مازندمجلس: یک کارشناس مسائل بینالمللی در گفتگو با خبرآنلاین، مذاکره آمریکا و کره شمالی و شباهتهایش با پرونده برجام را مورد بررسی قرار داده است.
به نظرتان چه چیز باعث شد پیونگ یانگ تغییر موضع دهد؟
بعد از اینکه در جریان بازیهای المپیک زمستانی رفت و آمدهایی بین دو کره صورت گرفت و مقاماتی از کره شمالی به بهانه شرکت در مراسم افتتاحیه بازیهای المپیک به کره جنوبی آمدند و دیدارهایی بین خواهر رهبر کره شمالی و همچنین رئیس شورای دولتی کره شمالی با رئیس جمهور کره جنوبی صورت گرفت، دعوتی هم از جانب کره شمالی از رئیس جمهور کره جنوبی برای سفر به پینگ یانگ به عمل آمد. این رفت و آمد این نوید را داد که یخهای روابط بین دو کره اندکی آب شود و روابط از حالت تنشی که بروز جنگ را نیز محتمل می کرد، فاصله بگیرد و یک آرامشی در شبه جزیره کره حاکم شود.
متعاقب آن صحبتهایی شکل گرفت که ممکن است دو کره با یکدیگر سر مسائلی که بین دو کشور وجود دارد به توافق برسند و حتی گفته میشد که ممکن است رفته رفته آمریکا را از معادلات کنار بگذارند، اما من بر این باورم که بحران کره یک بحران منطقهای و در عین حال بینالمللی است. به این دلیل که در شبه جزیره کره یک جنگ بزرگ صورت گرفته و تعداد بسیار زیادی افراد کشته شدند که در آن هم چینیها و هم آمریکاییها و هم کره شمالی و جنوبی دخیل بودند. سالهاست که آن روند تغییر کرده و شکل ترک مخاصمه به خود گرفته اما هنوز آتش بس برقرار نشده است و لذا این مسئله پای دیگران را نیز به میان می کشد. ازاین رو باید قدرتهای بزرگ در آن دخیل باشند، یعنی چین و آمریکا هم باید در این روند حضور داشته باشند. البته دو قدرت دیگر یعنی ژاپن و روسیه هم که قبلا در مذاکراتی که آنجا صورت گرفت، موسوم به مذاکرات ششجانبه حضور داشتند.
چه عاملی زمینه ساز رضایت طرفین برای دیدار ترامپ و کیم جونگ اون شد؟
فضای تشریح شده برای این معادله شکل گرفت و به تدریج شاهد ابراز تمایلاتی از طرف رهبر کره شمالی برای مذاکره با آمریکا بودیم. رهبر کره شمالی این قید را به کار برد که ما مذاکره میکنیم، اما بدون پیششرط قبلی که آمریکا مطرح کند و البته شرط تضمین امنیت کره شمالی. البته آمریکا همیشه این پیششرط را مطرح میکند که کره شمالی باید دست از فعالیت هستهای خودش بردارد و آزمایشهای موشکی را محدود کند اما بعد از چند روز ما مشاهده کردیم که حتی رهبر کره شمالی این شرط را هم کنار گذاشت و اعلام آمادگی کرد که در صورتی که آمریکا خواستههای کره شمالی را در نظر بگیرند، آنها هم حاضر هستند فعالیتهای خودشان را متوقف کنند.
به هر حال همه اینها زمینهساز شد که هر دو کشور یعنی آمریکا و کره شمالی بپذیرند که بین سران دو کشور دیداری صورت بگیرد. این دیدار قرار است دو ماه دیگر یعنی در ماه اردیبهشت صورت بگیرد. البته برای همین دیدار هم بحث هایی عنوان میشود؛ بعضیها با آن مخالفت میکنند و بعضیها هم موافق آن هستند و خود کاخ سفید هم برای این مسئله شرط و شروطهایی را قائل شده، از جمله اینکه حداقل اینکه کره شمالی در تمام مدت دست به آزمایشهای موشکی نزند. اینکه این مذاکرات به ثمر بنشیند و بعد به احیای نشستهای شش جانبه منجر شود و اینکه چه توافقاتی می تواند در این مسیر شکل گیرد، همۀ اینها مسائلی است که با اما و اگرهایی همراه است.
آیا می توان گفت، دلیل کوتاه آمدن کره شمالی تحریمهای شدیدی بود که از طرف آمریکا وضعیت کره را بغرنج کرده بود؟
بله، دقیقا همین است. یعنی عرصه بر کره شمالی به احتمال زیاد بسیار تنگ شده است، چون هر نوع تحریمی که میشود برای کشوری وضع کرد، برای کره شمالی وضع شد و در نتیجه این کشور با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه شده است؛ اگرچه ما از درون کره شمالی اطلاع زیادی نداریم، به احتمال زیاد مردم آنجا تحت فشار خیلی سختی قرار گرفتهاند و همین هم سبب شده که سران کره شمالی بهویژه رهبر جوانش به فکر این باشد که این معضل را از طریق مذاکره با آمریکا و همچنین کره جنوبی حل کند و حالا به احتمال زیاد آمادگی این را هم دارد با دادن یکسری امتیازات به طرف مقابل آنها را هم وادار به دادن امتیازهایی از قبیل کاهش تحریمها و کمکهای اقتصادی کند. ما قبلا هم البته شاهد این بودیم که در مذاکرات، کره شمالی عقبنشینی کرد و در قبالش یکسری وعدهها برای کمکهای اقتصادی گرفت، ولی این وعدهها ظاهرا از طریق آمریکا قرار بود انجام بگیرد، این وعدهها عملی نشده است. اگر بخواهیم این مسئله را به برجام ربط دهیم این شباهت وجود دارد که در عرصه بینالمللی مقامات کره هم این را پیگیری میکنند و می توانند بد قولی های امریکا را در نظر بگیرند.
این مسئله می تواند بر گفت و گوهای آینده امریکا و کره تاثیر بگذارد؟
کره ای ها این استدلال را دارند که آمریکا آمده پای میز مذاکره نشسته و یک توافقی را در مورد فعالیتهای هستهای ایران شکل داده و قرار شده در قبال امتیازاتی که از ایران میگیرند، خودشان هم امتیازاتی بدهند، ولی در این مسئله کارشکنی میکنند و مرتب بهانهگیریهای متعددی صورت میگیرد. همه اینها میتواند به روند مذاکراتی که بین آمریکا و کره شمالی صورت میگیرد، تاثیر بگذارد، یعنی این دیوار بیاعتمادی را یک مقدار ارتفاعش را بیشتر کند، مگر اینکه آمریکا همزمان در عین حالی که این مذاکرات را با کره شمالی انجام میدهد، و زودتر از آن خود ترامپ باید در مورد برجام تصمیمگیری کند و در نتیجه هر نوع تصمیمگیری سوء در مورد برجام ممکن است حتی به مذاکرات با کره شمالی لطمه بزند، شاید روند این تحولات به نفع برجام و به نفع خواسته ایران پیش برود و اگر عکس قضیه صورت بگیرد، یعنی برجام آسیب ببیند، آن وقت من فکر نمیکنم که آن نتایج با کره شمالی به نتیجه مطلوبی که دو طرف میخواهند، برسد. و اگر این اتفاق بیفتد، یعنی کره شمالی بدون توجه به مسائلی که بر برجام میگذرد بخواهد در برابر آمریکا کوتاه بیاید، آنوقت ما نهتنها استفادهای نمی کنیم، بلکه زیان هم میبینیم، چون به هر حال این مسئله میتواند ترامپ را در تصمیمگیریهایش علیه ایران جری تر کند و فشار بر ایران افزایش یابد.
به نظرتان با این رویکرد و با این استدلال که کره زیر فشار تحریم پای میز مذاکره آمد، فشار علیه ایران هم افزایش می یابد؟
به نظرم این تشابه برای ایران و کره شمالی دقیق نیست. زیرا که پرونده دو کشور تفاوتهای بسیاری دارد در عین حال که موقعیت منازعه دو کشور با امریکا باهم مقایسه می شود و تشابهت هایی باهم داشته اند. کره شمالی به علت تداوم آزمایشهای هسته ای خود و تهدید مستقیم امریکا به یک بازیگر منزوی تبدیل شد که به علت کمبود منابع نمی توانست در مقابل فشار تحریمها مقاومت کند و از این رو چاره را در کوتاه آمدن دیده است. هر چند که به نوعی از موضع بالا هم شاید بتواند در مذاکرات سخن بگوید، چرا که تهدیدات خود را هنوز دارد. اما ایران به عنوان کشوری که مذاکرات هسته ای خود را به پایان رسانده و توافقات شکل گرفته، حاضر به تعامل و گفت و گو بوده و میز مذاکره را ترک نکرده است. همچنین در منازعه ایران و امریکا، ایران تنها نیست و کشورهای دیگر امضا کننده برجام را پشت خود دارد و استدلال ایران این است که مذاکره روی موضوعی که قبلا به توافق رسیده موضوعیت ندارد. ترامپ همچنان پیش بینی ناپذیر است و تحولات آینده می تواند فضا را بیشتر روشن کند.
منبع : نامه نیوز