مازندمجلس: امروزه توسعه و پایداری هر کشور علاوه بر بهره مندی از رفاه اقتصادی، در گرو برخورداری از جامعه مدنی و رشد و ارتقا آن است، اما جامعه مدنی به خودی خود و به یکباره ایجاد نمی شود بلکه مستلزم پیش فرض ها و زمینه هایی همچون قانونمندی های اجتماعی، برخورداری و رعایت حقوق شهروندی، آزادی اندیشه، بیان و عقیده در چارچوب قانون اساسی، انبساط فضای سیاسی و شاید مهم تر از همه وجود احزاب سیاسی و سازمان های مردم نهاد است. در ایران اگر چه جامعه مدنی و الزامات آن تا اندازه ای رشد یافته، اما واقعیت جامعه در قیاس با وضعیت مطلوبی که برای جامعه مدنی وشاخص های آن متصور است، متفاوت بوده و دارای شکاف است.
به رغم مشکلات مذکور و محدودیت های موجود که مهمترین آن فقر نظام حزبی است، جریان های سیاسی به نوعی تسهیل گر رشد جامعه مدنی و همچنین ایفاگر نقش سازماندهی افکار عمومی هستند، اماعدم پذیرش سیاسی و همچنین عدم انتقاد پذیری و خلط آن با تخریب هجمه علیه جریان های موجود، آنها را از جایگاه و رسالتی که در قبال جامعه دارند، به نوعی دور می سازد. شاهد این مدعا، هجمه ها و تخریب هایی است که جریان های موجود در کشور علیه یکدیگر در پیش گرفته اند، برای نمونه برخی طیف های تندرو در جریان های سیاسی کشور با این استدلال که «اصلاح طلبان به دنبال تبدیل کردن شکست خود به شکست کل نظام هستند»، قاعده پذیرش رقیب را نایده گرفته و با القاائات و خودپنداشته های تخریبگرانه نه فقط فضای سیاسی را متشنج می کنند، بلکه افکار عمومی را نیز نسبت به فعالیت ها و عملکرد جریان های سیاسی بدبین می سازند.
در همین زمینه، گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا در گفت و گو با «حمیدرضا جلایی پور» فعال سیاسی اصلاح طلب، استاد دانشگاه و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی به گفت و گو پرداخت. وی بر این دیدگاه است که اصلاح طلبان همچنان از ضرورت گشایش سیاسی، نهادینه شدن لوازم توسعه سیاسی، از ضرورت تعامل با دنیا و از ضرورت سرمایه گذرای، تقویت چتر حمایتی از مردم ضعیف، از حقوق زنان و از دولت روحانی حمایت می کنند. ولی با مقاومت دولت موازی این حمایت ها خنثی میشود.
مشروح این گفت و گو در ادامه آمده است؛
در چند وقت اخیر موجی در کشور از سوی منتقدان مبنی بر ناکامی اصلاح طلبان و القای ناکامی این جریان به ناکامی نظام راه افتاده است به نوعی که تقابل اصلاح طلبان با نظام را القا می کنند، به نظر شما چه علل یا عواملی باعث شده که آنها این روزها به این شدت عمل کنند؟
توجیه و تبلیغات مخالفان، تاکید روی ناکامی های اصلاح طلبان است- چند مثال می زنم. اصلاح طلبان از ضرورت انتخابات سالم و آزاد و منصفانه صحبت کردند، اما توسعه سیاسی نهادینه نشد ، اصلاح طلبان از تقویت جامعه مدنی صحبت کردند و همچنان نهاد های مدنی و سمن ها ناامن هستند. اصلاح طلبان از تعامل با دنیا و ضرورت سرمایه گذاری صحبت کردند، دیدید از ابتدا چگونه برجام را تخطئه کردند.
وضعیت اقتصادی و افت و خیرهای فضای سیاسی کشور در چند ماه اخیر چه اندازه در تشدید این مواضع تاثیر گذار بوده است؟
حتما موثر است. سرنگونی طلبان اعتراضات هشتاد شهر را به حساب خودشان واریز کردند. و الان روی ناکامی ها بیشتر تاکید می کنند.
مواضع اصلاح طلبان به ویژه حمایت آنها از جریان و شخصیت های معتدل در دو انتخابات گذشته چه نقشی در این زمینه دارد؟
اصلاح طلبان همچنان از ضرورت گشایش سیاسی، نهادینه شدن لوازم توسعه سیاسی، از ضرورت تعامل با دنیا و از ضرورت سرمایه گذرای، تقویت چتر حمایتی از مردم ضعیف، از حقوق زنان و از دولت روحانی حمایت می کنند. ولی با مقاومت دولت موازی این حمایت ها خنثی میشود. متاسفانه مرتب دولت موازی برای دولت روحانی مشکل درست می کند و پاس گل به سرنگونی اصلاح طلبان می دهد.
انتقاداتی که به اصلاح طلبان وارد می کنند که جریان اصلاحات در 20 سال اخیر به ویژه در دستیابی به اهداف خود ناموفق عمل کرده است؟
چند علت دارد. ولی مهمترین علتش مقاومت دولت موازی در برابر اصلاحات و در برابر برنامه های اصلی دولت روحانی است و متاسفانه و در مجموع حاکمیت هم از دولت موازی حمایت می کند. علت دوم اینکه اصلاح طلبان به لحاظ سازمانی باید منسجم تر عمل کنند. شورای عالی اصلاحات باید از این وضع بیرون آمده و تقویت بشود.
با توجه به خلاء ها و کاستی هایی که در کشور و در حوزه های مختلف از سیاسی تا فرهنگی و اجتماعی وجود دارد، می توان اصلاحات را در کشور اجرا کرد؟
این سوال دقیقا به عمل حاکمیت ربط دارد. اگر حاکمیت تن به اصلاح و تغییر بدهد حتما می توان امیدوار بود. چون راه درمان معضلات جامعه نه ادامه «وضع موجودهست»، نه «یک انقلاب دیگر» هست، نه «دخالت خارجی» نه «فروپاشی» است. همچنان راه حل ، قبول اصلاحات از سوی حاکمیت است، وگرنه دولت روحانی که اصلاحات را قبول دارد.
توجه داشته باشید در اینجا دو معنا از اصلاحات در نظر هست یکی اصلاحات به معنای یک نیروی سیاسی در کنار اصول گرایان است یکی اصلاحات به معنای نجات، حفظ و بهبود «ایران» است.
من در اینجا اصلاحات را به معنای دوم و راه نجات کشور در نظر می گیرم. به نظر میرسد که می شود روی یک «مختصات اصلاح جویی ملی» بین همه نیروها به اجماع رسید.
این گونه القا می شود که جریان اصلاحات همانند سابق نیست و به دلیل سرخوردگی های سیاسی و غیره نمی توان به آنها امید بست، به نظر شما فارغ از شرایط و عوامل بیرونی، چه خلاء هایی درون جریان اصلاحات به ایجاد چنین دیدگاهی در کشور دامن زده است؟
مهمترین عامل این است که برخی در حاکمیت با ضرورت اصلاحات همراه نیستند. به مانع درونی هم که عنصر سازماندهی در درون اصلاحات بود که اشاره کردم.
با توجه به شرایط کشور و جایگاه کنونی اصلاح طلبان، همچنین القائاتی که در خصوص ناکامی های این جریان صورت می گیرد، آینده اصلاح طلبان و جریان اصلاح طلبی را به ویژه در ساختار سیاسی کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
به لحاظ نظری و اخلاقی اصلاح طلبان در هر حال به آینده امیدوارند. حاکمیت و نیروهای جامعه مدنی را به اتخاذ سیاست های «تغییری» و حرکت های قانونی، مسالمت آمیز و تدریجی دعوت می کند. ولی رونق بازار اصلاح گویی به عملکرد حاکمیت و جامعه مدنی در همراهی با تغییرات بستگی دارد.
آیا می توان انتظار داشت که جریان اصلاح طلبی به دور از سرمایه گذاری و تعدیل مواضع با دیگر جریان ها و شخصیت های سیاسی، بتواند بر موانع و انتقاداتی که به آن وارد است، تفوق یابد؟
بحث از حفظ و ارتقا و توسعه ایران است. اصلاح طلبان از یک تغییر کوچک مثل انتخاب جناب ابوترابی به امامت موقت جمعه تهران نیز استقبال می کنند. اما آیا این تغییرات «کوچک» پاسخگوی کنترل عواملی که منجر به اعتراضات دیماه شد، هست؟ پاسخ روشن نیست .
برای پاسخگویی به عوامل ایجاد کننده اعتراضات به گام های جدی حاکمیت، دولت، جامعه مدنی و اصلاح طلبان نیاز هست. فعلا پس از یک ماه، از این مسیر حرکت نشده است . امام جمعه ها همچنان تند صحبت می کنند، صدا و سیما روی همان آهنگ قبلی می نوازد. اینها علائم خوبی نیست.
اگر گام های مناسب از سوی حاکمیت برداشته نشود، اصلاح جویی و اعتدال گرایی کم خاصیت تر می شوند. که پیامدهای خوبی برای آینده نیست .
مازندمجلس: اصلاح طلبان از ضرورت انتخابات سالم و آزاد و منصفانه صحبت کردند، اما توسعه سیاسی نهادینه نشد، اصلاح طلبان از تقویت جامعه مدنی صحبت کردند و همچنان نهاد های مدنی و سمن ها نا امن هستند. اصلاح طلبان از تعامل با دنیا و ضرورت سرمایه گذاری صحبت کردند، دیدید از ابتدا چگونه برجام را تخطئه کردند.