مازندمجلس: وحید غروی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین المللی به بررسی شروط ترامپ در رابطه با برجام و آینده آن پرداخته است
ارزیابی شما از تصمیم ترامپ و بیانیه او در مورد برجام چگونه است؟
دونالد ترامپ مجبور بود یا به عبارتی دیگر مجبور شد که یک بار دیگر معافیت یا تعلیق تحریمهای هسته ای ایران را تمدید کند.باید دید چه عواملی رییس جمهور آمریکا را وادار به این کار کرد، در حالی قبلا اظهار کرده بود این تحریم ها را تمدید نمی کند.باید فشارهای وارده بر ترامپ را به دو بخش تقسیم کنیم: فشارهای داخلی و خارجی.در داخل ایالات متحده نیز دو نوع مخالفت با ترامپ وجود دارد. مهم ترین منتقدان ترامپ در چگونگی برخورد با برجام دموکرات ها هستند. دیدیم که جند ماه پیش وقتی این مساله قرار بود در کنگره آمریکا تصمیم گیری شود، چگونه دولتمردان دموکرات زمان اوباما شروع به لابیگری کردند و در راس آنها آقای جان کری با سران کنگره اعم از جمهوری خواه و دموکرات رایزنی کرد و سختی ها و زیان های رد کامل و قطعی توافق هسته ای را به آنها یاداوری کرد. نکته جالب اینجاست که حتی بخشی از جمهوری خواهان کنگره نیز موافق رد برجام نبودند. آنها با در نظر گرفتن منافع ملی آمریکا و نیز نگرانی از انزوای کشورشان در صحنه بین الملل، موافق رد برجام نبودند. فشارهای خارجی بر کنگره و ترامپ نیز عمدتا از سوی شرکای برجامی آمریکا صورت میگرفت که در این میان اتحادیه اروپا نقش بسیار برجسته ای داشته و دارد. مقامات اروپایی با سفر به آمریکا و مذاکره با همتایان خود، خطر های رد برجام را به طرف آمریکایی گوشزد میکردند. علاوه بر این، شخصیت های طراز اول اروپایی مانند خانم مرکل، صدر اعظم آلمان و دیگر رهبران اروپایی در موقعیتهای مختلف از نگاه منفی شریک آمریکاییشان به برجام انتقاد میکردند و از کنگره خواستند تا چنانچه ایران از خطوط قرمز و به طور مشخص آزمایش موشکهای بالیستیک و تامین مالی تروریسم عبور کند، تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کنند. آقای ترامپ در توضیح و توجیه تصمیمش به طور تلویحی به متحدان اروپایی خود هشدار داد که در رابطه با ایران کاسه صبرش لبریز شده و باید با همکاری آنها موافقتنامه ای برای نظارت بر ایران در رابطه با فعالیتهای هسته ای اش تنظیم شود. او به اروپایی ها گفت که اگر ایران در یک سال آینده از خط قرمز (حرکت به سوی ساخت سلاح هسته ای) عبور کند باید موافقت نامه ای جدا از برجام منعقد شود تا با ساز و کاری جدید بتواند ایران را مهار کند.نگرانی اصلی ترامپ این است که او نمیداند متحدان اروپایی آمریکا تا چه حد با خواستهای او همراهی خواهند کرد. مشکل دیگر او راضی کردن تند رو های جمهوری خواه در داخل و متحدان خارجی مانند اسراییل و عربستان در منطقه است که در تلاشی مستمر از رییس جمهور میخواهند تا ضمن رد کامل برجام دز مقابل نفوذ منطقه ایران و حضور مقتدرانه اش در سوریه و لبنان و نیز حمایت از حوثی های یمن حتی با راه انداختن جنگی منطقه ای بایستد.
ضرب الاجل ترامپ به اروپایی در مورد برجام و برنامه موشکی از سوی اروپایی ها جدی گرفته خواهد شد؟
دیدگاه حاکم بر رهبران اروپایی در خصوص برجام و حفظ آن به عنوان یک تعهد بین المللی که مهر تایید شورای امنیت نیز در پای آن دیده میشود، نشان میدهد که اتحادیه اروپا در پی یافتن راهی است تا ضمن حفظ توافق، بتواند اطمینان های لازم را به کاخ سفید بدهد. برخی اظهارات رهبران اروپایی در خصوص توسعه موشکی ایران این نگرانی را ایجاد میکند که در صورت آزمایش های جدید موشکی توسط ایران، مواضع آمریکا و اروپا به هم نزدیک شود. البته نباید شکاف های ایجاد شده میان قدرتهای دو سوی آتلانتیک در مواردی مانند محیط زیست و سایر مقولات چند جانبه گرایی را در ایجاد امید برای دور نگاه داشتن اروپا و آمریکا نا دیده گرفت.
چه آینده ای برای برجام در حال حاضر با شرابط موجود متصور است ؟
بدون شک، صد و بیست روز آینده میتواند برای سرنوشت برجام تعیین کننده باشد چرا که ایران نیز اعلام نموده در صورت خروج کامل آمریکا از توافق، برنامه ای از پیش تنظیم شده دارد که در زمان خودش از آن رونمایی خواهد کرد. در کنار این وضعیت باید در نظر داشت که برجام یک توافق بین المللی است و طرف اروپایی بعلاوه چین و روسیه، حتی در صورت خروج آمریکا آن را ترک نخواهند کرد. در این صورت، خروج یک جانبه آمریکا و پا فشاری سایر امضا کنندگان این موافقت نامه، انزوای جهانی آمریکا را ایجاد کرده و ایران میتواند با شرکای بین المللی خود در مسیر برجام ادامه مسیر دهد.
این روند باعث میشود معادلات منطقه ای که ایران در آن درگیر است پیچیده تر شود؟
حضور ایران در مناطق بحرانی خاورمیانه از جمله لبنان، سوریه و تا حدودی یمن و نیز حمایت مستمر از حزب الله لبنان و نیز مخالفت جدی با سیاستهای رژیم صهیونیستی اسراییل و پشتیبانی از آرمان فلسطین باعث ایجاد تبلیغات گسترده ضد ایرانی در جهان عرب و بویژه در خاورمیانه گردیده و دولتهایی چون عربستان سعودی دست در دست امارات عربی متحده به سوی اسراییل کشیده شده اند. طبیعتا قدرتهای اروپایی نیز مانند آمریکا مایل به ایفای نقش ایران بعنوان قدرت منطقه ای نیستند. فرانسه به طور سنتی در لبنان و انگلیس نیز در کشورهای عرب خلیج فارس دارای نفوذ بوده و در عین حال با حضور مقتدرانه ایران در منطقه موافق نیستند. در ماههای گذشته عربستان که از ناحیه ترامپ پشتیبانی میشود، در پی یافتن فرصت و بهانه ای برای در گیری با ایران یا حزب الله در لبنان است و بشدت از سوی جنگ طلبان اسراییلی ترغیب میشود تا با دلارهای نفتی آتش جنگ را در این منطقه بغایت حساس و راهبردی بر افروزد. صد البته که برنده اصلی چنین جنگی، اسراییل خواهد بود که در اندیشه حضور در منطقه است و در ماههای اخیر و همزمان با قدرت یافتن ولیعهد جوان و جاه طلب سعودی و اتحادش با صهیونیستها، امید آنها را برای نفوذ در منطقه و شکستن تابوی تحریم رابطه با اسراییل افزون کرده است. در چنین شرایط اتخاذ رویکردی واقع بینانه و به کارگیری دیپلماسی قوی و در عین حال انعطاف پذیر از سوی ایران یک ضرورت اجتناب نا پذیر است تا خطر جنگ و درگیری را با سر پنجه تدبیر به حداقل برساند.
منبع : نامه نیوز