مازندمجلس: تقی آزاد ارمکی معتقد است که سینمای ایران در موارد بسیاری در سایه روزنامهنگاری و تلویزیون زیست میکند زیرا حوزه اجتماعی در ایران زیر سلطه بخشهایی همچون روزنامهنگاری است.
وی که در برنامه چشم روشن بامداد پنجشنبه ۲۱ دی ماه حاضر شده بود، با اشاره به اینکه سینمای ایران پدیده جوانی است، افزود: سینمای ایران کاملا یک پدیده نو ظهور است و اصلا تاریخی نیست. تا قبل از انقلاب اسلامی؛ سینما و تلویزیون پدیده حاشیهای جامعه شهری بودند اما بعد از انقلاب سینما و تلویزیون مسئله کانونی شد. امروز نیز در وزارت ارشاد؛ سینما و موسیقی مسئله اصلی و کتاب مسئله سوم است.
وی ادامه داد: سینمای قبل از انقلاب؛ دغدغه روشنفکران و ادیبان بود اما در علم جامعهشناسی حضور نداشت ضمن آنکه مسائل سینما بعد از سالها مورد بررسی قرار میگیرد؛ مثلا امروز تازه درباره نقش سینمای دهه ۵۰ در اثرگذاری بر انقلاب اسلامی و جامعه بحث و پردازش میشود.
آزاد ارمکی با اشاره به اینکه بیشترین مطالعات جامعهشناسان ما در حوزه سیاست و دولت است، افزود: کمترین مطالعه جامعهشناسان در حوزه فرهنگ است اما از دهه هفتاد به بعد که سینماگران جوان میآیند و فیلمهای مختلفی میسازند که اثری اجتماعی دارد، جامعهشناسی نیز به سینما بیشتر توجه میکند که باعث شده مقالات و رسالههای زیادی درباره سینما از نگاه جامعهشناسی نوشته شود.
وی با اشاره به رابطه انقلاب اسلامی و سینما افزود: نظام جمهوری اسلامی از سینما میخواهد که این پدیده را به رسمیت بشناسد و تعریف کند. سینما یا توانایی این مسئله را ندارد یا آن را قبول ندارد. امروز دعوایی که بین سینماگران و مدیران وجود دارد این است که چرا این پدیده را تعریف نمیکند؟ سینما میگوید این کار برعهده سیاست است نه من. به همین دلیل هنوز مشکلات ساختاری در سینما وجود دارد. مثلا هنوز آوردن مخاطب به سینما و ساخت سالن با مشکل همراه است و در این درگیری و بستنها؛ سینماگران و مدیران فیلمفارسی دوباره رشد کرده و تکثیر میشود زیرا سینما؛ فیلم میخواهد.
وی، یکی از مشکلات کشور را بیتوجهی به مسائل مهم و کلان دانست و افزود: امروز در ایران؛ ما نیروی انسانی داریم، پول داریم و امکانات نیز داریم اما به مسائل بیاعتنا هستیم و دلیل اصلی آن نیز این است که سازمان علم در ایران غلط و فشل است. ما یک انقلاب اسلامی انجام دادیم اما هر سال داریم یک انقلاب جدید میکنیم و مسایل اساسی در دستور کار هیچ فردی نیست.
وی با اشاره به اهمیت سینمای اجتماعی در تعریف کردن سینمای ایران گفت: سینمای اجتماعی در جامعهشناسی سه ساحت انتقادی و نقد، آسیبشناسانه و بررسی دگردیسی اجتماعی دارد. سینمای اجتماعی و فیلمهای اجتماعی باید درک تاریخی و گذر تاریخی را درباره اتفاقات و حوادث نشان بدهند. سینمای اجتماعی، سینمایی است که تغییر را با جزییات روایت میکند و دلایل تغییر را بیان میکند در غیر اینصورت فقط یک ناله و فغان است مانند بسیاری از فیلمهایی که در هند ساخته میشود.
وی، نقش روزنامهنگاری و تلویزیون را در سینمای ایران بسیار پررنگ دانست و افزود: سینمای ایران در موارد بسیاری در سایه روزنامهنگاری و تلویزیون زیست میکند زیرا حوزه اجتماعی در ایران زیر سلطه بخشهایی همچون روزنامهنگاری است و مسائل اجتماعی و پدیدهها از روزنامهنگاری منتشر و تحلیل میشوند. مثلا یک روزنامهنگار به من زنگ میزند و نظر من را درباره یک مسئله میپرسد یعنی هم مسئله را مطرح میکند و هم تحلیل میخواهد. امروز روزنامهنگار در ایران نقش بیشتر و پرررنگتری از یک سینماگر یا فعالان حوزههای دیگر دارد.
آزاد ارمکی ادامه داد: من نمیگویم که روزنامهنگاری یا تلویزیون پیشپا افتاده بلکه حرف من این است که امروز همه کارها را روزنامهنگار انجام میدهد و در حد خودش هم کار میکند اما نهادهای دیگر کار خود را نمیکنند. به جای آنکه ما شاهد پیوست بین نهادها باشیم، شاهد این هستیم که همه نهادها روی هم افتاده است. به همین دلیل امروز همه از تلویزیون و روزنامهنگاری توقع داریم که همه چیز را در کشور اصلاح کند و وقتی یک معضل فرهنگی و یا اجتماعی بوجود میآید، همه فلشها به سمت روزنامهنگار یا سینماگر یا اهل تلویزیون میچرخد و این سوال مطرح میشود که اینها چه کردند؟
وی ادامه داد: اینکه میگویند سینمای اجتماعی نباید تلخ باشد درست نیست. وقتی ما یک مسئله اجتماعی و مشکل را در فیلم ساده میکنیم در تماشاگری که فیلم را میبیند نیز تعهد ایجاد نمیشود. به همین دلیل بسیاری از فیلمهای امروز؛ سینما را برای مخاطب به عنوان ساعت فراغت تعریف کردهاند.
وی با اشاره به مشکل هویت در ایران و سینمای ایران گفت: امروز هویت ایرانی و خانواده ایران و رابطه ایرانی ترک خورده است و باید برای رفع این مسایل روش را اصلاح کنیم و هر فردی کار خودش را بکند. امروز اقتصاد مسئله اصلی است ولی بهجای هنر، سیاست خودش را وسط انداخته و به همین دلیل نهاد سیاست در حال چوب خوردن است.
وی افزود: باید اجازه بدهیم سینما و ادبیات و شعر وسط بیاید زیرا این مسائل قدرت دیدن و شنیدن میدهد. وقتی نهاد سیاست وسط قرار میگیرد قدرت شنیدن و گوش دادن را از ما میگیرد و فقط حرف میزند همانطور که امروز همه ما عادت به شنیدن نداریم و فقط حرف میزنیم؛ بدون آنکه به حرف فرد مقابل و دیگران گوش کنیم.
به گزارش ایلنا ،ارمکی ادامه داد: وقتی شما مسائل و مشکلات را فقط روی عناصری همچون اعتیاد، بیکاری و مهاجرت به تنهایی متمرکز میکنید این مسائل هیجان اجتماعی را بدنبال دارد اما وقتی مثلا سینما و یک فیلم خوب اجتماعی به مهاجرت یا بیکاری میپردازد، دلایل واسطهای این مسئله را نیز بیان میکند و به همین دلیل مخاطب را به فکر فرومیبرد.
منبع : هنر نیوز