مازندمجلس: حجت درخشنده، کارشناس ارشد مسایل امنیت ملی در تحلیل اتفاقات اخیر و اعتراضات مردمی بر این اعتقاد است که اپوزیسیون برانداز درصدد موجسواری بر مطالبات مردمی است.
متن کامل گفتوگو با حجت درخشنده کارشناس ارشد مسایل امنیت ملی به شرح زیر است:
در روزهای اخیر شاهد برخی اتفاقات در شهرهایی همچون مشهد و کرمانشاه بودهایم. ارزیابی جنابعالی از این اتفاقات چیست؟
رضایت مردم و تامین حقوق رفاهی آنان اولین اولویت دولت منتخب مردم است. انتظار مردم از دولت دوم آقاى روحانی تغییر رویه نسبت به دوره اول به نفع مردم و منافع ملی بود که قول آن را در رقابت انتخاباتی اخیر به مردم دادند، اما متاسفانه به هر دلیلی این تغییر رویه در دولت دوم تدبیر و امید تاکنون عملی نگردیده است. لذا مردم نسبت به این رویکرد دولت اعتراض دارند و این موضوع تا اینجاى کار دسیسه نیست، اعتراض بحق مردم است و در قانون اساسی نیز به رسمیت شناخته شده است.
البته باید توجه داشت که هرچند دولت مسئولیت تحقق مطالبات مردمی و پیگیری خواستههای ملی را بر عهده دارد اما بر همگان واضح است که دولت، قدرت لازم و ضروری برای اجرای بسیاری از مسایل را ندارد. البته خواستههاى مردم در این اعتراضات هم مشخص است. بطن واقعی مردم به وضعیت معیشتی، رفاهی، گرانی، بیکارى و... معترض هستند. این خواستههای بحق مردم است و قابل انکار نیست. دولت موظف به تامین خواست و رضایت مردم است و این مطالبه و خواست مردم باید توسط دولت تامین شود. مشخص است که تامین خواستهها و مطالبات مردم با این ترکیب و ارنج حاکم بر دولت امکانپذیر نیست. بهطور واضحتر، بسیاری از دلسوزان به آقای روحانی هشدار دادند که معرفی کابینهای در طراز ملی به مجلس برای رفع مشکلات و اجرایی کردن قولها و وعدههایشان به مردم ضرورت دارد ولی این هشدار خواص دلسوز و ملی تا حدود بسیاری و البته به دلایل مشخصی که بخشی از آن فشارهای نهادهای دیگر بود عملی نشد.
در همین رابطه اقبال و توصیه بسیارى از عقلاى پوزیسیون و اپوزیسیون در داخل و خارج کشور در جریان انتخابات از بین نامزدهاى تایید صلاحیت شده، به آقاى روحانی بهعنوان تنها نامزد موجود براى ایجاد امید، تغییر رویه نسبت به دولت اول بود اما متاسفانه ترکیب و ارنج دولت دوم روحانی بعد از انتخابات موجب ناامیدى شده است. بنابراین هم به دلیل ضعف کابینه و هم به دلیل آنکه دولت اختیارات و قدرت لازم را برای عملیاتی کردن مطالبات مردمی ندارد باعث شده جو عمومی به سوى اعتراض در حال حرکت باشد.
بیتوجهیها به اعتراضات بحق مردم توسط دولت و دیگر نهادهای دارای قدرت، مورد طمع بخش رادیکال و فرصتطلب اپوزیسیون و پوزیسیون داخل و خارج کشور قرار گرفته است که با این موضوع هم نباید قهرى و یا غرضورزانه برخورد شود بلکه باید کاملا مسئولانه، عارى از هرگونه حب و بغض و صرفا با انگیزه سازنده و اصلاح امور ملی با آن برخورد کرد.
این اتفاقات را از جنس اعتراض مردمی میدانید یا خیر؟
اعتراض به حقوق رفاهی، وضعیت معیشتی، حق زندگی، مسکن، شغل و... بعنوان یک شهروند ایرانی حق مسلم براى زیست مردم و هر شهروند کشور است و این مطالبه و اعتراض پس از سپرى شدن چهل سال از انقلاب ملت ایران، از جنس و خواست خود مردم است. اصل خواسته و مطالبه آنان از انقلاب 57 تامین چنین حقوق اولیهای بود. زیرساخت تامین خواست و شعار استقلال کشور در انقلاب، تامین استقلال معیشت و زندگی شهروندان کشور است تا احدى از شهروندان ایرانی به خاطر تامین حداقلهاى معیشتی و زندگی خود مجبور به تمکین از خواست بیگانگان و دشمنان ملک و ملت نگردند.
زمانی که معیشت و زندگی عموم مردم با آسیب و تهدید و مشکلات مواجه شود، استقلال شهروندان هم مورد مخاطره قرار میگیرد. در این حال طمع و تقرب شبکههاى بیگانه بر شهروندان کشور راه نفوذ مییابد، بستر فعالیت براى فرصتطلبان و سودجویان فاسد فراهم میگردد. منافع ملی مورد طمع و تهدید منفعتطلبان و فرصتطلبانه فاسد و خائن به ملت و کشور قرار گرفته و همه عوامل قدرت ملی کشور مورد تهدید ملی قرار میگیرد. بنابراین اعتراض متعلق به مردم و حق مسلم آنان است. جنس اعتراض مردم مشخص است، مردم در سال ٥٧ انقلاب کردند، هزینه انقلاب هم پرداختهاند. امروز دنبال مطالبات خود از انقلاب بوده و دنبال انقلاب تکرارى و برگشت به چهل سال پیش خود نیستند. انتظارشان از حکومت و دولت خواستههاى بحق خود از انقلابشان است. سود سرمایهگذارى و هزینهکرد خود را از قدرت و دولت با تامین خواستهها و مطالباتشان میخواهند.
این مردم که عرض میکنم همه اقشار جامعه با هر نوع تفکر، گرایش، دین و مذهب هستند که در انقلاب سال ٥٧ به عنوان یک ملت و شهروندان کشور در قالب اکثریت جامعه ایران همه قدرتها و جامعه جهانی را به پذیرش خواست خود براى تغییر رژیم گذشته و حاکمیت خواست اکثریت ملت ایران وا داشتند. حال مردم اعتراض و مطالباتشان از حاکمیت و دولتهاى بعد از انقلاب مشخص است. نباید جریانهاى اپوزیسیون و پوزیسیون با پوشش مردم، خواست و مطالبات بحق مردم را مصادره به مطلوب کرده و خواستهاى مردم را وجهالمصالحه قدرتیابی خود کنند. البته آنان هم به عنوان یک شهروند ایرانی داراى حق و حقوق خود هستند که باید بتوانند مطالبات خود را بعد از چهل سال با اصلاح ادبیات و اصلاح ساختارى و تشکیلاتی مورد قبول به مردم، افکار عمومی، حکومت و دولت ارائه دهند، از رقابتهاى افراطی و خشن براى کسب قدرت با توسل به خشونت بپرهیزند و خود را در یک میدان رقابت سازنده و مفید براى ملت و کشور قرار دهند.
آقای جهانگیری معاون اول رئیسجمهور در واکنش به حوادث مشهد این تحلیل را ارائه دادند که دود این اتفاقات به چشم کسانی میرود که آن را طراحی کردهاند؟
آقاى جهانگیرى حتماً اطلاعاتی دارند که با این صراحت بیان کردهاند، اما تحلیلها هم عموماً بر همین مدار است. البته تمرکز دولت باید معطوف به تامین مطالبات و خواست واقعی مردم باشد. این قبیل رقابتها با دولت، مناسب اهل قدرت نیست و معکوس جواب میدهد، دولت باید مراقب باشد که در این میدان همبازى چنین جریانهایی نشود.
رسانههای اپوزیسیون مانور زیادی بر اعتراضات اخیر و اعتراضات صنفی دارند. به نظر شما علت اصلی تمرکز آنان روی این موضوعات چیست؟
اپوزیسیون و مجاهدین خلق متاسفانه به علت تفکر جداى از بطن مردم و نگاه سازمانی به موضوعات همچنان در حال خطا و خطااندازى خود و دیگران هستند. مجاهدین خلق بعد از چهل سال هنوز ادبیات خود را اصلاح نکردهاند تا بتوانند نظرات خود را بدون توهین و حب و بغض و خشونت در اختیار عموم مردم ایران قرار دهند. این نشان از فقر و ضعف یک تشکیلات با قدمت بیش از نیم قرن است. اولین مشخصه یک تشکیلات سیاسی که ادعاى حضور در قدرت میکند، نوع ادبیات ارتباطی با عموم مردم خود است، هیچ فردى از توهین و عصبانیت و خشونت توسط جریانی منتقد و مخالف استقبال نمیکند.
به نظرم سازمان منافقین همچنان بعد از 40 سال در حال تکرار اشتباه و خطای استراتژیک خود است.آنها ابتدا باید بپذیرند که گروهی خشن هستند و به خشونت شان اقرار کنند و سپس درباره آزادی و نجات ایران سخن بگویند.ضریب نفرت مردم ایران از منافقین پایین نیامده و بالعکس واکنش های مردم در فضای مجازی به اظهارات سران این سازمان نشان دهنده اوج نفرت مردم ایران از این سازمان برانداز است.
از سوی دیگر باید گفت سازمان منافین هیچ قدرتی و اثرگذارى ای بر خواست مردم ندارند.آنها همیشه سعی می کنند موج سواری کنند.چرا که خودشان آنقدر در میان مردم این منحوس اند که قدرت سازماندهی اجتماعی ندارند.این سازمان همیشه سعی داشته تا خواستهاى بحق عموم مردم را به افراط و خشونت سوق بکشاند تا زمین بازی آنان ساخته شود.مانور آنان روی اعتراضات مردم درباره مسایل معیشتی و اقتصادی در راستای منحرف کردن تمرکز دولت و پاسداران امنیتی است و بر همین اساس همه باید مراقب باشند در تله سازمان منافقین گرفتار نشوند.
نقش و وظیفه سازمانهای اطلاعاتی- امنیتی در چنین شرایطی چیست؟
به رسمیت شناختن اعتراضات، احترام به آن، تأمین حفاظت و امنیت معترضین در مقابل سوءاستفادهکنندگان و موج سواران از اعتراضات مردم، و مقابله با عوامل شبکههاى مخرب که میخواهند با افراطیگرى و اغتشاش امنیت اعتراضات را بر هم زنند. سازمانهاى اطلاعاتی و امنیتی حافظ جان و مال، معترضین و محلها و اماکنی هستند که در آن اعتراض انحام میشود.
مدیران و مسئولان دولت، دیگر نهادهای ملی ذیربط و رسانهها برای آگاهسازی افکار عمومی و پیشگیری از محصول شدن اهداف اپوزیسیون برانداز چه استراتژیای را باید در دستور کار قرار دهند؟
اشکالات دولت که مورد اعتراض مردم است باید با استراتژى مناسب برطرف شود. ارنج کابینه و مدیران آقاى روحانی تکرارى و متعلق به چهل سال پیش است. همین مساله مردم و نسل جوان کشور را ناامید میکند. استفاده از مدیران و شخصیتهاى تکرارى در دولتهاى گذشته چهل سال پیش نه تنها موجب افسردگی و ناامیدى میشود، بلکه نوعی تحجر حاکم در ساختار مدیریتی کشور است. علاوه بر آن استمرار رانت و فساد است، موجب انسداد استعدادهاست، ظلم به مدیران نسلهاى دوم، سوم و چهارم انقلاب و کشور است.
از مرحوم آیتالله هاشمی در یکی از دورههاى بعد از هشت سال ریاست جمهورىاش سئوال کردند اگر رئیسجمهور شدید مجدداً از نیروها و کادرهاى دوران سازندگی استفاده میکنید؟ پاسخ دقیق او الان یادم نیست، اما مضمون آن این است؛ دولت جدید و کابینه، کادر و مدیران امروز خود را میخواهد. آقاى روحانی نمیتواند با مدیران چهل سال پیش خواستههاى امروز مردم را تامین کند. با شخصیتهاى کهنسال باید اتاقهاى فکر، پژوهشکده و... تشکیل داد. براى آینده کشور باید کادر ساخت. با قرار دادن آنان در مراکز سازندگی و علمی، هم سوابق و دستاوردهاى آنان را براى نسلهاى آینده تئوریزه و حفظ میکنیم و هم این سرمایههاى ملی کهنسال امید براى ساخت مدیران آینده کشور را سالم و پرامید محفوظ میدارند. واقعاً ترکیب مدیران دولت و شهردارى تهران مناسب نیست. این ترکیب مناسب خواست و مطالبات مردم نیست و امید مردم را ناامید میکند. در دولت و شهردارى براى همه اهل توانمند، از پیر و جوان جا براى خدمت هست، اما استراتژى مدیریت وجود ندارد، مدار مدیریت تعریف و مشخص نشده و امروز اعتراض بحق مردم ریشه در سوءمدیریت در کل حکومت و دولت دارد.
پیام چنین اتفاقاتی برای نیروهای سیاسی کشور و پاسداران حاکمیت اعم از نیروهای سیاسی و امنیتی و ملی چیست؟
تامین حقوق رفاهی و خواست مردم و رضایتمندى ملت، پاسدارى از حاکمیت ملی است. کسانی که گمان میکنند روحانی شکست بخورد آنها برنده خواهند بود از این مساله غافلند که شکست روحانی یعنی پایان امید تغییر و اصلاح در ایران. این موضوع تر و خشک را با هم میسوزاند. اگر بخواهند موتور دولت روحانی را خاموش کنند باید متوجه باشند که چه هزینه سنگینی را بر گردن نظام و انقلاب خواهند گذاشت. شکست روحانی فقط شکست دولت اعتدال نخواهد بود. این موضوعی است که همه جریانها و تفکرات سیاسی باید متوجه آن باشند. اگر مردم از اصلاح امور از طریق صندوق رای ناامید شوند آن کسی که خشنود خواهد شد جبهه رقیب جمهوری اسلامی خواهد بود. بر همین اساس همه نهادهای ملی موظفند در کمال آرامش و هشیاری برای بهزیستی زندگی مردم، اقدامی عاجل و ملی را دستور کار خود قرار دهند. واقعیت آن است که با نارضایتی مردمی نمیشود و نباید کار سیاسی کرد.
منبع: اعتماد آنلاین
منبع : نامه نیوز