مازندمجلس: 1- تجمع های اخیر با سه ویژگی نبود رهبری واحد و مشخص، نوع خاص شعارها و گستردگی تجمع ها در شهرهای مختلف به ویژه شهرهای بسیار کوچک و کمتر شناخته شده، باعث نوعی غافلگیری مسوولان کشور و ابهام آنها درباره ماهیت این تجمع ها شده است.
گستردگی تجمع ها به ویژه بروز آنها در شهرهای کوچک نشانه ای از تغییرات در هرم اطلاع رسانی در کشور است. این تغییر در نتیجه اینترنت و شبکه های اجتماعی روی داده است.
قبل از این مسیر انتقال اطلاعات و واکنش ها، به صورت عمومی و از شهرهای بزرگ به کوچک بود. یعنی اول تهران، بعد مراکز استان ها، سپس شهرهای بزرگ و در نهایت شهرهای کوچک.
اما با وجود اینترنت، مسیر انتقال اطلاعات و واکنش ها افقی شده است. در این وضعیت کوچکترین شهر ایران در یک خط در کنار بزرگترین شهر یعنی تهران قرار گرفته است.
دو ویژگی تجمع های اخیر یعنی نبود رهبری مشخص و گستردگی آنها (پراکندگی شهرها) به ویژه تجمع در شهرهای کوچک و کمتر شناخته شده نشانه ای از تاثیرگذاری شبکه های اجتماعی و پیام رسان های اینترنتی است.
2- اینترنت باعث "جهش در انتقال اطلاعات" و افزایش جهشی اطلاعات و آگاهی افراد می شود. این وضعیت باعث می شود افراد موقعیت خود، موقعیت مطلوب مورد انتظار خود و فاصله میان این دو را تعیین کنند. سپس برای انتقال از موقعیت اول به موقعیت دوم، به دنبال راه های مختلفی باشند. ممکن است راه های پرتنش و رادیکال نیز در کنار راه های مسالمت آمیز قرار بگیرند.
"جهش اطلاعات"، پارادیم ها (اصول) معلوماتی افراد را تغییر می دهد و در نتیجه افراد را به واکنش سوق می دهد. جهش معلوماتی، منجر به مطالبه تغییرات گسترده و اساسی می شود. جهش اطلاعاتی - معلوماتی، انرژی زیادی را آزاد می کند. در صورتی که این انرژی در مسیر مناسب هدایت نشود و منجر به تغییراتی نشود می تواند منجر به اتفاقات تنش آمیزی شود.
3- اعتراض مسالمت آمیز حق هر فردی است و همه باید به این حق احترام بگذارند و از آن پاسداری کنند.
براساس قانون اساسی، برگزاری تظاهرات و تجمع اعتراض آمیز مشروط به عدم حمل سلاح و عدم اخلال در مبانی اسلام آزاد است. بنابراین دولت ایران باید این اصل قانونی اساسی را اجرا کند که هنوز اجرا نشده است.
اصل 27 قانون اساسی ایران می گوید:" تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است."
مردم حق دارند اعتراض مسالمت آمیز داشته باشند و دولت هم باید شرایط مناسبی را برای اعتراضات و راهپیمایی مسالمت آمیز مردم فراهم کند. متاسفانه وقتی مانع از برگزاری تجمع مسالمت آمیز می شویم امکان به خشونت کشیده شدن تجمع افزایش می یابد.
تجمع های اعتراضی اخیر تاکید دیگری بر لزوم توسعه سیاسی، توسعه احزاب، رسانه ها، سازمان های غیردولتی و مردم نهاد به عنوان مجاری انتقال مطالبات، پیام ها، اعتراض ها و ... از توده مردم به حاکمیت است.
4- در تجمع ها و ناآرامی ها تعدادی از افراد توسط طرف های مختلف امنیتی و انتظامی دستگیر می شوند. پیشنهاد می شود برای اطلاع خانواده آنها از شرایط و محل بازداشت و روند سیر قانونی، مرکزی برای اطلاع رسانی ایجاد شود تا خانواده ها از نگرانی خارج شوند.
5- تجمع های اخیر علاوه بر اعتراض به مسائل اقتصادی، شامل اعتراض به مسائل سیاسی نیز بود. ندیدن اعتراضات سیاسی خطای راهبردی است و منجر به اتفاقات ناگوار در آینده می شود.
6- اعتراضات مردم در تجمعات اخیر هم فراتر از مسائل اقتصادی و سیاسی بود و هم فراتر از احزاب اصولگرا و اصلاح طلب. به نظر می رسد آنها به کارآمدی و مجموعه ای از نقاط ضعف و مشکلاتی که ریشه حل آنها فراتر از دولت است اعتراض دارند. آنها به مشکلاتی در سیستم اداره کشور اعتراض دارند. حل این مشکلات نیازمند تصمیم گیری جدی واساسی در حاکمیت است.
7- نیروهای امنیتی و مقامات کشور نسبت به سال 88، رفتار و موضع گیری بهتری در برابر اعتراضات اخیر داشته اند. به نظر می رسد از تجربیات حوادث سال 88 استفاده کرده اند.
8- جامعه تغییراتی اساسی کرده است. بر اساس اعلام مرکز آمار، 50 درصد جامعه زیر 30 سال هستند و میانگین سنی جامعه 31 ساله است.
ضریب نفوذ تلفن همراه در ایران بیش از 80 درصد و همزمان ضریب نفوذ اینترنت نیز بیش از 50 درصد است. این میزان برای افراد نوجوان و جوان ( یعنی نسل 15 تا 35 سال) به ترتیب بیش از 95 و 80 درصد است.
9- اتفاقات فعلی فرصت بزرگی برای جامعه شناسان و کارشناسان علوم انسانی برای بررسی اعتراضات اخیر است که باید از آنها استفاده کرد.
10- بخش اعظم شرکت کنندگان در تجمعات اعتراضی را طبقه متوسط غیرسیاسی تشکیل می دهد. این معترضان از جناح بندی های اصلاح طلب - اصولگرا عبور کرده اند قائل به تفکیک میان بخش های مختلف حاکمیت نیست. مثلا تفاوتی میان دادسرا به عنوان زیرمجموعه قوه قضائیه، شهرداری (نهاد عمومی) و فرمانداری ( نهاد دولتی ) و نیروی انتظامی (نهاد نیروهای مسلح) قائل نیست.
11- ارزش های بخش هایی از جامعه تغییر کرده است. ارزش هایی که حکمرانان براساس آنها با جامعه رفتار می کنند با ارزش های بخش های مهمی از جامعه تطابق کامل ندارد. میان ارزش های جامعه و ارزش های رسمی شکاف ایجاد شده است.
12- نحوه پوشش رسانه ای حوادث اخیر باعث شد همه رسانه هایی که مدیریت آنها در داخل کشور است سکوت اختیار کنند و هیچ خبری منتشر نکنند یا با تاخیر بسیار زیاد و ناکارآمد.
این وضعیت باعث شد کانال ها و رسانه هایی که مدیریت آنها در خارج از کشور است به راحتی از طریق شهروند خبرنگاران حوادث و تظاهرات و اعتراضات در شهرهای مختلف را پوشش بدهند و از این طریق به صورت جهشی، مخاطبان خود را افزایش بدهند.
مقامات خود می دانند حتی در صورت سکوت و عدم پوشش حوادث توسط رسانه های داخلی، مردم از این حوادث آگاه خواهند شد. با این شیوه تنها مخاطب را دو دستی تقدیم رسانه هایی کرده ایم که مدیریت آنها در خارج از کشور است.
در صورتی که آزادی عمل به رسانه های داخلی داده شود تا حوادث را پوشش دهند هم خبرهای صحیح به اطلاع مخاطبان می رسد هم مانع از گسترش شایعه ها و خبرهای نادرست خواهد شد.
علاوه بر این، در گذشته بسیاری از دفاتر شبکه های خارجی در تهران تعطیل شده اند و بسیاری از تحلیلگران مقیم ایران نیز تمایلی به گفتگو با رسانه های خارجی ندارند.
استفاده از تحلیلگران و خبرنگاران مستقر در تهران می تواند راهی برای انتشار خبرها و تحلیل صحیح تر و دقیق تر باشد.