مازندمجلس: اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا در گزارش تحلیلی به بررسی نقش برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در روابط ایران و غرب و تاثیر آن بر روابط اروپا و آمریکا پرداخت و نوشت: اگر اروپا به دنبال نفوذی سودمند در مسائل منطقه و جهان است باید از توافق هستهای محافظت کند. دولتهای اروپایی و اتحادیه اروپا برای رسیدن به این هدف باید به طور جدی درباره احتمالات در ارتباط با سرنوشت توافق هستهای برنامهریزی کنند. این کار در درجه اول می تواند روی اقدامات قانونی، سیاسی و اقتصادی متمرکز باشد که قادر است از شرکتهای اروپایی حتی در برابر اجرای مجدد تحریمهای ثانویه آمریکا علیه ایران محافظت کند.
اندیشکده شورای روابط خارجی در بخش مقدمه گزارش خود نوشت: کنار آمدن با دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا راحت نیست. اروپاییها در بسیاری از مسائل امنیتی جهان رویکردی بسیار متفاوت از این رئیسجمهور جدید اتخاذ میکنند اما شاید در هیچ موردی این اختلاف عمیقتر از موضوع ایران نباشد. با توجه به لحن تند رئیسجمهور ترامپ و تلاشهای وی برای عملی کردن این اظهارات، یک مناقشه میان کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس بر سر این مسئله ناگزیر به نظر می آید. کشورهای اروپایی اکنون باید آماده باشند که این خسارت را به حداقل برسانند و منافع استراتژیک خود در زمینه عدم اشاعه و برقراری ثبات در خاورمیانه را حفظ کنند.
ترامپ خواهان این است که سیاست در خصوص ایران را به سمت بازدارندگی تهاجمی و دور از فرصتهای دیپلماتیک ببرد که در دوران رئیسجمهور پیشین آمریکا حاصل شد. تمرکز اولیه این تغییر روی برنامه جامع اقدام مشترک قرار دارد؛ توافقی چندجانبه برای محدود کردن برنامه هستهای ایران که ترامپ آن را مایه شرمساری و وحشتناک خوانده است. رئیسجمهور آمریکا همچنین با محکوم کردن ایران به عنوان یک حکومت متعصب و سرکش محدودیت های مسافرتی گستردهای را برای اتباع ایرانی وضع کرده و از دیگر کشورها خواسته است تا ایران را منزوی کنند.
دولت وی همچنین برای رسیدگی به مسائل منطقه خاورمیانه در کنار دشمن ایران، یعنی عربستان سعودی ایستاده است. کاخ سفید در ماه اکتبر استراتژی جدید آمریکا در قبال ایران را منتشر کرد که تمرکز زیادی روی خنثی سازی آنچه واشنگتن نفوذ بیثبات کننده ایران می خواند و مقابله با آن در منطقه را دارد. ترامپ به علاوه تصمیم گرفت که پایبندی ایران به برجام را تایید نخواهد کرد. بدین معنی که وی به کنگره اعلام نخواهد کرد که ایران به تعهداتش در این توافق عمل می کند. رهبران فرانسه، آلمان و انگلیس در پاسخ یک بیانیه مشترک منتشر و نسبت به سیاست ترامپ ابراز نگرانی کردند. پروسهای که اکنون پیرامون توافق هستهای را فراگرفته و به روابط دو سوی اقیانوس اطلس آسیب زده است. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هشدار داد که این کار اعتبار آمریکا به عنوان یک شریک برای سیاست آینده اروپا درقبال ایران را تضعیف کرده است.
این مسیر نه تنها اهداف عدم اشاعه اروپا را به خطر می اندازد، بلکه ریسک یک رقابت تسلیحاتی و مناقشه نظامی بیشتر در حیاط خلوت اروپا را افزایش می دهد. تقابل مستقیم یا غیرمستقیم میان نیروهای مورد حمایت ایران و آمریکا در خاورمیانه، آتش مناقشات منطقه را به ویژه در عراق و سوریه تند خواهد کرد که تا به امروز نیز هزینههای زیادی برای اروپا داشته است.
رهبران اروپا نگرانیهای مشترکی با آمریکا درباره ایران دارند اما در برخورد با ایران، رویکردی کاملا متفاوت از دولت ترامپ اتخاذ کردهاند. آنها به طور جدی و محکم و یکصدا از برجام حمایت می کنند و به شدت نیز خواهان تعامل چند جانبه برای رسیدگی به مسائل حل نشده در خصوص ایران هستند. رهبران اروپایی هشدار دادهاند که نابود کردن توافق هستهای، آن طور که ترامپ تهدید به انجام آن کرده است، حل اختلافات دیگر با ایران را به مراتب سختتر می کند. علاوه بر این، برخی مقامات اروپایی به طور خصوصی گفتهاند که منزوی کردن ایران و بیرون راندن این کشور از جامعه بینالملل به ایجاد عناصر بیشتری برای بی ثباتی منطقه منجر خواهد شد.
در این میان، اروپا باید ضمن حفظ توافق هستهای از فرصتهای سیاسی ایجاد شده در روابط با ایران استفاده کند تا هم از شرکت ها و بانکهای خود در برابر تحریمهای احتمالی آمریکا محافظت کند و هم به حل مناقشات کنونی در منطقه کمک کند.
حرکت تدریجی اروپا به سمت تهران
فرآیند تدریجی اعتماد سازی و بهبود روابط چند سال است که میان تهران و اتحادیه اروپا در حال انجام شدن است. دور جدید مذاکرات هستهای تقریبا همزمان با انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور ایران در سال ۲۰۱۳ آغاز شد. دولت وی برخلاف رئیسجمهور قبلی ادبیات ضدغربی نداشت. با حمایت دولت باراک اوباما، اتحادیه اروپا فضای سیاسی برای گرمتر کردن روابط با تهران از طریق دنبال کردن تعامل سیاسی و اقتصادی را پیدا کرد.
اغلب کشورهای اروپایی پس از پایان یک دهه انزوای ایران، وزیران امور خارجه خود را به تهران فرستادند و به طور رسمی پذیرای محمدجواد ظریف وزیرامورخارجه ایران بودند. روحانی بلافاصله پس از اجرای برنامه جامع اقدام مشترک اولین سفر عالیرتبه خود به اروپا را انجام داد. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در آوریل ۲۰۱۶ به همراه چند کمیسیونر اروپایی با هدف افزایش و توسعه روابط با ایران به تهران سفر کرد. "کارگروه ایران" در اتحادیه اروپا که در سال ۲۰۱۵ ایجاد شد، پروژههای اروپایی با ایران در زمینه ایمنی هستهای، انرژی، تبادلات آموزشی را هدایت کرد و مقامات اتحادیه اروپا پیشنهاد دادند که بانک سرمایهگذاری اروپا می تواند در آینده در ایران راهاندازی شود.
هیئتهای تجاری اروپایی بیشماری به ایران سفر کردند که بنا به گزارش اتحادیه اروپا، روابط تجاری ایران-اتحادیه اروپا در نیمه اول سال ۲۰۱۷ در مقایسه با مدت مشابه در سال ۲۰۱۶ رشد ۹۴ درصدی داشت.
همانطور که موگرینی گفته است اروپا احساس می کند که در تعامل با ایران منافعی دارد و مسئول آن است و در واقع شماری از دولت های اروپایی که رو به افزایش هم هستند، بر این باورند که دیپلماسی با ایران می تواند یک ابزار موثر برای برقراری ثبات در خاورمیانه باشد. هرچند تعامل قوی با ایران بر سر مسائل منطقهای هنوز به طور جدی مورد آزمون واقع نشده است. آنهایی که منتقد جدی هرگونه تعامل دیپلماتیک با ایران هستند، از جمله نخست وزیر رژیم صهیونیستی می گویند که مذاکرات تنها فضایی به مراتب بازتر برای تهران ایجاد می کند تا به اقدامات خود در منطقه ادامه دهد.
این درحالی است که از زمان آغاز این فرآیند دیپلماتیک، تعامل با ایران به جای کنار گذاشتن ایران در مسائل منطقهای بارها به حصول نتایجی منجر شده است که هم به نفع غرب و هم به نفع ایران بوده است. به عنوان مثال، یک تبادل سیاسی بیسروصدا میان ایران و کشورهای اروپایی به همراه بازیگران داخلی به کاهش تنش سیاسی در لبنان و پایان بنبست سیاسی این کشور در سال ۲۰۱۶ انجامید. آمریکا نیز به نوبه خود دریافت کرد که همکاری با ایران بر سر مسائل منطقهای خاص، همچون مقابله با داعش سودمند خواهد بود. در این مورد، نیروهای تحت رهبری آمریکا و ایران از طریق دولت عراق در بغداد یک سیستم برای همکاری نظامی واقعی ایجاد کرد.
با این حال، روابط ایران و اروپا تا عادی شدن فاصله زیادی دارد. ترکیبی از عوامل مختلف، از بیاعتمادی گرفته تا یاس هر دو طرف به دلیل نبود رشد در این زمینه و مواضع مخالف آنها در مسائل متعدد منطقهای این بهبود روابط را محدود و سخت کرده است. از جمله این اختلاف نظرها در سوریه و یمن است که دو طرف در این کشورها مواضعی کاملا متضاد اتخاذ کردهاند. همچنین یک اختلاف عمیق میان ایران و اروپا بر سر حمایت تهران از حزبالله لبنان، موضع این کشور در قبال اسرائیل و به تازگی برنامه موشکی بالستیک ایران وجود دارد.
اما ایران از سطح سرمایهگذاری اروپا در اقتصاد ایران ناامید شده است. افزایش سرمایهگذاری اروپا یک بخش ضروری از تلاش دولت روحانی برای انجام سالانه ۵۰ میلیارد دلار سرمایه مستقیم و افزایش اشتغالزایی است.رفع تحریم های ایران از زمان اجرای برجام اجازه تجارت با ایران را داده است اما سیاستگذاران ایرانی و بخش اقتصادی هنوز از سطح سرمایهگذاری اروپا در ایران مایوس هستند.
تامین مالی این سرمایهگذاری دارای مشکلاتی است و اغلب بانکهای اروپایی نسبت به سیاستهای آمریکا در قبال ایران، با توجه به وابستگی بسیار آنها به بازار آمریکا و قوانین آن حساس هستند. تعدادی از بانکهای کوچک و دولتی اروپا به ویژه در اتریش، دانمارک، فرانسه و آلمان تامین مالی قراردادها و سرمایهگذاریها در ایران را فراهم کردهاند و دولتهایی مثل ایتالیا و دانمارک خطوط اعتباری را برای حمایت از صادرات به ایران ایجاد کردهاند؛ هرچند، بانکهای بزرگ اروپایی که مشارکت آنها برای سرمایهگذاریهای بزرگتر و بلند مدتتر در ایران ضروری است، هنوز برای این تعامل بیمیل هستند.
این انتظارات و پیششرط ها به این معنی است که اروپا و ایران در معرض بیاعتمادی و یاس در تلاشهایشان برای بهبود روابط قرار دارند.
اختلاف با ترامپ
اعضای اروپایی توافق هستهای و اتحادیه اروپا در طول یک سال گذشته بارها به طور جدی بر ادامه تعهد خود به این توافق تاکید کردند و آن را به آمریکا یادآوری کردهاند. آنها تصریح کردهاند که اگر دولت ترامپ تصمیم به خروج از توافق بگیرد، به طور قطع منزوی خواهد شد. برخی دولتهای اروپایی همچنین به روشنی مشخص کردهاند که ادامه برجام پیششرط آنها برای همکاری با دولت ترامپ بر سر مسائل مربوط به ایران، از جمله درباره مسائل منطقهای است. آنها تلاش دارند ترامپ را متقاعد کنند که تعامل چند جانبه با ایران راهی موثرتر برای تغییر محاسبات ایران به جای سیاست مهار است.
اگرچه پایتختهای اروپایی نگرانیهای مشترکی با آمریکا درباره ایران دارند، اروپا به سرعت در حال جدا کردن راههایش با دولت ترامپ در خصوص دو مسئله اصلی است؛ اول اینکه آنها بر سر اینکه می خواهند با ایران چه چیزی به دست آورند، اختلاف نظر دارند. هدف از اظهارات ترامپ درباره ایران که سیاست آمریکا را پیش می راند، تلاش برای تضعیف جمهوری اسلامی و شاید ایده تغییر نظام در این کشور است. رکس تیلرسون وزیرامورخارجه آمریکا زمانی که توضیح داد که دولت از عواملی درون ایران که می تواند به انتقال صلحآمیز قدرت درایران بینجامد، حمایت می کند به طور موثر از رویکرد تغییر نظام پشتیبانی کرد. از طرفی دیگر، دولتهای اروپایی امیدوارند که شاهد یک تغییر رفتار در ایران به گونهای که منجر به تامین منافع اروپا و افزایش ثبات در منطقه شود، باشند.
دومین منبع اختلاف اروپا-آمریکا درباره ایران، بر سر ابزارهایی است که برای دستیابی به این اهداف استفاده می شود. دولتهای اروپایی از انزوای ایران با استفاده از ابزار تحریم و مهار به سمت تعامل از طریق ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی در حال حرکت هستند اما دولت آمریکا در مسیر متضاد حرکت و برای انزوای ایران از طریق اقدامات سیاسی و تحریمهای سختتر تلاش می کند.
شاید واضحترین مثال در این زمینه زمانی باشد که دونالد ترامپ در جریان سفر ماه خود به عربستان خواستار همکاری کشورها برای انزوای ایران شد. ساعاتی بعد فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به همراه دیگر رهبران اروپایی به طور علنی انتخاب مجدد حسن روحانی را تبریک گفتند و برای تعامل بیشتر با ایران اعلام آمادگی کردند.
با وجود این تلاشهای اروپاییها، هنوز در میان مقامات واشنگتن از هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات تمایل زیادی برای متقاعد کردن دولتهای اروپایی به دنبال کردن سیاستهای آمریکا در قبال ایران وجود دارد. ناظران آمریکایی بر این باورند که اگر دولت و بازرگانان اروپایی مجبور شوند میان تجارت با ایران و مواجهه با تحریمهای اقتصادی ثانویه آمریکا یکی را انتخاب کنند، ترجیح خواهند داد روابط با ایران را حفظ کنند. آنها همچنین مایلند باور داشته باشند که با تهدید به اتخاذ رویکرد تقابلی در قبال ایران، شامل نابود کردن برجام، فشار برای تغییر نظام یا حتی اقدام نظامی علیه ایران، اروپایی ها را ملزم خواهند کرد سیاستهایی کمتر خصمانه همچون مذاکره مجدد بر سر توافق هستهای یا درخواست از ایران برای تغییر رفتارهایش در خصوص مسائل منطقهای را بپذیرند. دولتهای اروپایی در مخالفت با سیاست ترامپ در قبال ایران خود را در موضعی غیرمعمول، یعنی نزدیکتر شدن به روسیه و چین به جای شرکای سنتی فرا آتلانتیک خود خواهند یافت.
طرح آمریکا: مهار و عقب راندن
سیاستهای واشنگتن موجب ایجاد اتفاق نظر در دولت ترامپ و کنگره بر سر لزوم اتخاذ رویکرد و سختتر در قبال ایران با هدف قطعی تضعیف جایگاه ایران شده است. دونالد ترامپ در ماه اکتبر راهبرد جدید آمریکا در خصوص ایران را با مرکزیت برنامه جامع اقدام مشترک و مهار و مقابله با ایران همراه با فضای سیاسی بسیار کم برای دیپلماسی اعلام کرد.
هرچند، دستیابی به این اهدفا سخت است. همانطور که مقامات دولتی اذعان می کنند، قدرت ایران در منطقه قویتر از هر زمان دیگری از زمان جمله به عراق در سال ۲۰۰۳ است و توانایی این کشور برای ایجاد هزینههایی برای آمریکا و منطقه بسیار بیشتر است. با توجه به سطح جدید این چالش، دولت آمریکا درباره چگونگی مقابله با ایران اغلب بحث جدی داشته است. در حال حاضر، به نظر می آید که جناحهای گستردهای ظهور پیدا کرده است: دونالد ترامپ و همه دیگران.
۱) دونالد ترامپ
رئیسجمهور آمریکا از هر فرصتی برای نشان دادن خصومتش با ایران استفاده کرده است. وی از جهان خواسته تا ایران را در عرصه بینالملل منزوی کند و تلاش کرده بر شرکتهای خارجی برای تجارت نکردن با ایران فشار بیاورد. ترامپ تا به امروز، تمایل قاطع خود برای اتخاذ رویکردی سخت در قبال ایران را به سمت تلاشهایی برای نابود کردن یا تضعیف توافق هستهای جهت داده است.
هیچ تردیدی وجود ندارد که ترامپ می خواهد توافقی را که در دوران رئیسجمهور قبلی حاصل شده، تضعیف کند. وی با وجود ۹ بار تایید پایبندی ایران به تعهداتش در برجام توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سخنرانی اکتبر خود این توافق را تایید نکرد.
ترامپ نشان داده که خواهان کنارهگیری از توافق است مگر اینکه محدودیتهای بیشتر بر برنامه موشکی ایران اعمال شود و محدودیتهای هستهای کنونی این کشور نیز دائمی شود.
ترامپ در مسائل منطقهای نیز تاکنون حمایت آمریکا از عربستان سعودی را در تقابل با ایران دو برابر کرده است. این رویکرد در تضاد کامل با تلاش اوباما برای سازش بیشتر میان این دو قدرت منطقهای قرار دارد. دولت آمریکا همچنین حمایتخود از حملات عربستان به یمن را افزایش داده است. ترامپ حتی در موارد دیگر ک سبب شده واشنگتن را تقابل با دیگر متحدانش در این منطقه، از جمله قطر قرار دهد در کنار عربستان ایستاده است. این پشتیبانی پس از آن اتفاق افتاد که ترامپ قراردادی ۱۰۰ میلیارد دلاری فروش سلاح با ریاض را امضا کرد. معاملهای که در طول تاریخ آمریکا سابقه نداشته است.
۲)دیگران
اما برخی از اعضای کابینه ترامپ، از جمله جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا به نظر می آید که مایلند رویکرد رئیسجمهور در قبال ایران را تعدیل کنند. تعدیل در اینجا به این معنی است که اگرچه گروه بر این باور است که باید فشار را بر ایران افزایش داد، در عین حال معتقد است که برجام بهترین راهحل است. گزارشها حاکی از آن است که این اعضای کابینه تلاش کردهاند ترامپ را متقاعد به حفظ توافق کنند. این گروه در حالیکه از رویکردی تهاجمیتر در قبال ایران حمایت می کند، خواهان پرهیز از فاصله گرفتن و عدم تمرکز روی اولویتهای دیگر دولت برای مقابله با تروریسم است. این افراد همچنین مایل به تعامل با ایران، هرجا که منافع آمریکا تامین شود، هستند. تیلرسون نشان داده است که به دیپلماسی با ایران تمایل دارد. در وزارت دفاع نیز برخی هستند که از ایجاد خطوطی برای کاهش تنش با ایران برای جلوگیری ز درگیری و رویارویی نیروهای دریایی دو کشور در خلیج فارس حمایت می کنند.
در نهایت می توان گفت که این میانهروها ترامپ را متقاعد به پذیرش رویکردی ملایم در قبال ایران کردهاند. به نظر می آید که ترامپ مایل به وارد کردن یک ضربه مهلک به توافق هستهای نیست. وی پیش از این نیز دو بار رفع تحریمهای یران را طبق برجام تمدید کرده است. تصمیم ترامپ در ماه اکتبر برای عدم تایید پایبندی ایران به این توافق به او اجازه داد تا چهره خود را به عنوان فردی سختگیر در برابر ایران حفظ کند و در عین حال، مسئولیت سرنوشت توافق را به کنگره بسپارد. هرچند که قانونگذاران نیز با اقدام نکردن در این زمینه در حقیقت توپ را به زمین رئیسجمهور انداختهاند.
همچنان که سرنوشت توافق هستهای مبهم باقی مانده است، ایران و آمریکا به رقابت با یکدیگر در سایه ادامه دادهاند. کشتیهای نظامی ایران و آمریکا در چند مورد از درگیری با یکدیگر در خلیج فارس خودداری کردند. نیروهای مورد حمایت آنها در عراق و سوریه مبارزه نکردهاند و هواپیماهای بدون سرنشین ایران و جتهای جنگنده آمریکا نیز بر فراز خاورمیانه پرواز کردهاند. دولت ترامپ چند نهاد و فرد ایران را به اتهام ارتباط با برنامه موشکی این کشور تحریم کرده است.
تمامی اینها به معنی این است که دولتهای اروپایی باید خود را برای افزایش تنش میان تهران و واشنگتن آماده کنند.
نقشه ایران: منزوی کردن ترامپ، تعامل با جهان
سیاست خارجی ایران تا به امروز مبنی بر ادامه استراتژیاش در دوران ریاست جمهوری اوباما بوده است. رهبران ایران مراقب بودهاند تا در واکنش به لفاظیهای ترامپ بیخود احساساتی نشوند، به ویژه اینکه مقامات ایرانی بر این باورند ترامپ برای انجام دادن آنچه آنها مدتها انتظارش را داشتهاند، موفق بوده است: ایجاد شکاف میان اتحادیه اروپا و آمریکا بر سر ایران.
اولویت فوری ایران در عرصه سیاست خارجی تضمین این است که سرانجام بار دیگر با جامعه جهانی ارتباط برقرار کند. تهران می خواهد اطمینان یابد که روسیه و چین و به ویژه اروپا در هر تنش با آمریکا بر سر برجام، کنار ایران ایستادهاند. مقامات ایرانی معتقدندکه این اتفاق نظر جهانی درباره ایران موثرترین ابزار برای ایمن کردن این کشور در برابر تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل است که زمینهساز فشار بر ایران در دهه ۲۰۰۰ بود.
دولت روحانی با نگاه میانهرو و جهانی شدن خود از هر فرصتی استفاده کرده است تا ایران را شریکی قابل اعتمادتر و معقول تر برای اروپا در مقایسه با دولت ترامپ نشان دهد.
دولت روحانی که به دنبال طی کردن مسیر پیشرفت به ویژه در حوزه اقتصادی است، چشم به اروپا دارد. هرچند تمامی ارکان قدرت در ایران اینگونه فکر نمی کنند که این مسیر درست است و تماس با اروپا را قماری می دانند که ایران در آن می بازد. همانند بسیاری از آمریکاییها، آنها نیز بر این باورند که اروپایی ها، ناگزیر به دنبال کردن سیاست آمریکا در قبال ایران هستند. این نگرانیها بارها در اظهارات سران این کشور ابراز شده است.
تصمیم ترامپ برای تایید نکردن توافق هستهای اثبات موضع تندروهای ایران است که آمریکا قابل اعتماد نیست و پای وعدههایش نمی ایستد. اکنون مخالفان مذاکرات هستهای خواستار توسعه روابط قویتر و راهبردیتر با روسیه هستند.
دولت ایران بارها اعلام کرده است بر سر ابعاد توافق هستهای، آنگونه که ترامپ خواهان آن است دوباره وارد مذاکره نخواهد شد. تهران علاوه بر این، تاکید دارد که در صورت خروج آمریکا از توافق یا سختتر کردن فشار بر ایران از طریق تحریمهای جدید گزینههای خود را دارد. ایران دو گزینه را مشخص کرده است: اول، مقامات ایران نشان دادهاند که برای همکاری با اروپا، چین و روسیه به منظور حفظ ابعاد برجام آماده هستند. دوم، تهران هشدار داده است که به سرعت می تواند برنامه هستهای خود را به سطح قبل از ۲۰۱۳ بازگرداند. رئیسجمهور روحانی تصریح کرده است که اگر آمریکا تعهدات برجامیاش را اجرا نکند، ایران خیلی فوری به وضعیتی حتی پیشرفتهتر از زمان پیش از آغاز مذاکرات هستهای خواهد رفت. ایران به علاوه درباره پیامدهایی که ایجاد هرگونه تنش پیرامون مسئله هستهای می تواند برای منطقه ایجاد کند، هشدار داده است. علیاکبر صالحی، معاون رئیسجمهور ایران از غرب خواسته است تا رویکردی محتاطانهتر هنگام تعامل اتخاذ کند و هشدار داده است که حفظ نکردن توافق هستهای از سوی دیگر طرفها می تواند به رفتارهای تنشزای تمام بازیگران منجر شود و تنشها و درگیریها را به گونهای تشدید کند که همه در آن بازنده هستند. مقامات ایرانی در گفتوگوهای خصوصی به همتایان اروپایی خود گفتهاند که اگر ترامپ توافق را تضعیف کند، داخل ایران هیچ گونه حمایت از مذاکره مجدد وجود ندارد.
اروپا چه کاری باید انجام دهد؟
اروپاییها بخش زیادی از سال گذشته را به تلاش برای متقاعد کردن دولت ترامپ به حفظ برجام صرف کردند اما اکنون به وضوح مشخص است که رویکرد اروپاییها و آمریکا در قبال این توافق اختلاف نظر وجود دارد. آنها همزمان با محافظت از توافق هستهای باید خود را برای شکست آن نیز آماده کنند. برای این منظور، بازیگران اروپایی می توانند به طور فعالانه برای حل مشکلات کنونی در توافق تلاش کنند. آمریکا تحت ریاست جمهوری ترامپ، برای حل مشکلات حوزه بانکداری و مالی پیشروی شرکتهای اروپایی انعطاف کمتر و همکاری بسیار کمتری دارد. دولتها و ناظران اروپایی لازم است که اقداماتی عملی به کار گیرند و به عنوان مثال، به بانک سرمایهگذاری اروپا اجازه دهند تامین مالی سرمایهگذاری مشروع شرکتهای اروپایی در ایران را انجام دهد.
دولتهای اروپایی همچنین باید همکاریهای کنونی را تقویت کنند تا در صورت خوج آمریکا از توافق هستهای این شرکتها با مشکل مواجه نشوند. اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی طرف برجام باید رهبری یک ابتکار عمل سیاسی را به همراه روسیه و چین به دست گیرند به گونهای که به ایران مشوقهای لازم برای ادامه پایبندی به عناصر کلیدی توافق را بدهد.
واضح است که ایران بدون آمریکا، محدودیتهای هستهای برجام را نخواهد پذیرفت. بنابراین، اتحادیه اروپا و دولت های اروپایی باید مقابل هرگونه تجدید تحریمهای ثانویه آمریکا بایستد. این کار برای تضمین امنیت شرکتهای اروپایی در برابر ابزارهای تنبیهی آمریکا در صورت انجام دادوستد مشروع با ایران ضروری است. این اقدام به علاوه، به ایران این آرامش خاطر را می دهد که می تواند به بازگشت به بازار اقتصاد جهانی ادامه دهد.
با این حال، با توجه به وابستگی زیاد بانکهای اروپایی به نظام مالی آمریکا، شرکتهای اروپایی اموال زیادی را در دستان مسئولان آمریکایی دارند که به راحتی می توانند اقدامات تنبیهی علیهشان اتخاذ یا آنها را مجبور کنند بین ایران و بازار آمریکایی یکی را انتخاب کنند.
برای رهبران اروپایی بسار سخت است که بر رئیسجمهور آمریکا که به سازوکارهای بینالمللی اهمیتی نمی دهد، فشار سیای وارد کنند. آنها می توانند همکاری خود با روسیه و چین و دیگر غولهای اقتصادی آسیا همچون هند، کره جنوبی و ژاپن را افزایش دهند و از وابستگی خود به آمریکا بکاهند. اروپا علاوه بر این باید ارزش دیپلماسی با ایران را از طریق تمرکز بر روی حوزههایی که ممکن است بر سر آنها با تهران به توافق برسند، نشان دهد. نتایج ملموس حاصل از دیپلماسی می توان بهترین پاسخ به سیاست دولت ترامپ در قبال ایران باشد.
اقدام دیگری که اروپا می تواند انجام دهد این است که رویکردی عملگرایانه در قبال برنامه موشکی بالستیک ایران که بسیار مورد نگرانی آمریکا است، اتخاذ کند. در میان اروپاییها تمایلاتی برای این رویکرد به گونهای که منجر به نقض برجام نشود، وجود دارد. این رویکرد می تواند شامل محدود کردن برد موشکهای بالستیک کشورهای خاورمیانه، از جمله ایران و عربستان باشد. اروپاییها با چنین اقداماتی می توانند اعتمادسازی و زمینه را برای تسهیل رایزنیها بر سر شفافیت بیشتر و محدودیت بر آزمایش موشکهای بالستیک در منطقه فراهم کنند.
اروپا علیرغم تلاشهای دولت ترامپ برای افزایش فشار بر کشورهای اروپایی برای محدود کردن تعاملاتشان با ایران، می بایست تعامل خود را هم با واشنگتن و هم تهران حفظ کند. نقش اروپا در کمک به کاهش بحرانهای سیاسی خاورمیانه تا حد زیادی وابسته به تواناییاش برای تعامل با قدرتهای مربوطه همچون ریاض، تهران و واشنگتن است. اروپا باید کانالهایی را که مقامات ایران و در میان دولت آمریکا ایجاد کرده است، حفظ و تقویت کند. یکی از اقدامات مهم و نمادین برای مقابله با این رویکرد ترامپ می توان سفر هرچه بیشتر سران اروپا به ایران باشد.
هدف کلی از چنین تعاملاتی می تواند دنبال کردن دیپلماسی با ایران بر سر مسائل غیرهستهای، با انتظارات واقع بینانه و با هدف دستیابی به نتایج محسوس باشد. پیشرفت در حل مسائل و اختلافات می تواند به اعتمادسازی میان ایران و غرب کمک کند. در حقیقت اجرای توافق هستهای خود منجر به آغاز این روند شده است.
در مجموع، حفظ توافق هستهای و مدیریت ارتباط جدید با تهران بهترین راه برای اروپا است تا یک نفوذ واقعی بر مسائل امنیتی منطقه و جهان داشته باشد. اگر توافق هستهای تضعیف شود، امید کمی وجود خواهد داشت که مسائل بینالمللی دیگری همچون کره شمالی و یا مسائل کنونی خاورمیانه از طریق دیپلماسی حل و فصل شود.
منبع : نامه نیوز