مازندمجلس: پیکر همسرم را می خواهم ،مسئولان از اعطای حقوق همسرم شانه خالی می کنند،کارشان مثل حرکت روی بمب ساعتی بود؛اینها نمونه ای از صحبت های شنیدنی همسرانِ دریانوردان آسمانی سانچی با مردم و مسئولان بود.
محتشمی بیان کرد: با اینکه از این مجلس با نام مراسم باشکوه ملی شهدای نفتکش سانچی یاد شده اما تعداد شرکت کنندگان این محفل نشان دهنده اطلاع رسانی ضعیف آن است.چرا به اندازه عنوان آن عظیم و بزرگ نبود؟ در این مراسم تنها خانوادههای شهدای نفتکش حضور داشتند.
وی اظهار کرد: چرا باید به هنگام ورود و با اینکه این مراسم برای ما برگزار شده به گونهای بازرسی شویم تا کیفمان را زیر دست و پای مردم تحویل بگیریم.
محتشمی تصریح کرد: بعد از غرق شدن نفتکش سانچی هیچ کدام از مسئولان شرکت ملی نفتکش به خانهام نیامدهاند. تنها درخواستم این است که پیکر همسرم را تحویل دهند اما میدانم که این امیدم نیز ناامید خواهد شد، بنابراین خودم را آرام میکنم تا پیکر همسرم همان جا آرام بگیرد.
مسئولان از اعطای حقوق همسرم شانه خالی می کنندهمسر شهید میلاد عنایتی افسرسوم نفتکش سانچی نیز ،گفت: اکنون تنها درخواستی که از مسئولان دارم این است که پیکر شهدای ما را به دستمان برسانند تا دلمان آرام بگیرد، تا این اتفاق نیافتد باور نخواهم کرد که همسرم جانش را از دست داده است.
وی ادامه داد: درحالی که این افراد در شرایطی بسیار سخت و دور از خانواده برای کشور خود مشغول به کار بودند ،اما حالا که رفتهاند مسئولان میگویند مربوط به ما نیست. نفت میگوید در حوزه من نیست و وزارت راه نیز شانه خالی میکند. حرفشان این است که از اداره کار حقوقتان را تحویل بگیرید.
همسر شهید میلاد عنایتی افسرسوم نفتکش سانچی گفت: شهدای ما تاکنون برای نفت کشور کار میکردند و بر جابجایی آن از نقاط مختلف جهان اهتمام میورزیدند، اما اکنون نمیدانم چرا باید از اداره کار حقوق آنها را تحویل بگیریم؟
حضور کمرنگ مردم در مراسم شهدای نفتکش سانچی همسر شهید محمد کاووسی افسر تدارکات نیز گفت: چرا اطلاع رسانی در خبرگزاری ها برای حضور پرشور مردم در این مراسم کمرنگ بود؟ در این مراسم تنها خود خانواده شهدای نفتکش حضور داشتند.این مراسم به اندازه عظمت فعالیت آنها نبوده است.
وی ادامه داد: 32 نفر به خاطر کشور جان خود را از دست دادند. اینها همان کسانی بودند که در زمان تحریمها و در جنگ نفتکشها در صف مقدم حفاظت و حمایت از منافع ملی حضور داشتند. اما حالا...
همسر شهید محمد کاووسی افسر تدارکات تصریح کرد: با اینکه میدانستند بار سانچی خطرناک است ولی رفتند.
وی گفت: وزیر امور خارجه به هنگام رخداد حادثه سانچی در همان زمانهای ابتدایی باید به چین میرفت. شاید یک نفر نجات پیدا می کرد. حالا پیام تسلیت، آنها دردی از ما دوا میکند؟
کار در نفتکش به معنای کار روی بمب ساعتی استشکوفه عبدالله زاده همسر شهید احسان ابولی افسر دوم سانچی،گفت: شش سال با او زندگی کردم و هیچ وقت از او بیاحترامی ندیدم. هرچه به او میگفتم جوابش جز باشد چیز دیگری نبود . هر ظلمی به او میشد تنها با یک نگاه به ماجرا پایان می داد.
وی افزود: او مرد بزرگی بود و فکر نمیکنم دنیا بار دیگر چنین مردی به خود ببیند.
عبدالله زاده بیان کرد: هر وقت از او درباره ترس از مرگ میپرسیدم او با لبخندی این موضوع را رد کرده و میگفت چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. حالا من میخواهم به او بگویم که من نیز چون تو دیگر از مرگ نمیترسم چرا که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم.
همسر شهید احسان ابولی افسر دوم سانچی تصریح کرد: کارش بسیار سخت بود همیشه از خانه دور بود و بر روی آهن آلات کشتی میخوابید و بیدار میشد.
وی گفت: احسان همیشه میگفت که من و همکارانم روی بمب ساعتی هستیم و کوچکترین جرقهای میتواند ما را راهی زندگی ابدیمان کند.
عبدالله زاده بیان کرد: اوایل زندگیمان هر شش ماه روی کشتی بود اما این اواخر حضور او در کشتی به چهار ماه رسیده بود به عبارتی هر چهار ماه یک بار به خانه سر میزد به خاطر همین بسیاری از وقتها خودم به دیدنش بر روی کشتی میرفتم.
همسر شهید احسان ابولی افسر دوم سانچی گفت: تاکنون حادثهای برای کشتی او رخ نداده بود و هیچ وقت فکرنمیکردم کشتی به این بزرگی روزی غرق شده و موجب جان باختن افرادی شود.
وی بیان کرد: مسئولان میگویند که روز اول آنها جان باخته بودند. شرکت ملی نفتکش در آن هشت روز اول همیشه کنارمان بوده و صبح و شب به طور مستمر به ما گزارش میداد. وقتی که تکاورها وارد عمل شدند خیلی امیدوار بودم، حتی حضوری پیش تکاورها رفته و از آنها خواهش کردم که از شرایط نفتکش نترسیده و برای بیرون کشیدن افراد حاضر در کشتی تمام تلاش خود را انجام دهند.
عبدالله زاده گفت: نمیدانستم که آنها فوت شدهاند بابت چیزی که نبود دعا میکردم ماجرا تا جایی پیش رفت که ربیعی آمد و صحبت کرد. این مقام مسئول به سرعت خود را به شانگهای رسانده و برایم بسیار جالب بود که با رسیدن او، چینیها نیز همان روز تصمیم گرفتند به روی کشتی بروند و این به معنای آن است که چینیها در اثر فشار مسئولان ما وارد کشتی شده اند.
همسر شهید احسان ابولی افسر دوم سانچی ادامه داد: اما تیم امداد تنها به خروج جعبه سیاه کشتی اکتفا کرده در حالی که فکر میکردیم تعداد بیشتری از امداد رسانها به داخل کشتی بروند و حداقل مکان شهدای ما را شناسایی کنند.
وی تصریح کرد:در جریان رسیدگیهای مسئولان، تنها شاهد حضور شرکت ملی نفتکش و دلداری آنها بوده ام .
عبدالله زاده در پایان گفت: به قدری درگیر عزای همسرم هستم که اکنون نمیتوانم به نوع درخواستم از مسئولان فکر کنم.
برای کمک به اقتصاد کشور از جانشان گذشتنددر این مراسم مادر پا به سن افتاده شهیدی دیگر که اوضاع روحی خوبی نداشت ، ناله کنان و باچشمانی پر از اشک بلند می گفت که من پیکر فرزندم را نمیخواهم ،از کربلا آموخته ام که آنچه را که در راه دفاع از آرمان هایت داده ای نباید پس بگیری.صدایش بلندتر میشد و میگفت فرزندم فدای انقلاب و رهبر باشد.
او تمام خانواده های معزز اطراف خود را تسکین می داد و میگفت محموله کشتی آنها برای کمک به اقتصاد کشور بود .آخر کشور ما برپایه نفت اداره می شود.فرزندان ما در صف مقدم جنگ با تحریم ها هستند.آنها برای کشور رفته اند.با اینکه می دانستند کارشان سخت وخطرناک است اما صادقانه رفتند.دیگران هم باید از آنها بیاموزند و برای دفاع و کمک به کشور حتی از جانشان هم بگذرند نه اینکه منافع خود را در اولویت قرار داده و اختلاس و خیانت کنند.
گفتنی است؛ام وی سانچی متعلق به شرکت ملی نفتکش ایران با ۱۳۶ هزار تن میعانات گازی (معادل یک میلیون بشکه نفت) به ارزش حدود ۶۰ میلیون دلار(ارزش خود نفتکش حدود ۶۰ میلیون دلار) از عسلویه به مقصد داسان کره جنوبی در حال حرکت بود که روز شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶ (۶ ژانویهٔ ۲۰۱۸) در موقعیت ۱۶۰ مایل دریایی (۳۰۰ کیلومتر) از شرق شانگهای(دریای چین شرقی) با یک کشتی فلهبر چینی با ۶۴ هزار تن بار غله به نام «کریستال»برخورد کرده و آتش گرفت.
پس از هشت روز آتش سوزی ،روز یک شنبه ۲۴ دی ۱۳۹۶ (۱۴ ژانویه ۲۰۱۸) ساعت ۱۵ به وقت چین (۱۰:۳۰ صبح به وقت ایران) کشتی سانچی بطور کامل غرق شد.
در این حادثه ، ۳۰ ایرانی و دو تبعه بنگلادشی ناپدید شدند، که بعد از چند روز جستجو پیکر ۳ نفر از ایرانیان مفقودشده به وسیله تیم امدادگر چینی پیدا شد.
منبع : نامه نیوز