مازندمجلس: روزنامه بهار نوشت: با نگاهی به گفتههای اخیر سیدمحمد خاتمی که در نشستی با انجمن مدرسین دانشگاهها سخنانی را به بهانه اعتراضات اخیر مطرح کرده است و همینطور برخی اظهارنظرهای چهرههای اثرگذار و ارشد این جریان سیاسی همچون سیدمصطفی تاجزاده شاهد آن هستیم که در میان اصلاح طلبان نوعی نگاه در حال تقویت است که به دنبال تغییر رویههای حاکم بر جریان اصلاحات است.
آنان که اعتراضات اخیر را عامل اصلی تلاش اصلاح طلبان برای اصلاح درون گفتمانی میدانند با اشاره به برخی شعارهای مطرح شده در سطح خیابان و همراهی قابل توجه فضای مجازی با این شعارها که نوعی عبور از اصلاح طلبان در آن مشهود بود به این نتیجه رسیدهاند که گروههای قابل توجهی در جامعه تمایلی به نوع کنشگری سیاسی اصلاحات در این سالها ندارد و این مسیر را باعث تحقق اهداف دموکراسی خواهانه خود نمیداند، این گروه از رصدگران عرصه سیاست معتقدند به همین دلیل که شاهد فاصله افتادن میان متن جامعه و جریان اصلاحات هستیم سیاستگذاران این جریانترغیب شدهاند تا تغییراتی را در نحوه تصمیم گیری خود و برنامههای مد نظرشان برای آینده به وجود بیاورند.
بخش دیگری از تحلیلگران عملکرد منتخبان در انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و شورای شهر را دلیلی برای اصلاح در اصلاحات میدانند. آنان معتقدند جریان اصلاح طلبی در دورههای اخیر انتخابات بدون توجه به ماهیت و اهداف این جریان اصیل سیاسی و گاه با پشت کردن به آن به سمت و سوی گروه هایی همچون کارگزاران و به خصوص اصولگرایان معتدل حرکت کرده است و این تغییر مسیر اندک اندک سبب تغییر ماهیت جریان اصلاحات و فاصله گرفتن آن از بدنه اجتماعی مورد حمایت خود شده است. آنان که چنین میاندیشند با ذکر مثال هایی از عملکرد نامزدهای مورد حمایت اصلاح طلبان در دورههای اخیر انتخابات یادآور میشوند که این عملکرد نه به نام این افراد بلکه به نام کلیت اصلاح طلبی ثبت شده است و این موضوع میتواند برای آینده حیات سیاسی اصلاح طلبان حاوی خطرات قابل ملاحظهای باشد.
هر کدام از این دو نگاه به استقبال رهبران اصلاحات از اصلاح در این جریان سیاسی را بپذیریم در نتیجه تفاوتی ایجاد نمیشود. در صورتی که این شروع برای تغییر در جریان اصلاح طلبی ادامه دار باشد و به نتیجه مشخصی برسد ما با دو وجه مثبت و منفی روبرو خواهیم شد.
وجه مثبت این تصمیم آن است که اصلاح طلبان با اصلاح خطاهای گذشته خود و تغییر در اهداف، الگوی عمل و برنامههای کوتاه مدت و بلند مدت خود این سیگنال را به جامعه معترضان و همینطور بدنه اجتماعی حامی اما منتقد خود خواهد فرستاد که صدای اعتراض و انتقاد آنان به گوش رهبران و تصمیم گیران این جریان سیاسی رسیده است و حرکت آینده اصلاحات بر مسیری خواهد بود که خواست مردم در آن نمود عینیتری داشته باشد.
اما این تصمیم مانند هر تصمیم دیگری وجه منفی نیز با خود به همراه خواهد داشت. تغییر در الگوی عمل جریان اصلاحات در عمل سبب افزایش محدودیتها برای این جریان خواهد شد زیرا این تغییر که میتوان آن را به تغییر حالت فردی نشسته به ایستاده تشبیه کرد به طور طبیعی خوشایند مراکز قدرت نخواهد بود و ممکن است سبب برخوردهایی از جنس آنچه در سال88 رخ داد شود. از طرف دیگر تغییر در جریان اصلاح طلب به طور طبیعی به معنای کناره گیری از معتدلان، دولت مستقر، اصولگرایان معتدل و تا حدودی حزب کارگزاران خواهد بود، این اتفاق شاید بتواند برای آنان که در پی اصلاح طلبی اصیل هستند خوشایند باشد اما در ایرانِ امروز که «عملگرایی» حرف اول را در سپهر سیاسی آن میزند ممکن است سبب حذف تدریجی اصلاح طلبان از قدرت و بازگشت طیف تندرو به نهادهای انتخابی شود.
مطلب آخر آنکه آنان که به هر دلیلی به این نتیجه رسیدهاند و یا رسانده شدهاند و یا خواهند رسید که دوای دردهای جریان اصلاح طلبی «اصلاحات در اصلاحات» است میبایست پیش از هر اقدامی تمام جوانب آن را سنجیده و پس از محاسبه دقیق «هزینه – فایده» اقدامات و اثر بلندمدت آن وارد اجرای تصمیمات اتاقهای فکر شوند. در سیاست اشتباههای کوچک هم تاوان هایی بزرگ خواهد داشت!
منبع: روزنامه بهار
منبع : نامه نیوز