مازندمجلس: اگر اصرار و الزام نمایندگان مجلس شدت بگیرد، اوضاع به نفع بازنشستگان تا حدودی تغییر خواهد کرد. در روزهای گذشته، لایحه بودجه ۹۷ به کمیسیون تلفیق مرجوع و مقرر شد تغییراتی در بودجه اعمال و اشکالات موجود مرتفع شود. یکی از اشکالات موجود در بودجه، به مساله همسانسازی برمیگردد.
«محمدی» یک معلم بازنشسته تهرانی است که به قول خودش تا امروز که حاضر شده در مورد مشکلات دوران بازنشستگیاش صحبت کند؛ بارها در کنشهای جمعی بازنشستگان شرکت کرده؛ مقابل مجلس رفته؛ طومار امضا کرده؛ به دوایر و ادارات دولتی سر زده و خلاصه هرچه از دستش برآمده، برای پیگیری حق و حقوقش انجام داده و کوتاهی نکردهاست.
او میگوید: به هر دری زدم؛ با این سن و سال که باید بنشینم خانه و با بچهها و نوههایم سرگرم باشم، یا بروم پارک و کوه و دشت، با همچراغیها و همدورهایها، خوش بگذرانم، دنبال اعتراض کردن هستم؛ به نظرتان مضحک نمیآید؟
او از اینکه در دوران بازنشستگی، روزهای پیدرپی، ساعتها و ساعتها را پای اینترنت میگذراند، ناراضی است. میگوید: باور کنید هر روز صبح که بیدار می شوم، صفحه جادویی کامپیوتر را باز میکنم و دلنگرانی و سرگردانی شروع میشود؛ از این سایت به آن سایت، از این گروه مجازی به آن گروه اینترنتی. اول سایت مجلس را میبینم؛ آخر هر روز نمایندهها و دولتیها یک خواب جدید برای ما بازنشسته ها میبینند. میدانم که قرار نیست در این وانفسا و کمبود بودجه، معجزه بشود و گره از کار ما مستمریبگیرها باز شود؛ ولی باز با خودم فکر میکنم از این شاخه به آن شاخه ممکن است فرجی بشود؛ کسی چه میداند. بعد از پیگیری خبرها میروم سراغ گروههای مجازی که عضوشان هستم؛ کمپین بازنشستگان؛ اتحاد بازنشستگان؛ حمایت از معلمان بازنشسته و ..... تا دلتان بخواهد گروه و کمپین است.
این معلم بازنشسته، پایین بودن مستمری بازنشستگی را مهمترین دغدغه خود میداند و معتقد است: اگر قرار باشد حقوق بازنشستگان با شاغلان همان رسته شغلی، همسانسازی نشود، عدالت زیر سوال رفتهاست. گرچه به سطح پایین خدمات بیمهای و فقدان چتر حمایتی برای توانمندسازی بازنشستگان نیز انتقاد دارد. او میگوید: سی سال خاک تخته خوردن، آیا باید عاقبتش این باشد؟
انباشت مطالبات بازنشستگانی مثل آقای محمدی به عدم اجرای قانون بازمیگردد. قانون مدیریت خدمات کشوری مشتمل بر ۱۲۸ ماده و ۱۰۶ تبصره در جلسه مورخ هشتم مهر ماه ۱۳۸۶ کمیسیون مشترک رسیدگی به لایحه مدیریت خدمات کشوری مجلس شورای اسلامی طبق اصل هشتاد و پنجم قانون اساسی تصویب شد و پس از موافقت مجلس با اجرای آزمایشی آن به مدت پنج سال و تایید شورای نگهبان، در پایان مهر ماه به دولت ابلاغ شد. ابتدا بحث بازنشستگان و همسانسازی حقوق آنها در این قانون مطرح نبود؛ اما در دولت احمدینژاد، بعد از یکی دو بار مکاتبه، دولت، بازنشستگان را هم به این لایحه اضافه کرد و سپس قانون خدمات کشوری در مجلس تصویب شد. بخشی از این قانون به لزوم همسانسازی مستمری بازنشستگان اختصاص دارد که تاکنون اجرایی نشدهاست و همین اجرایی نشدن بارها به اعتراض بازنشستگان انجامیدهاست.
در قانون برنامه ششم توسعه نیز همسانسازی حقوق بازنشستگان مد نظرقرار گرفتهاست. دراین قانون نمایندگان بر ضرورت کاهش اختلاف دریافتی حقوق بازنشستگان و همسانسازی مستمری بازنشستگان با حقوق شاغلان تاکید کردهاند؛ اما بازهم کمبود بودجه، مانعی بوده که مانع از اجرای این الزام قانونی شدهاست.
دولتیها همواره گفتهاند نه دولت پولی دارد که برای همسانسازی به صندوقها تزریق کند و نه صندوقها توان این را دارند که با استفاده از منابع و آوردههایشان، همسانسازی را اجرا کنند و مستمریها را افزایش دهند. نمایندگان مجلس نیز تاکنون نتوانستهاند در عمل دولت را ملزم به اجرای الزامات برنامه ششم توسعه کنند؛ گرچه بارها پیش از این، از اقدامات جایگزینی بسیاری که در تعارض با کمبود بودجه نباشد، سخن گفتهاند.
متناسبسازی یا همسانسازی؟
زهرا ساعی (سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس) بیست و چهارم آذر ماه با اشاره به کمبود بودجه دولت برای اجرای همسانسازی در ارتباط با رویکرد جایگزین گفت: مطالبه اکثر بازنشستگان متناسبسازی حقوق آنها است، دریافتی این قشر از جامعه تناسبی با مستمریبگیران حوزه کاری آنها ندارد، البته اجرای همسانسازی نیازمند بودجه قوی است؛ با توجه به اینکه دولت چنین بودجهای را ندارد، حداقل میتوان با متناسبسازی، اختلاف دریافتی را به حداقل ممکن کاهش داد.
آنطور که مشخص است، مراد این نماینده مجلس این است که در حال حاضر با توجه به کمبود بودجه، به جای همسانسازی مستمری بازنشستگان و شاغلان که در قانون الزام شده، «متناسبسازی» به معنای افزایش مستمری بازنشستگانِ حداقلبگیر در دستور کار قرار بگیرد تا بتوان به این طریق تا حدی قدرت خرید از دست رفتهی آنها را جبران کرد.
علیرغم همه اینها به نظر میرسد اگر اصرار و الزام نمایندگان مجلس شدت بگیرد، اوضاع تا حدودی تغییر خواهد کرد. در روزهای گذشته، لایحه بودجه ۹۷که به صحن علنی مجلس جهت بررسی کلیات، ارسال شده بود، به کمیسیون تلفیق مرجوع و مقرر شد که در این کمیسیون، تغییراتی در بودجه اعمال و اشکالات موجود مرتفع شود. یکی از اشکالات موجود در بودجه، به همین مساله همسانسازی برمیگردد.
آیا دو برابر شدن بودجه همسانسازی مصوب خواهد شد؟
«مهرداد بائوج لاهوتی» یکی از اعضای کمیسیون تلفیقِ مجلس شورای اسلامی است. او در ارتباط با گریز دولت از اجرای همسانسازی مستمری بازنشستگان و اجرایی نشدن این الزام به بهانه کمبود بودجه گفت: دولت در لایحه بودجه۹۷، هزار میلیارد تومان برای اجرای همسانسازی مستمریها در نظر گرفته بود که به اعتقاد ما نمایندگان مجلس، این میزان بودجه، ناکافی است.
او در پاسخ به این پرسش که آیا بازنشستگان میتوانند امیدوار باشند که در بررسی مجدد لایحه بودجه در کمیسیون تلفیق، اتفاق خوشایندی بیفتد؛ گفت: پیشنهاد ما در کمیسیون تلفیق این خواهد بود که بودجه تخصیص یافته برای همسانسازی دو هزار میلیارد تومان شود؛ یعنی دقیقا دو برابر و امیدواریم این تغییر مصوب و اجرایی شود.
آیا به بازنشستگان فرهنگی بودجهی جداگانه تخصیص داده میشود؟
جدا از این امیدواری که در حال حاضر فقط نسیه است و نقد نشده، روز گذشته در کمیسیون تلفیق اتفاقی رخ داد که برای بازنشستگان فرهنگی میتواند تا حدودی بازهم امیدوارکننده باشد. سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه مجلس شورای اسلامی از اختصاص پنج هزار میلیارد تومان، برای پرداخت پاداش پایان خدمت بازنشستگان آموزش و پرورش و همسانسازی حقوق بازنشستگان فرهنگی خبر داد.
علی اصغر یوسف نژاد به سایت خانه ملت گفت: در ادامه نشست امروز کمیسیون تلفیق مجلس، تصمیماتی برای تامین منابع مالی برای پرداخت پاداش پایان خدمت بازنشستگان آموزش و پرورش و همسانسازی حقوق بازنشستگان فرهنگی گرفته شد. براساس مصوبه امروز کمیسیون تلفیق، پنج هزار میلیارد تومان، برای پاداش پایان خدمت بازنشستگان آموزش و پرورش و همسانسازی حقوق بازنشستگان فرهنگی اختصاص داده شد.
این اتفاق نیز میتواند کسانی را که سی سال تمام خاک تخته خوردهاند و اکنون شاهد این هستند که نه مطالباتشان پرداخت میشود و نه عایدیشان متناسب با همکارانِ شاغلانشان افزایش پیدا میکند، تا حدودی امیدوار کند اما تا چه حد این الزامات که پیش از این نیز بارها در قوانین و مصوبات، آورده شوده، اجرایی میشود، مشخص نیست.
بازهم از محمدی، معلم بازنشسته، این سوال را مطرح میکنیم که در این مجموعه اظهارات که ملغمهای از امیدواریها، الزامات و ناتواناییهاست، چه میبینی؟ به عنوان یک معلم بازنشسته فردا را چطور تصویر میکنی؟ او میگوید: امیدواریها گرچه زیاد نیست؛ اما همانطور که گفتم برای منِ معلم بازنشسته از این شاخه به آن شاخه میتواند فرج باشد. راستش ما بازنشستهها خستهایم. با این شرایط جسمی و روحی چقدر میتوانیم در گرما و سرما، در برف و باد و باران، تجمع کنیم؟ تا کجا میتوانیم فریاد بزنیم؟ مگر نمایندههای مجلس فکری به حال ما بکنند؛ مگر قوانین و تصویبات دولت را مجبور کنند.
منبع : نامه نیوز