مازندمجلس: سعید جلیلی از جمله اصولگریانی است که خیز ریاست جمهوری برداشته اما کارش از دیگران سخت تر است. او برای ورود به عرصه انتخابات با چالش های بسیاری مواجه است و مخالفان بسیاری در درون جریان اصولگرایی دارد.
سعید جلیلی دقیقا از همان چهره هایی است که این روزها سیاست را به همین شکل می بیند . انتخابات تمام شده اما سیاست برای او تمام نشده است .
او اعلام موضع می کند ؛ متفاوت از اصولگرایان صریح تر از همه آنها . این هم البته اصلا به این معنا نیست که او صرفا منثتد دولت باشد اتفاقا صفت منتقد از همین جهت تفسیر ردستی برای اکت های سیاسی اوست. همین روزها بود که در میانه ناآرامی های سطح کشور به یاری دولت رفت و آن جملات بسیار مهم را در حمایت گفت .
او اما در تازه ترین سخنانش نقدهای تند و تیزی به دولت روحانی و شخص او داشته است .
جلیلی صبح پنج شنبه گفته است :«به تحرکات دو، سه روزگذشته توجه کنید، وقتی که یک سخنرانی به هم میخورد چه جنجالی برپا میکنند و تعابیری مثل «چماق بهدستها»، «نیروهای سرخود» و ... را مطرح می کنند اما اگر بهترین جوانان این مملکت توسط بدترین رفتارهای داعشی شهید و مجروح شوند، در رسانههایشان حتی به این موضوع اشاره هم نمیکنند و حتی به لحاظ حرفهای نیز آن خبر را منتشر نمی کنند. این چه حرکتی است که اینگونه سعی در پوشاندن و سانسور حقایق انقلاب دارد؟ هم اقتدارش را سانسور میکند، هم مظلومیتش را. همین الان میبینید که برخی وارد انتخابات میشوند و قدرت را هم بهدست میآورند ولی میگویند این کافی نیست و من باید اختیارات بیشتر داشته باشم! و مراجعه به آرای عمومی را مطرح میکنند. انتخابات مراجعه به آرای عمومی بود. شما که اعتماد مردم را در انتخابات جلب کردید امروز باید بگویید در برابر اعتمادی که مردم به شما کردند در این چند سال چه کردهاید. قبل از آن که شما مراجعه به آرای عمومی را مطرح کنید، انتخابات خود مراجعه به آرای عمومی است، لذا بگویید دربرابر اعتماد مردم و مراجعه به آرای عمومی چه کردید؟»حالا سوال این است که اولا ما این روزها با چه کاراکتری از سعید جلیلی مواجه هستیم ؟دوم اینکه نسبت او با گروه ها سیاسی اصولگرا چیست ؟آیا او می تواند اجماعی میان آنها درست کند ؟ آیا او را می توان نماینده ناطق اصولگراها به شمار آورد ؟
جلیلی متفاوتسعید جلیلی این روزها شاید بیشتر از سایر چهره های اصولگرا رسانه ای شده است. مثلا ترک موتور نشسته و از مناطق زلزله زده بازدید می کند از این سخنرانی به آن سخنرانی می رود و در مورد مسایل مهم موضع می گیرد. آخرین حضور او در عرصه انتخابات به شکست در سال 92 برمی گردد. اگر کنار گذاشته شدن از سوی اصولگرایان قبل از انتخابات 96 را نیز در نظر بگیریم او بعد از دو شکست به میدان خواهد آمده اما برای ورود به این میدان چالش های بسیاری پیش رو دارد. جلیلی قبل از هرچیز باید طیف های مختلف اصولگرا را با خود همراه کند و این اصلا کار ساده ای نیست.
خاطره یک شکست
اصولگرایان سنتی همچنان جلیلی را دلیل شکست در انتخابات 92 می دانند و به نظر می رسد که این خاطره را هم همچنان نمی خواهند فراموش کنند. به عنوان مثال غلامرضا مصباحی مقدم عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز تهران قبل از انتخابات 96 در مورد احتمال نامزدی سعید جلیلی ابراز نگرانی کرده و گفته بود: «اگر بنا باشد او کاندیدا شود اما نخواهد وارد مجموعه جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی شود، رأی نمی آورد ولی رأی شکن است.»
فقط همین نبود و این طیف از اصولگرایان نگرانی های دیگری هم داشتند. مثلا احمد کریمی اصفهانی عضو هیات نظارت حزب موتلفه گفته بود: « جلیلی دارای تفکرات احمدی نژادی است و قطعا نه تنها مردم دیگر به چنین طرز فکری رای نخواهند داد، اصولگرایان هم این نوع اندیشه را نمیپسندند».
این نگاه نسبت به او ادامه دارد و شاید در صورت ورود دوباره اش به عرصه سیاست از جانب راست های سنتی پررنگ تر هم بشود.
جمنا مانع یا حامی ؟
کار جلیلی اما سخت تر از راضی کردن سنتی ها است. او از اساس با سازوکار نسبتا جدید اصولگرایان یعنی جبهه مردمی نیروهای انقلاب مشکل دارد. در انتخابات قبلی نیز شاهد بودیم که حتی وقتی نام جلیلی در فهرست 21 نفره جمنا بود خودش در جلسه حاضر نشد. گویا شرط و شروطی که پذیرفته نشد هم برای جمنایی ها گذاشته بود. این طور که به نظر می رسد جریان اصولگرا قصد دارد در انتخابات آتی نیز در چارچوب جمنا عمل کند و این شاید مساوی است با حذف دوباره جلیلی.
ماجراهای محمود و سعیدمانع سومی که جلیلی بر سر راه دارد طیف نزدیک به احمدی نژاد است. راست های سنتی رویکرد و مواضع جلیلی را یادآور احمدی نژاد می دانند و از قضا خود احمدی نژاد نیز چنین نظری دارد. رئیس دولت نهم و دهم اما به هیچ وجه نمی خواهد که جایگزین داشته باشد. به همین خاطر انتظار می رود که ورود جلیلی به انتخابات 96 با مخالفت و واکنش های تند تیم احمدی نژاد همراه شود.
سایه «دولت سایه»رویکرد جلیلی بعد از پیروزی روحانی سبب شد که او فاصله بیشتری با اصولگرایان داشته باشد.
جلیلی دولت در سایه را تشکیل داد اما در عین حال سعی داشت که چهره یک اصولگرای مخالف دولت و البته متفاوت با دیگران را از خود به نمایش گذارد. او گفته بود: « امروز اگر به هر علت مسووليتي نداريم قرار نيست در نقش اپوزيسيون نظام حاضر شويم، انقلابيگري به معناي كمك كردن براي رفع مشكلات كشور در هر دوره از جمله زماني است كه مسووليت اداره كشور بر عهده ما نيست ». این رویه سبب شد که شکافی میان جلیلی و مخالفان اصولگرای دولت ایجاد شود. در نتیجه همین شکاف بود که ایده دولت در سایه مورد بی مهری جریان اصولگرا قرار گرفت. سعید جلیلی در صورت ادامه این رویکرد از یک سو از مخالفان اصولگرای دولت فاصله بیشتری گرفته و با در بزنگاه انتخابات تنها می ماند و از سوی دیگر از نقطه مقابل دولت فاصله گرفته و کمتر می تواند روی انتقادات تند از وضع موجود برای جلب رای حساب کند.
برخی از تحلیل گران اصولگرا بر این باورند که اصولگرایان حامی جلیلی از او عبور کرده اند و یا به چهره هیا با تجربه حضور بهتر در انتخابات فکر می کنند یا به دنبال چهره های جدیدی همچون پرویز فتاح می گردند. سعید جلیلی به فرض برآمدن از پس این همه مشکل و راضی کردن اصولگرایان وارد عرصه انتخابات شده و با مشکل بزرگتری مواجه می شود. جلب رای مردم کار ساده ای نیست. به خصوص اینکه جلیلی یادآور طولانی شدن مذاکرات هسته ای و البته کورتر شدن گره آن است. جامعه با وجود همه تهدیدها و مشکل تراشی های ترامپ و امریکا در مسیر اجرای برجام از به ثمر رسیدن سال ها مذاکره خوشحال است و امید دارد که ثمرات آن هر روز ملموس تر شود.
درست در همین میانه است که برخی معتقدند جامعه ایرانی همچنین دیگر پذیرای پوپولیسم نیست. محسن غرویان پیش از انتخابات 96 گفته بود: « همه زمانی را که دولت در دست احمدینژاد بود، خوب به خاطر دارند و قطعا دیگر نمیخواهند چنین تفکری کشور را اداره کند پس به کسانی مانند جلیلی رأی نخواهند داد».حالا باید منتظر ماند و دید تعریف دقیق سعید جلیلی از سیاست در روزگار جدید ما چیست ؟ به نظر او از نقطه صفر دوباره شروع کرده است باید نسبت های جدیدی میان خود و نیروهای سیایس تعریف کند و خودش را از همیشه به اصولگرایان نزدیک تر سازد.
منبع : نامه نیوز