دوشنبه شب دکتر عراقچی معاون سیاسی وزارت امور خارجه در برنامه جهان آرا حضور پیدا کرد و درباره برجام صحبت کرد. در بخشی از برنامه ، بحث درباره پول نفت شدت گرفت. مجری برنامه اصرار داشت که بر اساس نظر اقتصاددانان پول نفت در اختیار کشور نیست و اصطلاحا نمی شود آن را داخل آورد. اما عراقچی مصر بود که الان دسترسی به پولهای نفتی کاملا آزاد است و بدون مشکل از آن استفاده میشود.
برای اینکه فهم کنیم کدام طرف این ماجرا دقیقتر صحبت میکند باید داستان پول نفت را از قبل از برجام مرور کنیم تا مشخص شود که پولهای نفت دقیقا کجاست و چه کارهایی میشود با آن کرد و چه کارهایی نمی توان کرد.
قبل از برجام و از سال ۲۰۱۲ با تصویب قانون اختیارات دفاع ملی برای سال مالی ۲۰۱۲ فروش نفت ایران با محدودیت مواجه شد. آمریکا از خریداران نفت ایران خواست تا خرید نفت خود از ایران را کاهش دهند. در این مقطع ، آمریکا برای پول نفت خریداری شده از ایران محدودیتی در نظر نگرفت. اما چند ماه بعد و در قانون کاهش تهدید ایران به دلیل ناتوانی در کاهش مطلوب خرید نفت از ایران، از خریداران نفت ایران خواست تا پولهای نفتی ایران را در بانکهای خود و در حسابی به نام بانک مرکزی ایران «قفل» کنند. به این معنا که ایران نمیتواند این درآمدها را به کشور ثالثی منتقل کند و تنها میتواند برای خرید از همان کشور (البته با محدودیت در موضوع خرید) استفاده کند. به این ترتیب یک بازی برد-برد میان آمریکا و خریداران نفت ایران اجرا شد. در نتیجه این وضعیت ، طلبهای نفتی ایران از کشورهای خریدار نفت روز به روز بیشتر میشد.
این مسیر تا توافق ژنو ادامه پیدا کرد. در توافق ژنو که دی ماه ۱۳۹۲ صورت گرفت، سقف فروش نفت خام مورد توافق قرار گرفت. درباره درآمدهای نفتی هم توافق شد که ماهیانه ۷۰۰ میلیون دلار از پولهای قفل شده ایران در خارج کشور آزاد شود و در اختیار ایران قرار گیرد. البته در این توافق هیچ یک از بانکهای ایرانی (حتی بانک مرکزی) از تحریم بیرون نیامده و در نتیجه عملا ایران نتوانست از آزاد شدن معادل ۷۰۰ میلیون دلار بهرهای ببرد غیر از تسویه بدهیهای ایران به نهادهای بینالمللی همچون بانک جهانی! همچنین یک کانال مطمئن که بعدا مشخص شد چند شرکت آمریکایی هستند، برای تامین کالاهای اساسی ایجاد شد.
این وضعیت تا برجام ادامه پیدا کرد و ایران همچنان نفت خام میفروخت و پول حاصل از فروش نفت ، بیشتر از ۷۰۰ میلیون دلار ماهیانهای بود که برای ایران آزاد میشد. در نتیجه میزان پولهای قفل شده ایران در خارج به شیب ملایمی افزایش پیدا کرد.
طبق توافق برجام ، محدودیت فروش نفت خام ایران در قالب توقفهای موقت ۱۲۰ روزه برداشته شد. در نتیجه ایران توانست به میزان فروش قبل از تحریم نفتی بازگردد. بر اساس آمار اعلام شده از سوی وزیر نفت ، میزان فروش نفت و میعانات ایران به چیزی در حدود ۲.۶ میلیون بشکه در روز رسیده است.
اما برای پولهای نفتی چه اتفاقی افتاد؟ آیا آنها از قفل بودن خارج شدند؟
طبق دستورالعمل وزارت خزانهداری آمریکا برای اجرای برجام و در بند B.۱ تصریح شده است که ایران میتواند به پولهای نفتی دسترسی داشته باشد و محدودیت گذشته از روی آن برداشته شده است. در این بند آمده است:
The restriction on use of proceeds of sales of Iranian petroleum and petroleum products for bilateral trade with Iran, which previously applied to the ۲۰ jurisdictions with a so-called “significant reduction exception” under the NDAA, no longer apply. In addition, the restrictions on Iranian oil revenues held abroad have been lifted.
مشاهده میشود که در این بند تصریح شده است که محدودیتهای استفاده از درآمدهای نفتی برای تجارت دوجانبه برداشته شده است. این بیان با صحبت آقای عراقچی هماهنگ است که گفته است درآمدهای نفتی آزاد است، یعنی دیگر قفل نیست.
اما آیا این تمام ماجراست؟
واقعیت آن است که این تمام ماجرای پول نفت نیست و در صحنه واقعی ایران با دو مشکل اساسی برای استفاده آزادانه از درآمدهای نفتی مواجه است. به عبارت دیگر آمریکا محدودیت قفل بودن پولهای نفتی را برداشته است اما با دو ترفند دیگر ، عملا دسترسی به پولهای نفتی را برای ایران سخت کرده است که میتوان گفت هنوز همان وضعیت قفل بودن برقرار است.
آقای عراقچی در برنامه دوشنبه شب خود به یکی از دو مشکل اشاره کرد. همانطور که می دانید در برجام تحریم یوترن (U-turn) دلار برداشته نشد. تیم مذاکره کننده و آقای عراقچی معتقدند که این تحریم یکی از تحریمهای اولیه بوده و قرار هم نبوده است که برداشته شود. اما شواهد و اسناد موجود حاکی از آن است که تحریم یوترن بعد از قطعنامه ۱۸۰۳ از سوی وزارت خزانهداری آمریکا علیه ایران اعمال شده است. در نتیجه این تحریم دسترسی با واسطه ایران به سیستم مالی آمریکا قطع شد. این تحریم هم ثانویه محسوب میشود و هم هستهای و همچنین از آن دسته تحریمهایی است که در اختیار دولت آمریکا ست و نه کنگره آن کشور. اما به هرحال این تحریم در برجام برداشته نشد.
دسترسی به نظام مالی آمریکا یا به عبارتی دسترسی به دلار ، در دسترسی آزادانه ایران به درآمدهای نفتی اثر دارد. برای مثال وقتی ایران به کشور کره جنوبی نفت میفروشد، بخشی از این درآمد را باید با تبدیل وون به درهم، به امارات منتقل کرده و در آنجا به واردکنندگان تخصیص دهد. اما تبدیل وون به درهم به صورت مستقیم امکان پذیر نیست چرا که بازاری برای این کار با حجم مدنظر ایران وجود ندارد. حالت معمول این است که وون به دلار تبدیل شود و سپس به درهم، اما به دلیل ممنوعیت استفاده ایران از نظام پرداخت دلار، این کار امکان پذیر نیست. پس ایران نمیتواند درآمد نفتی خود را به میزان مورد نیاز از کشوری همچون کره به امارات منتقل کند.
مشکل دوم که آقای عراقچی به آن اشاره نکرد، مساله باقیماندن ساختار تحریمهای ثانویه بانکی بعد از برجام است. ساختارتحریم بانکی در برجام تغییر نکرد و تنها اهداف تحریمی کاهش پیدا کردند. اما تعداد قابل توجهی از اهداف تحریمی باقی ماندند که در طول دو سال گذشته نیز تعداد آنها توسط آمریکا افزایش پیدا کرد. بعد از آن بود که حدود ۱۸۰ فرد و نهاد ایرانی در لیست تحریم آمریکا باقی ماندند اما اکنون به بیش از ۲۲۰ فرد و نهاد رسیدهاند. این افراد مشمول تحریمهای ثانویه بانکی و غیربانکی هستند و بانکهای خارجی نباید حتی به صورت غیرمستقیم (یعنی با واسطه فرد یا بانکی دیگر) به این افراد خدمات بانکی ارائه دهند. این مساله برای تمام منابع ارزی ایران از جمله درآمدهای نفتی نیز وجود دارد.
در دستورالعمل اجرای برجام و در همان بند B.۱ بعد از تصریح بر آزاد بودن درآمدهای نفتی این شرط به این صورت بیان شده است:
Consequently, beginning on Implementation Day, secondary sanctions do not apply to non-U.S. persons that purchase, acquire, sell, transport, or market Iranian crude oil, provided that the transactions do not involve persons on the SDN List
همانطور که مشاهده میشود، تصریح شده است که نباید تراکنش مربوط به خرید نفت ایران با یک فرد تحریمی SDN (اعم از حقیقی یا حقوقی) درگیر باشد.
این شرط باعث میشود که بانک خارجی که میزبان درآمدهای نفتی ایران است، احتیاط فراوانی در انجام تراکنش مربوط به ایران انجام دهد. یکی از این احتیاطها شناخت هویت مشتری است. طبق استانداردهای ابلاغ شده از سوی آمریکا بانکهای خارجی در ارتباط با ایران علاوه بر شناسایی هویت مشتری KYC باید الزامات مربوط به شناسایی هویت مشتری مشتری KYCC را نیز انجام دهند.
در نتیجه این وضعیت ایران نمیتواند از درآمدهای نفتی خود به صورت آزادانه همانند زمان قبل از تحریمها استفاده کند. وقتی ایران برای استفاده از این منابع به بانک خارجی مراجعه میکند باید شفافیت حداکثری برای آن بانک را ایجاد کند تا آن بانک اطمینان کافی از اینکه تراکنشی که میخواهد انجام دهد، منجر به نقض تحریمهای آمریکا نمیشود، پیدا کند.
طرف دیگر داستان این است که ایران نمیتواند در حوزههای مرتبط با اقتدار کشور که مورد تحریم آمریکاست از منابع ارزی خود استفاده کند.
در نتیجه این وضعیت خرید کالاهای مصرفی از همان کشور (برای مثال خرید خودرو از کشور کره یا خرید برنج از کشور هند و ...) راحتترین نوع آزاد کردن درآمدهای نفتی برای ایران میشود که البته لطمات جدی به تولید کشور نیز وارد میکند.
واقعیت داستان پول نفت آن است که عملا پول نفت قفل است و کلید برجام آن را باز نکرده است.