مازندمجلس: محسن غرویان، مدرس حوزه علمیه قم از جمله چهرههای سیاسی است که بر ضرورت تدبیر سیاسی تاکید کرد.
طی روزهای اخیر شاهد تجمعات و ناآرامیهایی در سطح کشور بودیم. تحلیل شما از این تجمعات چیست؟ نامش را اعتراض میگذارید یا اغتشاش؟
در بررسی این تجمعات باید به چند نکته توجه داشت. اول اینکه شروع این تجمعات از مشهد و برای فشار به دولت آقای روحانی بود به بهانه مسائل اقتصادی مثل گرانی. ولی پشت قضیه گروه سیاسی خاص مخالف دولت قرار داشت که با پیامک فرستادن به مردم تجمع را تشکیل داد. در واقع این گروههای خاص ضددولت ماجرا را شروع کردند اما این وسط یک عده دیگری هم وارد شده و کمکم سر از خارج مرزها درآورد.
منظورتان حمایتهای رسمی برخی مقامات خارجی است یا دستهای خارجی پشت پرده؟
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا وارد قضیه شد و تشکر کرد. گفت حمایت میکنیم و اینها خواستند که به سمت براندازی نظام رفته و تجمعات را هدایت کنند. این نقشه آمریکا است. البته الان مساله مخلوط و پیچیده شده است. یک بخش مطالبات بحق مردم در حوزه مسائل اقتصادی مثل گرانی، اشتغال و... است و سوی دیگر سوءاستفادهگران. البته حق با مردم است. مثلا پولهایشان را در بعضی از این صندوقهای تعاونی پسانداز کرده و الان با مشکل مواجه شدهاند. بالاخره به مردم فشار میآید. گرانیهای بعضی از اجناس یا وعده گرانکردن بنزین یا امثال اینها؛ به مردم فشار اقتصادی وارد میشود و جوش میآورند و به این شکل بروز میکند. اما شک نداریم که عدهای هم در پشت پرده هستند و میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند.
دولت غیر از وعده دادن باید چه اقدامی انجام دهد؟
بههرحال مساله زندگی و معیشت مردم، مساله مهمی است و در لایحه بودجه هم باید بخشی از بودجهها که صرف بعضی از موسسات فرهنگی میشود را حذف کند. موسساتی که اغلب نهتنها کاری برای مردم و دولت نمیکنند، بلکه اوضاع را بدتر هم میکنند. بودجه اینها باید حذف یا تعدیل شود. مجلس هم نباید اینها را تصویب کند. چون به هر حال یکسری بیعدالتیها دیده میشود. دولت باید در سیاستگذاری خیلی حواسش به این مسائل باشد. مساله مهم الان مساله معیشت مردم است. این مساله اول کشور است. ما الان باران نداریم، آب نداریم، دریاچه ارومیه خشک شده، کشاورزیمان واقعا در معرض خطر است و امثال اینها؛ دولت باید این موضوعات را در اولویت قرار دهد و در لایحه بودجه نیز به آن توجه داشته باشد.
اشاره کردید که به مردم فشار اقتصاد آمده و اینطور بروز دادهاند. به نظر شما راه بهتری برای اعلام اعتراض نیست؟ حتما باید تجمعات توام با خشونت برگزار کرد؟
بعضی از حرفهایی که مردم میزنند بحق است و دولت هم البته پذیرفت که مردم حق اعتراض و انتقاد دارند، ولی راهش تخریب اموال عمومی و اغتشاش و اینها نیست. به نظر من دولت باید یک جایی قرار دهد برای اعتراضات مردم. باید هاید پارکهایی داشته باشیم که مردم بیایند حرف بزنند، اعتراض کنند، انتقاد کنند و درد دلشان را بگویند. این درست نیست که دائم بخواهیم صدای مردم قطع و بریده شود. به هر حال آزادی بیان و حق انتقاد و اعتراض را باید به رسمیت شناخت.
مسائلی که شما میفرمایید زمانبر است؛ یعنی اگر دولت همین امروز تصمیم بگیرد و اگر عزم جدی هم داشته باشد که به نحوی اعتراضات مردم را شنیده و مشکلاتشان را حل کند؛ به زمان نسبتا زیادی نیاز دارد. این درحالی است که در تهران و شهرستانها با ادامه تجمعات مواجه هستیم. دولت در شرایط فعلی و برای حل سریع ماجرا باید چگونه عمل کند؟
من فکر میکنم این کار آنطور که شما میگویید زمانبر باشد. البته خیلی هم زمانبر نیست. کافی است اجازه دهند بعضی از این تجمعات برگزار و اعتراضات شنیده شود. مردم بیایند در یک جایی تجمع کنند، حرفشان را بزنند، شعارهایشان را بدهند و از خیابانها جمع شوند. در یک محلی با مجوز وزارت کشور درد دلشان را بگویند. بالاخره مردم باید یک جایی داشته باشند که حرف بزنند و مطمئن باشند که مسئولان حرفشان را میشنوند.
مساله این است که در کشور ما فرهنگ اعتراض به شکلی که شما میفرمایید، وجود ندارد. این روزها دیدهایم که به گفته مقامات مسئول در وزارت کشور، استانداریها و فرمانداریها هیچ درخواستی برای مجوز ارائه نشده است. گویی مردم اصلا باور ندارند که مجوزی برایشان صادر میشود، به همین خاطر اصلا سراغ درخواست مجوز نمیروند. به نظر شما علت این امر چیست و برای رفع آن باید چه کنیم؟
به هر حال مردم میترسند و باید فضاسازی صورت گیرد. بعضی از انتقادات مردم را خود مسئولان باید بیان کنند، منظورم آنهایی است که مصونیت دارند و میتوانند حرف بزنند.
اینکه برخی از مسئولان مثل نمایندگان مجلس زبان مردم شده و انتقادات را بگویند، مسائل را حل میکند؟ فکر میکنید این کار مانع از برگزاری تجمعات منتهی به خشونت میشود؟
برای جلوگیری از خشن شدن تجمعات نیز میتوان از حضور مسئولانی در سطح وزیر کشور و مانند آن استفاده کرد. حضور مقامات در تجمعی که با اخذ مجوز و در یک مکان مشخص برگزار شده است در ایجاد یک فضای آرام برای بیان اعتراضات نقش مهمی دارد.
به نظر شما برخورد دولت با رسانهها و شبکههای مجازی چه تاثیری بر ادامه یا توقف تجمعات دارد؟ ایجاد محدودیت مثل آنچه این روزها شاهد آن بودیم نتیجه مثبتی دارد یا معترضان را بیشتر تحریک میکند؟
به نظر من ایجاد محدودیتها فقط نتیجه موقتی دارد و راهحل ریشهای قضیه نیست. به این خاطر که الان همه از فیلترشکنها یا از شبکههای مجازی دیگر استفاده میکنند؛ به هر حال دنیای امروز عصر ارتباطات رسانهای است. شاید در یک شرایط خاص اضطراری محدود کردن و فیلترینگ برخی شبکهها مثل تلگرام و اینستاگرام اثر موقتی داشته باشد، ولی راهحل نیست.
در مورد عملکرد رسانههای مکتوب مثل روزنامهها و مجلات سوال نمیکنم چون آنها با چارچوب مشخصی مواجه هستند و در شرایط حساس کارشان از همیشه سختتر است اما اجازه دهید به صدا و سیما بپردازیم. عملکرد رسانه ملی را در این چند روز چطور ارزیابی میکنید؟ به نظر شما توانست همان نقشی را ایفا کند که از آن انتظار میرفت؟
من خیلی راجع به صدا و سیما حرفی ندارم. به هر حال هرچه بود را گفتهاند و گفتهایم. به اضافه اینکه اکنون کانالهای اطلاعرسانی و اطلاعگیری مردم دیگر تنها صدا و سیما نیست. رسانههای مختلف، ماهواره و شبکهها هستند که اخبار را رد و بدل میکنند.
در روزهای اخیر بسیاری از فعالان و چهرههای سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا اظهارنظر کرده و به نحوی مردم و معترضان را به آرامش و پیگیری مطالبات از طرق قانونی دعوت کردند. تنها فرد ساکت در این خصوص احمدینژاد بود. همین سکوت باعث شد که برخی معتقد باشند او و اعترضات اخیرش در این ماجراها نقش داشته است. نظر شما چیست؟
بله، نظر من همین ین است که به هر حال استارت کار را احمدینژاد زد. نحوه اعتراض او به قوه قضاییه به نظر من نهتنها جالب نبود بلکه خیلی بد و ساختارشکنانه بود؛ رئیس قوه را رهبری منصوب کردهاند، آنوقت احمدینژاد میگوید که غیرعادلی، اصلا عدالت نداری، صلاحیت نداری، غاصب هستی و... اینها تعریض به مقامات بالاتر هم بود. این صحبتهای ساختارشکنانه او با همان پیام ویدئویی چند دقیقهای شروع شد.
یعنی ساختارشکنی احمدینژاد الگو قرار گرفت؟
بله، تا حدودی.
نکته دیگری که در بررسی تجمعات اخیر باید به آن پرداخت این است که به اعتقاد برخی از تحلیلگران نارضایتی مردم صرفا به دولت محدود نمیشود و نارضایتیهایی نسبت به نهادهای دیگر وجود دارد. به نظر شما این نهادها برای بازگرداندن فضا به شرایط عالی باید چه اقداماتی انجام دهند؟
من فکر میکنم باید اختلافات جناحی - سیاسی گروهها مثل اصلاحطلبان، اصولگرایان، اعتدالیون و... را کمرنگ کرد تا مشترکات زیادتر شود. گروههای سیاسی باید بنشینند و با هم، با مسئولان صحبت کنند، مردم در تلویزیون و... ببینند که اینها با یکدیگر گفتوگو میکنند. نباید به اختلافات دامن زد. به هر حال آن 24 میلیونی که رای دادند یک سری آزادیهایی مطالبه میکنند و حق دارند. ائمههای جمعه خیلی باید مواظب حرفزدنهایشان باشند، تریبونهای عمومی و... همه گروههای در چارچوب قانون و نظام را در مسائل اجتماعی مشارکت دهند و نگاه یکطرفه نداشته نباشند. لازم است که آزادیهای سیاسی قدری بیشتر شود.
اگر گروههای سیاسی هوشمندی لازم را نداشته باشند و سعی کنند که در فضای موجود به موجسواریهای خود ادامه دهند؛ نتیجه چه خواهد شد؟ کدام گروه سیاسی به اهداف خود میرسد و بازنده این ماجرا کدام گروه سیاسی است؟
من فکر میکنم بازنده نهایی کل ملت خواهد بود، یعنی ملت آسیب میبیند، انقلاب، حاکمیت، نظام و همه آسیب میبینند. خدای ناخواسته کشور دچار جنگ و اختلافات داخلی میشود و آرامش خودش را از دست میدهد. مثل کشورهای دیگر همچون سوریه و امثال آن گرفتار نزاعهای داخلی خواهیم شد. خیلی باید با احتیاط، عقلانیت و حکمت حرکت کرد که این اختلافات بین مردم شدید نشود.
منبع : هفته نامه مثلث
منبع : نامه نیوز