مازندمجلس: عبدالله ناصري در پاسخ به اينكه آيا پارلمان اصلاحات جايگزين شوراي مشورتي خواهد بود يا خير، گفت: اينكه شورای مشورتی کار خودش را ادامه دهد یا ندهد منوط به نظر خود آقای خاتمی است.
* بحث تشكيل پارلمان اصلاحات طي روزهاي گذشته داغ شده است. تصميمگيري در اين باره در چه مرحلهاي قرار دارد؟
اين طرحی است که در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای عالی ائتلاف مطرح شده و به آقای خاتمی هم ارائه شده است اما هنوز نظر واحدی در اين باره در بالاترین نظارتی يعني شورای مشورتی وجود ندارد.
*اين پارلمان جايگزين شوراي مشورتي خواهد شد؟
بعضیها معتقدند که بهعنوان مرجعی ناظر بر شورای عالی ائتلاف تعريف شود. برخي نيز ميگويند كه بايد جایگزين شورای مشورتی یا هم عرض آن باشد. به هر حال هنوز خود دوستان نيز به جمعبندی واحدی نرسیدهاند.
*پس اختلافها در اين خصوص ادامه دارد؟ فكر ميكنيد كدام ايده هواداران بيشتري دارد؟
بعضی از دوستان در احزاب عضو شورای هماهنگی دنبال این هستند که پارلمان اصلاحات جایگزین شورای عالی ائتلاف شود اما شورای عالی ائتلاف یک کاركرد اجرایی و عملیاتی در امر انتخابات دارد و با توجه به اصلاح آییننامه و تغییراتي كه در ترکیب جعمیتیاش آن در حال ايجاد است حتما ماندگار و همیشگی ميشود. اين نهاد حتما مرجع رسمی برای انتخابات پیش رو و انتخاباتهاي بعدی است. برخي از دوستان نيز نظرشان اين است كه پارلمان اصلاحات يك نهاد ناظر باشد. گروه ديگري نيز نگاه چندان امیدبخشی به اين طرح ندارند. به هر ترتيب در صورت اتفاق نظر جبهه اصلاحات اين نهاد به عنوان يك نهاد نظارتی و ردیاب در نظر گرفته ميشود و عملکرد شورای عالی ائتلاف يعني آن کارکرد اجرایی در امر انتخابات یا امور دیگر را نخواهد داشت.
*به اين ترتيب اصل اختلاف در مورد جايگاه اين نهاد است نه تشكيل آن؟
بله، حالا فعلا در مرحله بحث و بررسی هستيم اما آنچه که مسلم است، شورای عالی ائتلاف با تغییراتی كه كارگروه ايجاد شده در آییننامه و ترکیب جمعیتی آن ايجاد ميكند؛ کار خودش را دنبال خواهد کرد. بحث بر سر اين است كه پارلمان اصلاحات نهاد ناظر بر آن باشد، جای شورای مشورتی را بگیرد یا هر چیز ديگري. تصميم نهايي نيز نهايتا بايد در تشکیلات جمعی و به اتفاق عمومی اتخاذ شود. به این نکته نيز توجه کنید كه پارلمان اصلاحات در واقع تراوش و جمعبندی یک ساختار بهنام شورای مشورتي است. شورای مشورتی آن شواريي است كه همه احزاب، نهادها و افراد حقیقی حتی بزرگانی مثل مرحوم آقای هاشمی در سال 92 خواستار تداوم آن شدند و در واقع شورای مشورتی نهاد متعلق به یک کاریزما و یک فرد محسوب میشود.
*يعني پارلمان اصلاحات جاي شوراي مشورتي را نخواهد گرفت؟
اينكه شورای مشورتی کار خودش را ادامه دهد یا ندهد منوط به نظر خود آقای خاتمی است، چون بر اساس خواست و اراده ایشان و فشاری که جریانات و احزاب سیاسی اصلاحطلب بر ایشان آوردند، شکل گرفته است. ممکن است شورای مشورتی هم باشد و پارلمان اصلاحات هم بعد از اینکه اتفاق آراء در موردش صورت گرفت، کار خودش را انجام دهد.
*از نظر آقای خاتمی اين خصوص مطلع هستيد؟
آقای خاتمی خودشان باید نظرشان را بگویند و من قادر به ضمير خواني نيستم اما خصوصیات کار 40 ساله ايشان در جمهوری اسلامی نشان داده که همیشه تابع نظر جمع بوده و هیچگاه نظر خودشان را تحمیل بر نظر جمع نکرده اند. من خیلی وقتها شاهد بودم که حتی خلاف نظر شخصی خودشان حرکت جمعی و اکثریت را تایید کردند. در مورد ماهيت پارلمان اصلاحات نيز به گزارش داده اند و برایشان تدوین کردهاند. خبر ندارم كه توانسته با پارلمان اصلاحات ارتباط برقراركند يا خير اما ميداند كه از تعدد و تکثر نهادهای تو در تو خیلی راضی نیستند. یعنی معتقدند که باید خیلی عاقلانه و مدبرانه جلو رفت و این در تعدد کانونهای جمعی، احزاب و شوراهای تصميمگيري كار را بهم ميريزد.
* زمان تصمیمگیری در این مورد مشخص شده است؟ یعنی معلوم است چه موقع و در چه جلسهای اعضا نظر نهایی خود را اعلام ميکنند؟
بررسیها فعلا در لایه اصلی ادامه دارد زيرا سال آتي وارد عرصه انتخابات مجلس ميشويم و دغدغه اصلی همه احزاب و جریانات اصلاحطلب، فعلا همين است. بنابراين بايد شورای عالی ائتلاف زودتر سامان نهایی خود را از لحاظ ساختاری و آییننامهای بيابد و کار خود را شروع کند. دغدغه اصلی دوستان و احزاب اصلاحطلب فعلا بحث شورای عالی ائتلاف است ولی طبیعتا پارلمان اصلاحات هم نيز دغدغه برخي است دوستان است و بررسي ميشود.
* شما اخيرا در مورد بحث معرفي رابط بین جبهه اصلاحات و رهبری نيز صحبتهايي داشتيد.چرا در اين مقطع زماني اصلاح طلبان نسبت به معرفي رابطه و گفت وگو با رهبري احساس نياز مي كنند؟ اين رويه قبلا هم وجود داشته است؟ در اين صورت رابط اصلاح طلبان چه كسي بود؟
بعد از سال 88 گه گاه بین اصلاحطلبان و رهبران اين جبهه و رهبری ملاقاتهايي بوده است. بعضی از آنها بر مبناي نظر جمعي و تشکیلاتی بوده و بعضی از آنها دیدارهای نيز فردی بوده است. مثل همين ديدارهاي آقاي جهانگیري كه فردی بود و تشكيلاتي نبود. به هر حال در درون جبهه هیچ مصوبهای نداریم که بر مبناي آن اگر کسی خواست ملاقاتی کند، آن ملاقات انجام نشود يا منوط شود به مصوبه جمعي جبهه اصلاحات. به عبارت دیگر میشود گفت راه برای همه افراد اصلاحطلب باز بوده که بروند دیدارهایی را با ایشان داشته باشند و مسائلی را مطرح کنند.
*اما اين موضوع اخيرا به خصوص بعد از انتخابات 96 خيلي جديتر شده است.
زيرا در اين دوره موضوع گفت و گو و آشتي ملي جديتر شد و عکسالعمل جامعه نيز نشان داد كه اين امر هم مورد پذیرش نخبگان،کنشگران و احزاب است و هم مورد قبول جامعه مدنی است. به هر صورت هر دو جناح سیاسی پیگیر این گفت وگوي ملي بودند و آقای جهانگیری نيز بنا به توصیه خود رهبری، رابط تلقی شدند. ولی این روزها به علت مشغله کاري و فضایی که بعد از انتخابات پیش آمده شاهديم كه این دیدارها کاهش پیدا کرده است. طبیعتا بعضی از دوستان اصلاحطلب احساس كردند خوب است كساني كه ظرفيت دیدار و گفتوگوی با رهبری را دارند مثل آقاي موسوي خوينيها و آقاي محمد صدر در این زمینه فعال شوند.
*اين يك تصميم تشكيلاتي است؟
نه اين تصمیمي نيست كه مثلا در شورای مشورتی یا شورای عالی سیاستگذاری یا مجمع روحانیون مبارز یا هر یک از احزاب اصلاح طلب گرفته شده باشد. ملاقات هاي آن ها نيز منافي پیگیریهای مجدد برای دیدار از طرف آقای جهانگیری نیست و حتما این سه نفر و حتی کسانی دیگر میتوانند در این زمینه راه گفتوگوی با رهبری را تقویت کنند و توسعه دهند.
*گفتید که آقای جهانگیری به توصیه رهبری رابط تلقی شدند، یعنی اینکه رهبری مایل بودند که آقای جهانگیری این دیدارها را ادامه دهند؟
این بهعنوان دستور و بخشنامه از سوي ایشان نبود اما در ملاقاتی که بعد از فوت مرحوم آقای هاشمی با آقای جهانگیری داشتند ، آقای جهانگیری اشاره كرده بودند که اصلاحطلبان میخواهند یک رابط گفتوگویی با شما داشته باشند و رهبری هم ضمن استقبال، اشاره کردند که خود شما این نقش را بازی کنيد. اين مربوط به قبل از انتخابات اردیبهشت 96 بود و بعد از آن فضای سیاسی به گونهای شد که علیرغم تمایل اصلاحطلبان و آقای جهانگیری، گفتوگوی مجددی بعد از انتخابات بین آقای جهانگیری و رهبری صورت نگرفت. از آنجايي كه اصلاحطلبان از اول معتقد بودند که با نظام و رهبری نظام قهر نیستند و تمايل به گفتوگو دارند، طرف ديگر بايد زمینه را برای انجام این گفتوگوها ايجاد كند. اصلاح طلبان نيز از هر كسي كه اين ظرفيت را داشته باشد استقبال ميكنند. امثال آقایان صدر و موسوی خوئینی یا حتی دیگران مثل آقای نوری، آقای موسوی لاری و آقای انصاری يا هر كسي كه بتواند این روند را دنبال کنند. امیدواریم که این فضا آماده باشد و تقویت شود. این چیزی است که به نفع ساختار سیاسی قدرت است.
* با توجه به وجود اين تمایل از سوي اصلاح طلبان چرا تا كنون جلسهای براي معين كردن رابط با رهبري به صورت تشکیلاتی برگزار نشده است؟ جبهه اصلاحات به جمعبندي نرسیده است زيرا ممكن است این ظرفیت در افراد مختلف وجود داشته باشد یا معرفي يك نفر خدای ناکرده به معني محروم كردن ديگر افراد داراي ظرفيت از اين ملاقات ها و گفتوگو ها باشد. ممکن است در فراکسیون امید کسانی مثل آقاي دكتر عارف را داشته باشیم که این دیدارها را شکل دهند و يا در احزاب و جریانات سیاسی ظرفيت هايي داشته باشيم اما بناي معرفي يك فرد خاص را نداريم. مساله مهم اين است كه گفتوگوها در چارچوب یک جمعبندی تشکیلاتی صورت بگیرد. حتي در ديدارهاي شخصي نيز مسائلی مطرح شود كه بخشی از آن مسائل موردنظر اصلاحطلبان است. لازم است كه فضای گستردهتری ايجاد كنيم. ضمن اینکه شرایط کشور به نحوي است که اصلاحطلبان هم خواهان گفت و گو با رهبری و نهادهای حاکمیتی هستند و هم خواهان گفتوگو با احزاب سیاسی رقیب و مهمتر از آن خواهان گفتوگوی بین جامعه مدنی و نهادهای حاکمیتی هستند.
منبع : نامه نیوز