مازندمجلس: این روزها تقریبا در هر شبکه تلویزیون، یک کارشناس در حال حرف زدن علیه تلگرام است. تلویزیون میخواهد بر هر شکل ممکن جامعه را متقاعد کند که تاگرام برای آنها مضر است و بهتر است 40 میلیونی که از تلگرام استفاده میکنند به پیام رسانهای داخلی مهاجرت کنند.
تلویزیون تقریبا عادت کرده است که برخلاف نظر اکثریت جامعه حرف بزند. همین ادبیات هم باعث شده است مخاطبین صداوسیما هر روز کمتر از دیروز شود. این کمتر شدن به این معنی نیست که آنها مخاطب ندارند. نه، هنوز هم طیف مخاطبین صداوسیما بیشتر از بسیاری از رسانههاست.
برخی سریالها، برنامههای طنزی مانند دورهمی و خندوانه و البته نود و مسابقات فوتبال تنها دارایی تلویزیون است. بخشی از مردم دیگر برای کسب اخبار به صداوسیما مراجعه نمیکنند. بسیاری از مردم از طریق شبکههای اجتماعی متوجه اخبار میشوند و دیگر منتظر نمیمانند تا صداوسیما خبری را منتشر یا تایید کند.
صداوسیمایی که 1800 میلیارد تومان از بودجه کشور را در اختیار دارد. این هنر مسئولان صداوسیماست که با این بودجه و این امکانات توانستهاند مخاطبان خود را فراری دهند.
امروز بخشی از هنرمندانی که در تلویزیون رشد پیدا کردهاند دیگر حاضر نیستند در این رسانه فیلم بسازند یا سریال بازی کنند. توان تلویزیون این است که سریال ساز بزرگی مانند مهران مدیری را تبدیل به مجری و استندآپ کمدین کند.
تلویزیون مثل اینکه دوست ندارد این نقدها را بشنود. کارشناسان و مردم میگویند اما صداوسیما گوش نمیدهد. دوست ندارد که گوش بدهد. صداوسیما عادت کرده است همه را نقد کند البته (در اینجا همه شامل دوستان و همفکران صداوسیما نمیشود)
چه ایرادی دارد تلویزیون نشستی با حضور کسانی که میگویند صداوسیما وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهند برگزار کند. تلویزیون اجازه بدهد مخالفین این رسانههم سخن بگویند و استدلالهای خود را برای اینکه این رسانه موفق نیست را بیان کنند.
تلویزیون شبیه آن ملکهی داستان سفید برفی شده است که جلوی آیینه میرفت تا آیینه به او بگوید که زیباترین ملکه دنیاست. او فقط دوست داشت تعریف آیینه را بشنود.
تلویزیون هم حالا تصور میکند همان ملکه است. صداوسیماییها دوست دارند جلوی آیینه جادویی بروند و آیینه به آنها بگوید که ملیترین رسانه ایران هستید.
صداوسیما باید این آیینه جادویی را بشکند و اجازه بدهد دیگران هم حرف بزنند.
چندی پیش محدثی یکی از مهمانهای شبکه چهار خطاب به مجری گفت:« هربار به تلویزیون میآیم ازسوی دانشجویان مواخذه میشوم که در دستگاه غیرمردمی با رسالت تولید دروغ شرکت میکنم.»
مسئولان صداوسیما بعد از این برنامه باید از خود میپرسیدند چرا دانشجویان این کشور تلویزیون را دروغگو میدانند.
برای تلویزیون اتفاق خوبی نیست که مردم آن را رسانه میلی خطاب کنند نه ملی.
تنها راه نجات صداوسیما از این بحران میلی بودن، شنیدن حرف منتقدان است. اتوبان صداوسیما یک طرفه است و تا این اتوبان دو طرفه نشوند، آش همان آش است و كاسه همان كاسه.