«در عملیات خیبر در یکی از سخت ترین شرایط حاج ابراهیم را خواستم. نیروهایی که باید از جزیره جنوبی میگذشتند و میآمدند از پشت طلائیه حمله میکردند و دروازهاش را باز میکردند، نتوانسته بودند کار را تمام کنند یا اصلاً پیش ببرند.
به حاج همت گفتم: این کار را تو باید انجام بدهی. مشکلش این بود که نیروهایش نسبت به آن منطقه توجیه نبودند و وقت طولانی میخواست. آمادگی هم نداشت. خودم هم این را میدانستم. منتها ما هم نمیتوانستیم هیچ نیرویی را غیر از لشکر ۲۷حضرت رسول به آنجا وارد کنیم. زمان ما هم کمتر از بیست و چهار ساعت بود وگرنه جزیره را ازدست میدادیم.
نگاهی به من کرد. در آن نگاه، حرفها نهفته بود.
پرسید: واقعا باید اینجا عمل کنم؟
به او گفتم: «بله. باید حتماً عمل کنی. اگرچه چند نفر از فرماندهان دیگر نتوانسته بودند از آنجا بگذرند. او رفت، عمل کرد و جزیره حفظ شد ولی چند روز بعد خبر رسید که شهید شده است.
اولین باری که در جنگ به کسی عنوان «سید الشهدا» دادند در همین جزیره خیبر و به حاج ابراهیم همت بود».