد پذیرش پیشنهادات خود قرار دهد، شکاف بین رئیس و مشاور زیاد شده و در نتیجه به سرنگونی بولتون، حتی پیش از وزیر دفاع آمریکا، جیمس ماتیس منجر خواهد شد.
اگر بولتون چنین سیاستی را در پیش بگیرد، ممکن است سرنوشتی مشابه مایکل فلین، مشاور اول ترامپ در زمینه امنیت ملی، در انتظارش باشد، کسی که یک هفته پس از انتصابش برکنار شد.
در این میان، می دانیم که موارد برخورد بین ترامپ و بولتون واقعا فراوان است، به این دلایل:
1-نشست مقرر بین ترامپ و رهبر کره شمالی و نیز اقدامات تحریمی آمریکا علیه چین در زمینه تجاری، که خسارتهای زیادی را برای ایالات متحده دارد، و پیامدهای آن مشاور امنیت ملی را بر آن می دارد تا برای محدود کردن آثار سوء تشنج سیاسی بین دو کشور تلاش کند.
2-لزوم اتخاذ تصمیمی در مورد توافق هسته ای با ایران که در تاریخ 12/5/2018 مشخص می شود. در این باره، مشاور امنیت ملی باید تفاهم با دیگر دولتهای امضا کننده توافق را حفظ کند تا روابط ایالات متحده با این دولتها آسیب نبیند.
آیا بولتون قادر خواهد بود مانند یک مشاور امنیت ملی عمل کند؟ یا تبدیل به شمشیری برای امنیت ملی اسرائیل می شود که گردن رئیس جمهور آمریکا را نشانه گرفته است؟!
منبع : نامه نیوز