مازندمجلس: امیر محمد تسویه چی فرمانده پایگاه هوایی تهران در یک گفتگوی تفصیلی از ماجرای تست یک موشک در جنوب کشور گفت.
به گزارش نامه نیوز مشروح این گفت و گو به شرح زیر است:
* لطفا مقایسهای بین وضع نیروی هوایی ارتش قبل و بعد از انقلاب اسلامی بفرمایید؟
نیروی هوایی، یک نیروی تجهیزات محور است. قبل از انقلاب خلبانان و پرسنل فنی ما در آمریکا و پاکستان دوره میدیدند و در داخل ایران تمام کار تعمیر و نگهداری هواپیماهای ما برعهده مستشاران آمریکایی بود. یعنی پرسنل فنی ما در اصل کاری انجام نمیدادند و فقط نقش ناظر را داشته و آچار دست نیروهای آمریکایی میدادند.
اما با پیروزی انقلاب اسلامی تمام مستشاران آمریکایی از ایران رفتند و فکر نمیکردند ما نمیتوانیم از تجهیزاتمان استفاده کنیم. آنها میگفتند ظرف یکی دو ماه تمام جنگندههای ما زمینگیر میشوند. مقام معظم رهبری که در آن موقع نماینده امام در ارتش بودند، همین موضوع را به حضرت امام گزارش دادند و امام دستور دادند که این تجهیزات نباید زمینگیر شود. این خط مشی حضرت امام موجب بوجود آمدن همتی مضاعف در نیروی هوایی شد و پس از خروج آمریکاییها نه تنها پروازهای ما کمتر نشد بلکه روز به روز هم بیشتر شد.
پس از انقلاب دشمنان دست به هر توطئهای علیه ما زدند، از تقویت منافقین گرفته تا غائله کردستان و بعد هم 8 سال جنگ را به ما تحمیل کردند. جنگ در شرایطی که انقلاب تازه پیروز شده بود، آغاز شد. در آن شرایط، یکسری پاکسازیها در ارتش انجام شده بود و نیروها از وضعیت خوبی برخوردار نبودند. خوب در آن شرایط، سه ماه اول جنگ را نیروی هوایی اداره کرد. نیروی زمینی تا میخواست لشکرهایش را به مرزهای جنوب و جنوب غرب گسترش بدهد طول میکشید. نیروی هوایی در آن شرایط علاوه بر بمباران خطوط مقدم دشمن، خطوط مواصلاتی و پشتیبانی آنها را نیز بمباران میکرد.
در دوران دفاع مقدس نیروی هوایی عملیاتهای بزرگی انجام داد. 31 شهریور 59 وقتی عراق ما را بمباران کرد، ما هم در واکنش به این اقدام آنها تنها 2 ساعت بعد پایگاههای کوت و شعبیه را بمبارن کردیم. نیروی هوایی با توجه به گشت زنیهایی که انجام میداد، نشانههایی از آغاز جنگ را میدید و به مسئولان هم انتقال داده بود.
برهمین اساس، پیش بینیهای لازم در نیروی هوایی شده بود و فردای روز اول آغاز جنگ، 140 فروند جنگنده نیروی هوایی، تمام پایگاههای ارتش عراق بمباران شد به صورتی که نیروی هوایی عراق به مدت 3 ماه نتوانست عملیاتی انجام دهد.
در عملیات روز 7 آذر، نیروی هوایی در خلیج فارس، 11 ناوچه موشک انداز، 23 فروند از جنگندههای میگ 23 و سوخو 22 عراق را منهدم کرد به صورتی که نیروی دریایی عراق تا پایان جنگ نتوانست خود را ساماندهی کند.
در عملیات دیگری، زمانی که قرار بود اجلاس سران عدم تعهد در عراق برگزار شود، صدام گفته بود امنیت آسمان بغداد آنقدر بالاست که کسی نمیتواند در آن نفوذ کند. واقعا هم پدافند خیلی قوی داشتند و شوروی و آمریکا برای آنها چینش پدافندی انجام داده بودند. در این زمان ماموریت زدن پالایشگاه بغداد را برای ناامن جلوه دادن آسمان بغداد به شهید عباس دوران واگذار کردند. شهید دوران بر اثر یک تصادف، پلاتینی در پایش بود که میدانست اگر ایجکت کند فلج میشود. به همان خاطر از هواپیما ایجکت نکرد و هواپیما را به ساختمان اجلاس سران کوبید و موجب شد تا آن اجلاس در هند برگزار شود.
در بُعد اقتصادی هم، اقتصاد جنگ وابسته به صادرات نفت بود. جنگندههای نیروی هوایی در طول خلیج فارس و دریای عمان تا خلیج عدن تمام کاروانهای نفتکش ایران را پوشش هوایی میدادند و به این ترتیب حتی یک روز هم صادرات نفت ایران قطع نشد.
*ما چگونه در دوران جنگ توانستیم نیازهای خودمان را برطرف کنیم؟
در دوران جنگ ما تحریم بودیم و حتی سیم خاردار هم به ما نمیفروختند. چرخ هواپیماهای ما آمریکایی است. در دوران دفاع مقدس و در سال 64 ما با مشکل کمبود چرخ مواجه شدیم و کسی به ما چرخ نمیفروخت. مجبور بودیم این لاستیکها را از بازار سیاه با قیمتهای 10 برابری بخریم. شهید ستاری مسئولان همه کارخانههای لاسیتک سازی را در ستاد نیروی هوایی جمع کرد و به هرکدام یک نمونه از لاستیک جنگنده اف-4 را داد و گفت به این لاستیک نیازمندیم. یک ماه بعد بود که یکی از کارخانهها تماس گرفت و گفت که ما این چرخ را ساختهایم. ابتدا همه ما تعجب کردیم. لاستیک ساخته شده را آوردند و یک نمونه هم به همدان دادند.
به لحاظ فنی، به چرخ فانتوم 265PSI هوا میزنند و بعد میگذارند 24 ساعت فشار هوا را تحمل کند اگر اتفاقی برای چرخ نیفتاد، در مرحله بعد لاستیک را میبرند و روی هواپیمای سبک بدون سوخت و مهمات سوار میکنند تا ببینند تحمل میکند یا نه.
ما لاستیک ساخته شده را زیر هواپیما بستیم و وقتی 24 ساعت گذشت دیدیم که لاستیک ترکیده است. آمدند لاستیک را بردند و این عیبش را بر طرف کردند. پس از آن می بایست لاستیک را روی هواپیمایی که سوخت و مهمات دارد تست میکردیم. این باز نیز تست لاستیک موفق نبود. لاستیک را به کار خانه تحویل دادیم تا این عیبش هم برطرف شود. پس از آن نوبت به آن رسید تا لاستیک در مرحله تاکسی کردن هواپیما تست شود در این مرحله هم لاستیک روی هواپیما نصب شد اما جواب نداد.
این مراحل ادامه پیدا کرد تا اینکه سال 75 اولین لاستیک هواپیما در داخل کشور ساخته شد. امروز لاستیک مورد نیاز تمام جنگندهها در داخل کشور ساخته میشود. در مورد فانتوم نوع ایرانی لاستیکهای بهتر از نوع آمریکایی است. لاستیکهای آمریکایی پس از 50 مرتبه نشست و برخاست باید عوض شود ولی لاستیک ایرانی قادر است تا 70 مرتبه نسشت و برخاست هواپیما را تحمل کند.
یک نمونه دیگر از دستاوردهای ما که در دوران تحریمها بدست آمد، ساخت ژنراتور برق هواپیمای اف-4 بود. مادر دوران جنگ با مشکل تامین این قطعه مواجه بودیم.در این رابطه هم جلساتی در ستاد نیروی هوایی با صنعتگران گذاشته شد و نیاز نیروی هوایی برای آنها تشریح شد. هر کدام مسئولیت تامین یک قطعه از ژنراتور را برعهده گرفتند. امروز این قطعه هم ساخته شده و از نوع آمریکایی آن بهتر است.
در دوران دفاع مقدس هواپیما وقتی از ماموریت برمیگشت دیده میشد که بر اثر اصابت گلوله پدافند حفرهای در بال آن ایجاد شده است. نیروهای فنی ما روز و شب روی آن کار میکردند تا هواپیما را برای پرواز آماده کنند. وقتی نیروهای ما توانستند این قطعات را بسازند، به جایی رسیدند که بدنه هواپیمای آموزش تک موتوره پرستو را ساختند و بعد هم موتورش را ساختند و امروز از این هواپیما در دانشگاه نیروی هوایی ارتش استفاده میشود.
بعد از آن متخصصان نیروی هوایی به فکر ساخت جنگنده افتادند و امروز اسکادران جنگندههای صاعقه که خودمان ساختهایم، در اختیار نیروی هوایی قرار دارد هم مورد استفاده آموزشی و هم قابلیت اجرای عملیات دارد.
*وضعیت نیروی هوایی در مورد ساخت سلاح و مهمات چگونه است؟
ما موشکی را در اختیار داشتیم که برد آن 70 کیلومتر بود. پرسنل فنی ما با تغییراتی که در آن ایجاد کردند بردش را به 150 کیلومتر رساندند. این موشک قابلیت آن را دارد که در تمام شرایط آب و هوایی مورد استفاده قرار بگیرد.این موشک در 1 متری سطح آب پرواز میکند و با تغییر ارتفاع امواج دریا، میتواند همچنان ارتفاع 1 متری خود از سطح دریا را حفظ کند.
ما این موشک را هم از بالگرد Mi-17، جنگنده فانتوم و ناو شلیک کردیم. در خلیج فارس من خودم این موشک را از فانتوم شلیک کردم. زمانی که میخواستیم این موشک را در خلیج فارس تست کنیم، ناوهای آمریکایی و انگلیسی در منطقه حضور داشتند و هرچه نیروی دریایی به آنها اخطار میداد که منطقه را ترک کنند توجه نمیکردند.
نیروی دریایی یک هدف آلومینیومی2*2 را روی یک دکل نصب کرده بود که میخواستیم آن را بزنیم. آمریکا، عربستان و انگلیس در منطقه رزمایش داشتند و همه پروازهای خود را لغو کردند و این آزمایش ما میتوانست، تاثیرات بازدارنده داشته باشد. یک فروند اف- 15 بالای سرمن حرکت میکرد و البته دو فانتوم دیگر هم در دو طرف من برای فیلم برداری در حال پرواز بودند. مرتبه اول قرار بود تست این موشک در خلیج گواتر و در مرز ایران و پاکستان انجام شود. مرتبه اول وقتی من پرواز کردم، دیدم هدف سرجای خودش قرار ندارد.
من رفتم در چابهار نشستم. آن موقع دریادار سیاری معاون ععملیات نداجا بود. از امیر سیاری پرسیدم چرا هدف سرجای خودش قرار ندارد؟ گفت: یدک کش ما خراب شده بود و نتوانستیم هدف را به محل مورد نظر انتقال دهیم و یادمان رفت به شما اطلاع بدهیم. روز بعد که قرار شد آزمایش را انجام دهیم، با GPS هدف را شناسایی کردیم و دیدیم یک ناو انگلیسی پشت هدف قرار دارد. با قرارگاه تماس گرفتم و گفتم اگر من موشک را شلیک کنم و به هدف اصابت نکند و به ناو برخورد کند مشکل ایجاد میشود. گفتند هرچه به ناو میگوییم از این منطقه دور شود توجه نمیکند، کلی هم دوربین روی ناو قرار دارد برای فیلم برداری از آزمایش ما.
آن روز هم آزمایش انجام نشد و موکول شد به روز بعد. روز بعد سوخت موشک را کم کرده بودند و حتی به من و پرسنل فنی هم نگفته بودند. نیروهای فنی به من میگفتند هرچه از فاصله دورتری هدف را بزنی بهتر است. من موقعی که پرواز کردم از فاصله 142 کیلومتری روی هدف لاک کردم و موشک را شلیک کردم. موشک همین طور که در امتداد هدف پیش میرفت، در فاصله 800 متری از آن در آب فرو رفت. بعد به من گفتند به خاطر حضور آن ناو، سوخت موشک را کم کردهاند تا در صورت خطا به ناو انگلیسی اصابت نکند. البته آزمایش این موشک بازتاب خیلی خوبی داشت.
*خود شما در کجا آموزش خلبانی دیدید؟
ما جز و اولین نفراتی بودیم که در سال 61 در نیروی هوایی استخدام شدیم و اولین سری از خلبانان بودیم که در پاکستان دوره دیدیم.
* چرا برای آموزش به پاکستان رفتید. آیا پاکستان تجهیزات مورد نیاز برای آموزش خلبانان ما متناسب با هواپیماهای موجود در ارتش را داشت؟
دانشکده هوایی پاکستان در دست آمریکاییها بود و آنها هم هواپیمای تی-37 که خلبانان ما در آمریکا با آن آموزش میدیدند را در اختیار داشتند. البته در ابتدا قرار بود ما برای آموزش به هند برویم که میسر نشد بعد هم که قرار شد به پاکستان برویم آنها قیمت را 10 برابر کردند که ما نرویم ولی چارهای جز این کار نداشتیم.
*از چه زمانی روند آموزشها در کشور بومی شد و ما توانستیم خلبانان نیروی هوایی را خودمان آموزش دهیم؟
از سال 63 کار آموزش در داخل کشور بومی شد. هواپیماهای PC-7 را از سوئیس خریدند و کار آموزش خلبانان نیروی هوایی آغاز شد.
*چطور در این فرصت کوتاه پس از جنگ نیروی هوایی توانست همزمان هم به آموزش و هم به نبرد با دشمن بپردازد؟
در آمریکا از حدود 12 کشور برای آموزش میآمدند اما خلبانان ما همیشه رتبههای اول تا سوم بهترین خلبانان را در رشتههای مختلف از آن خود میکردند. زمانی که پرونده یکی از خلبانان که در آمریکا آموزش دیده بود را خواندم، فرمانده پایگاه تگزاس آمریکا در آن نوشته بود اگر بین ایران و آمریکا درگیری شود من نمیخواهم در برابر این خلبان قرار بگیرم زیرا او از استعداد بالایی برخوردار است.
تلاش زیادی در نیروی هوایی برای خودکفایی انجام شد. در مقطعی مشکلاتی برای ما در زمینه تامین قطعات جنگنده میگ 29 بوجود آمد. ما مجبور شدیم تعمیرات اساسی این هواپیما را خودمان انجام دهیم. خیلی زمانبر بود اما تمام تعمیرات هواپیما را خودمان انجام دادیم. دوسال پیش که فرمانده نیروی هوایی روسیه به ایران آمده بود، بازدیدی از گردان اورهال جنگنده میگ 29 ما انجام داد. از اقداماتی که ما انجام داده بودیم خیلی تعجب کرد.
یا زمانی که فرمانده نیروی هوایی عمان به ایران آمده بود، از گردان اورهال ما بازدید کرد و با تعجب گفت: شما با چه جراتی میگ 29 را تعمیر کردید؟
ما امروز در در حوزه ساخت شبیه سازها هم اقدامات خوبی انجام دادهایم. شبیه ساز همین جنگنده میگ 29 را بچههای خودمان ساختند. در این شبیه ساز، خلبان قبل از اینکه پرواز اصلی را شروع کند، تمام شرایط پروازی را تمرین میکند و پس از آنکه نمره قبولی گرفت میتواند با هواپیما پرواز کند.
وقتی خلبان ما روی شبیه ساز نمره قبولی را بگیرد با اعتماد به نفس بالا پرواز میکند و ترسش میریزد. زیرا باید تمام شرایط اضطراری را تمرین کند و هواپیما را فرود آورد یعنی وقتی خلبان با شبیه ساز پرواز کرد، پرواز با هواپیمای واقعی برایش آسان میشود. ما شبیه ساز انواع هواپیماها را در اختیار داریم اورهال کامل آنها را هم انجام میدهیم.
*ما در برههای مواجه هستیم با اینکه، نیروی هوایی برخی قابلیتها را به هواپیماهای خود اضافه کرده است. این کار بر چه اساسی انجام شده است؟
همینطور که ما سایر کشورها را رصد می کنیم، آنها هم ما را رصد میکنند. امروز ما میدانیم که کشورهای همسایه ما چه تعداد پرواز در روز انجام دادهاند و یا در دریا چه کار کردهاند. البته همه باید این کار را انجام دهند و هر کس انجام ندهد غفلت کرده است. باید تجهیزات طرف مقابل را شناخت تا بتوان در زمان تهدید با آن مقابله کرد. در ابتدای جنگ روی جنگندههای فانتوم فقط موشکهای M-7 و M-9 بسته میشد اما در سالهای پایانی جنگ روی همین هواپیما 8 نوع موشک بسته میشد. این کار به خاطر نیازی بود که ما در نیروی هوایی داشتیم که با تلاش وزارت دفاع و جهاد خودکفایی این نیاز برطرف شد.
یکی دیگر از نیازهای که ما داشتیم، فیلتر روغن هواپیمای 747 بود که به ما نمی فروشند. من رئیس یک کارخانه را دعوت کردم و یک فیلتر روغن هواپیمای 747 را به او دادم. آنها روی این فیلتر کار کردند پس از دو ماه به ما گفتند که میتوانیم آن را بسازیم اما اگر بخواهیم برای آن قالب طراحی کنیم میبایست شما 100 عدد از آن را سفارش دهید.
ما هم با هماهنگی که با ستاد نیروی هوایی انجام دادیم این فیلترها را تهیه کردیم. البته در ابتدا پرسنل فنی ما میترسیدند که آنها را روی هواپیما نصب کنند. برای همین گفتیم که فقط روی یک موتور هواپیما نصب شود. این فیلتر در تمام مراحل تست چه روی زمین و چه در پروازها موفق ظاهر شد و هم اکنون روی هواپیماهای ما نصب شده است.
* ماموریت پایگاه یکم شکاری-پشتیبانی تهران چیست؟
نقشه ایران را که نگاه کنید پایگاه های نیروی هوایی طوری چیده شدهاند که یکدیگر را پوشش دهند الان ما هواپیمای میگ 29 داریم این هواپیما یک شعاع عملیاتی دارد، هواپیمای اف-5 هم که در پایگاه مشهد وجود دارد یک شعاع عملیاتی دارد که این دو یکدیگر را پوشش میدهند. به طور کلی تامین امنیت آسمان تهران و مقابله با تهدیداتی که از شمال کشور واقع میشود بر عهده پایگاه تهران است.
ماموریت دیگر ما شناسایی است که برای این کار هواپیماهای مخصوصی در اختیار داریم که با پرواز بر فراز مرزهای کشور قادر به شنود تمامی فرکانسهای مکالماتی هستند. البته این کار را سایر کشورها هم انجام میدهند. همچنین پشتیبانی لجستیک از سایر پایگاههای نیروی هوایی بر عهده ماست. اگر موتور یک هواپیما نیاز به تعمیر داشته باشد آن را به تهران میفرستند و پس از تعمیر، به دلیل حساسیتهایی که موتور هواپیما دارد، آن را با هواپیمای C-130 به همان پایگاه ارسال میکنیم.
از دیگر ماموریتهای ما چترریزی و بارریزی است. ما در زمان جنگ فقط بارریزی در ارتفاع پایین را داشتیم اما الان بارریزی را در ارتفاع بالا و با خطای حداکثر 5 متر انجام میدهیم. در پایگاه ما 10 نوع هواپیما و بالگرد وجود دارد و تعمیرات اساسی جنگنده اف -4 هم اینجا انجام میشود. ما با وزارت بهداشت هماهنگ کردهایم و تعدادی از C-130 های ما به عنوان آمبولانس هوایی با توانایی حمله 84 برانکارد میتوانند به این وزارتخانه کمک کنند، کما اینکه در زلزله کرمانشاه هواپیماهای ما پزشکان وسایل مورد نیاز را به کرمانشاه برده و مجروحان آن را به تهران منتقل میکردند.
علاوه بر آن، پایگاه ما مأموریت آموزشی هم دارد. برای مثال یکی از وظایف بالگردهای شینوک نجات خلبانان از دریاست. زیر صندلی هر خلبان یک قایق است پس از ایجکت خلبان و در صورت فرود در آب، خلبان میتواند آن را باز کند و سپس بالگردهای شینوک میروند و خلبان را از آب نجات میدهند. ما این بالگرد را در اختیار داریم و این آموزشها در فصل تابستان و در شمال کشور ارائه میشود.
یک خلبان باید در شرایط مختلف پرواز کنند و عملیات سوختگیری در شب و روز و بمباران و شلیک در شب و روز را انجام دهد که پس از اتمام این مراحل می تواند به ماموریت برود.
*هواپیماهای شناسایی که در اختیار دارید ساخت ایران هستند؟ تجهیزاتی که روی آنها نصب شده ساخت داخل است؟
هواپیماهای شناسایی که در اختیار داریم ساخت آمریکاست اما تجهیزات داخل آن ساخت خودمان است. این تجهیزات روی هواپیماهای C-130 و 707 نصب شده است.
*همکاری شما با پایگاه هوایی قدر سپاه در تهران چگونه است؟
ما همکاری خوبی با پایگاه قدر سپاه پاسداران داریم و در همین زلزله کرمانشاه هم کمک های متقابل به یکدیگر انجام دادیم ما در تعمیرات جنگنده های سوخو 22 دخالتی نداریم البته سپاه از ما مشورت خواست و ما هم با آنها کمک کردیم.
*مقداری درباره شیفت آلرت پایگاه بفرمایید و اینکه وظیفه این شیفت چیست؟
هر پایگاه میبایست یک شیفت آلرت داشته باشد. شیفت آلرت به مثابه نگهبان یک پایگاه است. در شیفت آلرت پایگاه تهران دو فروند جنگنده میگ 29 مسلح و سوخت زده به همراه دو نفر خلبان و شش نفر پرسنل فنی آماده هستند تا در صورتی که برای ما تهدید ایجاد شد در عرض کمتر از 15 دقیقه به پرواز درآمده و با آن تهدید مقابله کنند. ما همواره در آسمان تهران مشغول تمرین و گشت زنی هستیم.
*تحلیل شما از خریدهای تسلیحاتی کشورهای حاشیه خلیج فارس چیست؟
امروز عربستان و امارات انواع هواپیماهای جنگنده را در اختیار دارند که تعداد این هواپیماها از تعداد خلبانان آنها بیشتر است. زمانی که من در بندرعباس بودم وقتی پرواز میکردم مکالمات آنها را میشنیدم. قالب این خلبانان انگلیسی و فرانسوی بودند. امارات و عربستان تهدیدی برای ما به حساب نمیآیند و اینها افرادی نیستند که تن به کار سخت بدهند و انسانهای ترسویی هستند.
منبع : نامه نیوز