مازندمجلس: سقوط هواپیمای ATR 72-212 با 65مسافر و خدمه بر اثر برخورد به یکی از قله های دنا که 29 بهمن ماه از تهران به مقصد یاسوج در حال پرواز بود، نخستین حادثه هوایی ایران نبوده و هیچ تضمینی برای عدم تکرار این سوانح نیز نخواهد بود.
با نگاهی به ناوگان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در می یابیم که حدود 270 هواپیمای مسافربری با میانگین عمر 22 سال در این ناوگان وجود دارد که تنها 156مورد آن فعال و بقیه بلااستفاده هستند، تحریمهای اقتصادی علیه ایران سبب شد که ایران نتواند در ناوگان هوایی موفق عمل کند، تمام آنچه پس از برجام در بخش هوایی عاید ایران شد هنوز به ورود 200 فروند هواپیما هم نرسیده و این در حالی است که ایران سالانه بین 80 تا 90 فروند هواپیمای جدید نیاز دارد.
یکی از شرکتهای هواپیمایی که ایرلاین با آنها قراردادهای جدید بسته است شرکت ایتالیایی فرانسوی ATR است که در یک مرحله 4 فروند هواپیما را تحویل ایران داده است و در مرحله بعدی 5 فروند و قرار است 11 فروند دیگر را تا پایان 2018 تحویل دهد تا به توافق 20 فروند برسد.
در 4 دهه از عمر انقلاب اسلامی 1303 نفر بر اثر 18 حادثه مرگبار در سوانح هواپیمایی مسافرتی ایران کشته شده اند که 301 نفر آنها از سال 85 تا 86 در 8 سانحه جان خود را از دست داده اند که مرگبارترین آن با 168 کشته در سال 88 بر اثر سقوط هواپیمای مسافربری توپولف 154 در قزوین رخ داد، این هواپیما متعلق به شرکت هواپیمایی کاسپین بوده است.
در تصریح این مطلب میتوان اشاره کرد که جانباختگان سانحه سقوط هواپیمایی بین سالهای 85 تا پایان 96 سرنشینان هواپیماهای توپولف، ایران 140، بوئینگ، ایلیوشین و ATR بوده اند و در این بین از 8 حادثه، 6 حادثه مربوط به هواپیماهای ایران 140، بوئینگ و توپولف بوده است(هر کدام 2 بار). که به ترتیب 44، 146 و 206 مسافر در آن کشته شده اند.
هواپیمای مسافربری ATR که روز دوشنبه 29 بهمن ماه بر اثر برخورد با یکی از مجموعه قله های دنا سقوط کرده است؛ موجی از تاثر را در جامعه ایجاد کرده و بویژه اینکه خانواده های مسافران و خدمه این هواپیما نیز در شهر یا روستای نزدیک به محل حادثه حضور داشته و منتظر رد و نشانی از عزیزان خود هستند، تمامی نیروها از ارتش، سپاه، انتظامی، هلال احمر، اورژانس، مردم و تیمهای تخصصی یخ نوردی و کوهنوردی بسیج شده اند و با توجه به مشخص شدن محل دقیق سقوط هواپیما و اعزام چند تیم ویژه به محل حادثه، انتظار میرود تا پایان روز چهارشنبه بخش قابل توجهی از کار انتقال پیکر سانحه دیدگان انجام شود تا انتظار خانواده ها سرآید.
اما همه چیز به انتقال پیکرها و جمع آوری لاشه های هواپیما ختم نمی شود و بطور طبیعی کارشناسایی ها، ارزیابی ها و چرایی این حادثه مورد تاکید است. بی تردید تا روشن نشدن حادثه و دلیل این اتفاق، نمیتوان به صورت صد درصدی موضوعی را متوجه برخی وزارتخانه ها و سازمانها داشت اما شواهد و تجربیات سبب می شود که سوالات مهم باقی بماند و آن اینکه گفته میشود بهترین خلبان هدایت این پرواز را برعهده داشته، هوا مه آلود بوده اما نه تا جایی که خلبان زبده نتواند از پس آن برآید! چه می شود که هواپیما به نوک قله برخورد می کند و متلاشی می شود؟
همه اینها فرضیه نقص فنی را قوت می بخشد، فرضیه ای که در اکثر سوانح هوایی علت اصلی سقوط عنوان می شود، به همین دلیل است که مردم در اولین واکنش به این حوادث دولت را مقصر می دانند که چرا از طرفی هواپیماهایی با کیفیت پایین و دسته چندم را همچنان در چرخه ناوگان هواپیمایی دارند و حتی خریداری می کنند از طرفی نیز اگر هواپیما دچار نقص فنی باشد تا جایی که امکان دارد از آن استفاده می شود و موضوع از رده خارج کردن آنها را باید به سختی قبول کنند گویی اینکه جان و نفسی از مسئولان شرکتهای هواپیمایی گرفته می شود.
سوال مهم دیگر را باید براساس اظهارات یک عضو کمیسیون عمران مجلس بدانیم، آنجا که محمد دامادی عنوان می دارد سازمان هواشناسی درباره وضعیت جوی و پروازها هشدار داده بود اما شرکت آسمان این پرواز را لغو نکرد و حتی اعلام شده که از خلبانان پیش دز پرواز چک گرفته شده و آنها را مجبور به پرواز می کنند و بسیاری از خلبانان شرکت هواپیمایی آسمان به دلیل سوءمدیریت مدیران این شرکت، استعفا داده و شکایت خود را نیز به کمیسیون عمران مجلس ارائه داده اند.
این اظهارات بسیار تکان دهنده است و شرکت هواپیمایی آسمان باید پاسخگو باشد، از یکطرف هواپیماهای دارای نقص فنی در شرکتهای هواپیمایی ازجمله آسمان وجود دارد و از طرفی مسائل مدیریتی، عدم توجه به هشدارهای هواشناسی و دریافت چک از خلبانان را داریم، اینها یعنی سالهاست که جان مردم بازیچه عده ای سهل انگار و بی کفایت شده که عنایتی جز به اندوخته های خود ندارند. امیدواریم دستگاه قضایی با این قضیه برخورد جدی داشته باشد.
هواپیمای ATR 72-212 که اخیرا با برخورد به یکی از قلل دنا منجر به کشته شدن 60 مسافر و 5خلبان، مهماندار و کادر امنیتی شده است، در سال 2007 از شرکت هواپیمایی ATR خریداری شد و براساس آنچه گفته میشود که عمر آن 19 سال و 3 ماه است، در 5 بهمن امسال نیز به دلیل نقص فنی در بین راه با سرنشینان خود به مهرآباد بازگشته بود تا اینکه در حادثه جدید مشکل آفرین شد.
بارهاست که حوادثی از این دست را در ناوگان حمل و نقل هوایی ایران می بینیم، اظهار تاسف و تسلیت و بیان علت حادثه و دلداری دادن به خانواده جانباختگان انجام و پس از مدتی از یادها فراموش می شود. دوباره هواپیماهای کهنه خریداری می شوند، نقص فنی و پرواز و سانحه و باز هم جانهایی که می رود تا محصولی با کیفیت پایین از رده خارج شود!
چرا همیشه در این کشور همه چیز را به قسمت و شانس و اما و اگرها می سپاریم و از واقعیت و حساب و کتابهای اساسی دور افتاده ایم، آیا زمان آن فرا نرسیده است که دست از خطاها و شایدها و اگرها برداریم و واقع بین باشیم؟ آیا وقت آن نرسیده است که مسئولان این حوزه نتنها ناوگانهای حمل و نقل جاده ای، ریلی و هوایی را قاطعانه نوسازی کنند و در عملکردها و اقدامات خود نیز طرحی نو دراندازند؟!، آیا واقعا در چند روز گذشته هزینه هایی که جدا از حذف یک فروند هواپیما و هزینه های روحی و روانی، برای یافتن اجساد جانباختگان و لاشه هواپیما صرف شده است بیش از خرید یک هواپیمای تازه نفس و سالم نیست؟! چرا باید همیشه در زمینه هایی هزینه کنیم که حاصل سهل انگاریهاست؟
حادثه ای که رخ داده باید تجربه ای بزرگ باشد و اگر تنها با نگاه حادثه ای به آن پرداخته و پس از مدتی فراموش شود، دیر نیست که این سوانح بار دگر تکرار شود و جانهایی از دست بروند، امیدواریم که مسئولان بالادستی تا دیر نشده هم فکری به حال ناوگان خسته و کهنه هوایی و هم فکری به حال مدیریت و اقدامات جزیره ای و یکجانبه نگر در کشور داشته باشند و منتظر تجربه تلخ دیگری نباشند! شاید هشدار مهم مردم به مسئول ارشد در این زمینه آن است که لطفا هواپیماهای قاتل را بکش!
ابراهیم حاتمی خبرنگار پارلمانی و فعال رسانه ای کشور