مازندمجلس: به گزارش نامه نیوز  شاید بتوان در عالم سیاست و اظهارنظرها  و اعلام مواضع مرتبط با آن، لقب مظلوم‌ترین واژه را به واژه «انصاف» و مظلوم‌ترین رفتار را به «رفتار منصفانه» اختصاص داد.
انصاف یعنی حرکت برمدار حق و بی‌توجهی به حب و بغض‌ها و امیال نفسانی در هنگام مواجهه با رخدادها و درنتیجه طی طریق در مسیر حقیقت و راستی. 
انسان منصف می‌کوشد به نحوی سخن بگوید، به نحوی رفتار کند و به نحوی گام در مسیر اقدام بگذارد که برآیند جانب‌دارانه‌ای از حرکات و سکناتش در قبال دیگران، قابل‌مشاهده نباشد؛ یعنی هر شاهد بیرونی را به این نتیجه برساند که شخص مذکور، فقط و فقط بر مبنای خیرخواهی و حقیقت‌جویی و جامع‌نگری به اقدامی روی آورده است و حب و بغض‌ها و جانب‌داری‌ها در اعلام رویکردها و عملکردهایش بی‌تأثیر بوده است.
متأسفانه در دوران حاضر، با بسیاری از افرادی مواجهیم که برخلاف آنکه باید نمونه عملی انصاف و عمل به دستورات دینی باشند، تبدیل‌شده‌اند به افرادی که برای تأمین منافع شخصی و گروهی خود، حاضرند به بی‌انصافی روی‌آورند و در این راه، از ذبح مصالح ملی نیز ابایی ندارند. 
افرادی که اگر هم‌حزبی‌ها و هم‌پیاله‌هایشان بر مسند باشند، اطاعت از آنان را تا مرز اطاعت از خداوند بالا می‌برند و به‌محض روی کار آمدن افرادی از جناح رقیب، مقابله با آنان را مصداق بارز عمل به دستورات دینی برای طرد شیاطین می‌دانند.
افرادی که حاضرند برای آنکه هم‌پیاله‌هایشان بر صندلی قدرت تکیه زنند، منافع ملی را فدای منافع گروهی و شخصی کنند و برای آنکه رقیبشان از صدر به ذیل افتد، حاضرند مصالح ملی و اقتدار حاکمیت را مورد هجمه قرار دهند تا اگر نتوانسته‌اند در انتخابات پیروز شوند، لااقل مشکلات رقیب را صدچندان کنند.
یکی از افرادی که در سال‌های ظهورش در عرصه سیاسی کشور، نمونه بارزی از برخورد غیرمنصفانه در قبال سیاسیون و سیاست‌ها را در جامعه به منصه ظهور رسانده است حجت‌الاسلام سید احمد علم الهدی امام‌جمعه مشهد است. او که برای کسب و تثبیت قدرت توسط محمود احمدی‌نژاد، تلاش وافری انجام داده بود و در زمره هواخواهان و حامیان او قرار داشت، پس از شکست نامزد موردحمایتش در انتخابات سال 92، به مقابله با اقدامات و سیاست‌های اتخاذشده توسط دولت حسن روحانی پرداخت و پس از شکست دامادش در انتخابات سال 96 که با «تَکرار» مجدد مردم محقق شد، به علنی‌تر کردن اقدامات مقابله‌جویانه خویش با دولت تدبیر و امید پرداخت و حتی سخنانش موجب شد تا اقدامات ساختار شکنانه ای نیز در مشهد به وقوع بپیوندد.
همان سید احمد علم الهدی که در زمان احمدی‌نژاد در خطبه‌های نماز جمعه، مردم را به صبوری در برابر مشکلات فرامی‌خواند و می‌گفت: «بنا نيست زندگي شما هر جور كه قبلاً می‌گذشته الآن هم همان‌طور باشد» و می‌گفت: «اگر مرغ در دسترس نيست آن را با يك ماده پروتئيني ديگر جايگزين كنيد» و می‌گفت: «مشهدی‌ها مگر اشكنه پیازداغ را يادتان رفته و آن زندگی را فراموش كرده‌ايد؛ مگر قرار است برنامه همان باشد كه قبلاً ‌بوده است» و با تأکید بر اینکه «دشمن می‌خواهد به خاطر شكم ما را از پا درآورد» خطاب به مرغداران می‌گفت: «چرا توكلتان از خدا قطع‌شده است؛ مگر به خدا معتقد نيستید» و می‌گفت: «از چيزی نمی‌ترسيم زيرا رزقمان دست خداست؛ مردم و مسئولين بايد همدل شوند تا در اين جبهه دشمن را شكست بدهيم» و می‌گفت: «دشمن با توطئه اقتصادي و تحريم، ميدان جنگي را به ما تحميل می‌کند و بايد نشان دهيم همان‌طور كه در ميدان جنگ نظامي دشمن را شكست داديم در اين عرصه هم مقاومت می‌کنیم»، به ناگاه و پس از روی کار آمدن حسن روحانی که از جریان رقیب بود، سخنانش را تغییر داد و در نقش مخالف دولت او، به خطبه‌خوانی روی آورد تا جایی که برخی با خود پنداشتند باید علیه دولت و شخص حسن روحانی، قیام کنند.
این بار و در هنگامه دولت حسن روحانی، امام‌جمعه مشهد به جمع دلواپسان معیشت مردم پیوسته و تلاش کرد معیشت مردم را به‌عنوان اهرمی برای مقابله با سیاست‌های دولت تدبیر و امید مورداستفاده قرار دهد، به همین دلیل بود که وی در سخنان اخیرش گفت: «هرسال شب عید قدرت خرید مردم کاهش پیدا می‌کند» و گفت: «مردم از وضعیت حداقلی نیز برخوردار نیستند» و گفت: «مردم در برابر زن و فرزند خود احساس سرافکندگی می‌کنند.» علم الهدی از وادادگی دولت در برابر غربی‌ها گفت، از ناتوانی دولتمردان در مواجهه با مشکلات گفت، از بی‌توجهی دولت به معیشت مردم گفت و از بی‌درایتی دولتی‌ها سخن به میان آورد؛ تا جایی که برخی بر خود فرض دانستند که برای مقابله با دولت حسن روحانی، باید به اردوکشی خیابانی متوسل شوند.
آقای امام‌جمعه مشهد به نحوی از کلاه گشاد برجام سخن گفت، به نحوی از حکومت لیبرال‌ها در دولت سخن گفت، به نحوی از بی‌توجهی دولت به معیشت مردم سخن گفت و به نحوی از ناتوانی دولت در حل مسائل موجود کشور به سخنرانی اقدام کرد که بازخورد سخنانش، تبدیل به شعار علیه رئیس‌جمهور و دولت و نظام و حاکمیت در تجمع مشهد شد، تبدیل به شعار علیه اسلام و انقلاب شد و تبدیل به خوراک رسانه‌های معاند نظام جمهوری اسلامی و خشنودی دشمنان ایران شد.
شکست‌خوردگان کارزار انتخابات، برای آنکه حسن روحانی را ناتوان جلوه دهند و از «تَکرار»های آتی ممانعت به عمل‌آورند تا بار دیگر، خود بر اریکه قدرت تکیه زنند، حاضرند منافع ملی را قربانی امیال خود کنند و دولت جمهوری اسلامی را ناتوان جلوه دهند؛ غافل از آنکه در حال ضربه زدن به ریشه نظام و حاکمیت هستند.
حاضرند فضا را به سمت و سویی ببرند که تجمعات غیرقانونی و مملو از شعارهای ساختارشکنانه شکل گیرد تا دولت را در منگنه قرار دهند؛ غافل از آنکه آمدنیوزها و دیگر معاندین ملت ایران را بدون زمینه‌چینی و ایجاد کمپین، به مقصود خود رسانده‌اند و اهداف آمریکا و حامیانش را محقق کرده‌اند.
نتیجه رفتار غیرمنصفانه و بر اساس امیال نفسانی، ضربه به‌نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران است که به نظر می‌رسد شکست‌خوردگان انتخابات و جریان انحرافی، قصد پیگیری آن را دارند.
البته تجمع دیروز مردم مشهد تحت عنوان «نه به گرانی» که از سوی دلواپسان تدارک دیده شده بود و در نهایت هدایت آن با افزایش جمعیت از دستشان خارج شد حاوی یک نکته مهم دیگری هم بود و آن نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی و معیشتی و نابسامانی‌ها و کاستی‎های حاکم بر کشور است.
بر این اساس بر این نکته باید تاکید کرد که برگزاری تجمعات و راهپیمای‎های مسالمت آمیز و عاری از خشونت آنچنان که در قانون اساسی هم بر آن تاکید شده حق مردم است و باید این حق را به رسمیت شناخت شود و مسوولان به ویژه مسوولان دولتی جدی‎تر از همیشه به خواسته مردم معترض توجه کنند و البته با تحقق هر چه سریعتر این خواسته‎ها مانع از موج سواری شکست‎خوردگان انتخابات بر احساسات و خواسته‎های مردم شوند.منبع : رویداد 24