متن این بیانیه به شرح زیر است:
۹ دی اگرچه در ظرف تقویم، یک روز است و اگرچه با هشت ماه گذشته خود در سال ۸۸ پیوندی وثیق دارد، امّا این روز را نمیتوان بی توجه به مبانی نظری اش مورد توجه قرار داد؛ همین که همة روزها از حیث وجودی یکسان نیستند و کما بیش تکامل می یابند؛ پیدا است که ۹ دی نیز یک مناسبت نیست، بلکه یک فرآیند از روندهای تاریخ معاصر ایران است؛ و مگر تاریخ را بدون فلسفة تاریخ می توان شناخت؟!
خوانش و روایت ۹ دی حتماً یکی از نیازهای ضروری در جامعة ما است، امّا این تاریخ نقلی نمی تواند به ما پاسخ دهد که چرا دیگر روزها، ۹ دی نشد و چه چیزی باید بر یک روز الحاق و بار شود تا آن روز، به روزی طراز و اصطلاحاً یوم الله تحولّ یابد؟ به دیگر سخن روزهای واقعه، روزهای هر روزی نیستند؛ همان طور که مرکز لرزه نگاری و تحقیقات ژئوفیزیک می تواند تأثیرات شکاف ها و گسل را بر روی یکدیگر مطالعه و اندازهگیری کند و فعالیت لرزه ای را در قطعه ای موجب تشدید فعالیت های دیگر قطعات زمین اعلام نماید، از چه روی نتوان از منظر وجودی و فلسفة تاریخی به شناسایی لرزه ها در زمان ها و جهان ها اجتماعی و مکان ها دست یافت؟!
پوزیتیوسیم و نیز اهالی هرمنوتیک اگرچه چنین معارف کلّی را دربارة قوانین کلی ایّام نادیده انگارند، امّا آنها بخواهند، یا نخواهند، همة مکان ها کربلا نمی شود؛ همانطور که هر روزی را نمی توان عاشورا به حساب آورد. یزیدی لازم است و حکیم و امامی؛ عباس(س)، مسلمی و حبیبی و حرّی(علیم صلوات الله) و شمری که تدارکگر روزی تاریخی شوند؛ همانطور که اگر کذابان و مدعیان عالم جمع شوند و بخواهند آخرالزمان و منجی را خلق کنند، در آفرینش آن باز میمانند. زمان ها باید سپری شود تا زمانی به جز وقت رایج، افقی را بگشاید.
از اینرو دهـها و صدها عامل عینی، معنوی و هزاران تمهید لازم است تا ۹ دی خلق شود؛ از این رو حکومتی بودن این روز و یا آنگونه که مهاجرانی آفریدن آن را برساخته ای از محاسبه پوشش درختان و تصاویر هوایی هلی کوپتری از تظاهرات کنندگان می دانست، مفروض باطلی است که فاقد قدرت تبیین است؛ با این مقدمة کوتاه نظری شاید بتوان مفاهیم وجودی و اجتماعی ۹ دی را در اجزای زیر معرفی کرد:
۹دی و نظام امامت - امّت
رابطة امامت- امّت واجد شبکه ای از معارف و حکمت عملی است؛ آفرینندة سازمان فکری و زیسته ای عینی که بدیل الگوی دولت- ملت غربی و بر معنویت و سیاستِ توأمان تأکید داشته و به رغم پیشینه ای عمیق در صدر اسلام، امّا نوع تکامل یافتة آن جزوی از محصولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی انقلاب اسلامی است؛ فرایندی که اوجش در مقاطعی چون ۱۵ خرداد ۴۲، ۲۲ بهمن ۵۷، دفاع مقدس و ۹ دی متبلور گردیده است؛ تجربه ها نشان می دهد «نظام امامت- امّت» سازوارترین مدل مشارکت مردم ایران در حوزه اجتماعی است؛ الگویی که «فقاهتِ حکیمانه» و «امّتِ مسئول» دو ضلع لاینفک این تشکیلات ملّی به شمار می آیند؛ به نظر می رسد در صورت توجه به مبانی نظری و مؤلفه های اجتماعی الگوی یاد شده و کاربست ظرفیت های اجتماعی و سیاسی رابطة امّت- امامت در دیگر حوزهها به خصوص بخش اقتصادی و سازندگی ایران، ره آموز ارکان قدرت ملّی و کارآمدی نظام اجرایی کشور خواهد شد.
۹ دی و مهارت ملّی ایرانیان
انقلاب اسلامی ایران در قریب به چهار دهه از زایش فکری خود، نوعی از رابطة اجتماعی و سیاسی را در ایران به نمایش گذاشت که می توان از آن به دوره ای متکامل از رابطة امامت – امت تعبیر کرد. چنانکه گفته شد، رابطه امامت- امّت، حاوی مجموعه ای از آموزه های تاریخی، دانش، مهارت ها و کارویژه های اجتماعی- سیاسی است که در سختی ها، بحران ها و تنگناها به دادِ نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران رسیده و گذار از شرایط بحرانی مختلف را تسهیل کرده است.
مدیریت غائله های تجزیه طلبانه صدر انقلاب، تدارک و مدیریت خُلقیات دولت موقت، مدیریت دوران سیاه ترورها و آشوبهای دهة ۶۰، ادارة دفاع مقدس، مواجهة عالمانه با لیبرال ها، تکنوکرات ها و تجدید نظر طلب ها، مدیریت بحران ناشی از تعطیلی سفارتخانه ها از سوی اروپاییان، مدیریت بحران های طبیعی، مدیریت غائله ۱۸ تیر ۷۸ ،کنترل ملّی و منطقه ای بحران داعش و نهایتاً مدیریت اعجازگونهی فتنه ۸۸ و ... از جمله آنها است؛ از این رو، می توان گفت، خلاقیت اداره بحران ها در چارچوب ارزش ها و فضیلت های انقلابی، جزئی از مهارت های نیروهای انقلابی در مکتب امامت- امّت به شمار میآید.
مهارت های ملّی- انقلابی ایرانیان برخاسته از دانش های غیر بومی مدیریت در بحران ها نیست. شاید بتوان آن را دستِ خودسامانِ انقلاب در حلّ و فصل بحران های داخلی نامید؛ مهارتی که کارگاه های آموزشی آن عرصه های عینی نظام امامت- امّت در گسترة ایران است.
۹ دی و قانونگرایی
کارکرد اساسی قانون؛ حمایت از ارزشها، هنجارهای جامعه و مبارزه با تمامیت خواهی ها و کج رویها است. پر واضح است، برابری در قبال قانون و احترام به نهادهای قانونگذار از اهّم توجهات ایرانیان در حماسة ۹ دی بود. در آشوب های سال ۸۸، جبهه مقابل نظام، به قانون، قانونگذار و نهادهای قانونی وقعی ننهاده و ره آموز هرج و مرج در ایرانِ باثبات شدند. امّا رهبری فرزانه انقلاب و قاطبة ملّت با صیانت از صندوق های رأی، فصل ممتازی را در مراقبت از مردم سالاری در تاریخ جمهوری اسلامی رقم زدند.
۹ دی و اتّهام تقلّب
سرکردگان اغتشاش با اسم رمز تقلّب، به سازماندهی آشوب مبادرت نموده، غائله اصلی را ایجاد و آن را شعله ور ساختند. قلبِ واقعیتی که خود به آن باور نداشتند؛ زیرا تقلّب سیستماتیک با توجه به ابعاد اجرایی پیچیده و چند لایة امور اجرایی و نظارتی انتخابات در ایران امری شبیه توهم به شمار می آید. این ادّعا، بنیان سیئه ای را بنا نهاد که سرانجام می توانست دامن خودشان را نیز بگیرد؛ امّا عدم تنازل نظام امامت – امّت در پاسداری از صندوق های رأی، به سدّ محکمی مقابل قانون شکنان و واضعان نظریة غیرعلمی تقلّب تبدیل شد.
۹ دی و حلم مدنی
در مدت چند ماهه فتنه، نظامی از مدارا، تسامح، رأفت اسلامی و مدیریت مردمگرایانه از سوی دستگاه شناختی فقاهتِ حکیمانه و رهبری نظام اعمال گردید که خود یک الگوی مدیریت بحران است؛. حکومت دست به اسلحه نبرد و با تدارک صبوریِ هوشمندانه و اتخّاذ حلم مدنی در سطوح ملّی، ره آموز اقناع ملّی شد؛ نظام با حلم مدنی، دالّهای شناور پشتیبان نظریة تقلّب را از صحنه خارج و اتهام شگفت آور دستکاری در انتخابات را به حاشیه راند؛ این در حالی است که در معاهدات شناخته شده و قوانین داخلی کشورها و همچنین رویههای رایج، تنها نهاد مجاز برای استفاده از عنصر قانونی زور برای دفع ضرر معارضین، نهاد دولت و حاکمیت می باشد.
۹ دی و ظهور قدرت ملّی
بیشک تبلور توانایی، اراده، استعداد و ظرفیت یک واحد سیاسی یا ملّت که با اتّکای به آن، دولتها و ملّتها می توانند آرمانها، اهداف و منابع ملی خویش را حفظ نمایند، حائز اهمیت است. در حوادث سال ۸۸ مردم با اعتماد به حکومت، در زمانی مناسب، قدرت ملّی ایرانیان را به نمایش گذاشتند؛ جوهره ی این قدرت ملّی همانا سرمایة اجتماعی نظام بود که مبتنی بر رضایت دوسویهی مردم و حاکمیت است.
۹ دی و مقایسه تطبیقی مواجهة نظامها
مقایسه نوع، چگونگی و گسترة مقابله جمهوری اسلامی با آمرین، مباشرین و سازمان دهندگان چند لایه حوادث سال ۸۸ با کشورهای دستخوش نا آرامیهای مشابه از جمله در آمریکا، ترکیه، پاکستان، عربستان، بحرین و ... به خوبی نشان می دهد که اصل اوّل در نظام جمهوری اسلامی، مردم سالاری دینی، تعامل محبّت آمیز مردم- حاکمیت، تکریم آحاد ملت و تبدیل قانون به مطالبهای بین الاذهانی است.
۹ دی و مردم سالاری دینی؛
دموکراسی پدیده ای نوظهور، امّا جمهوریت و تکریم جمهور- بنا به قول آیت الله العظمی جوادی آملی حفظه الله- در اسلام جزو ودایع الهی است؛ از آنجا که خّط خارجی آشوب و فتنه در حوادث سال ۸۸ ، هم جمهورِ آراء و هم اصل امامتِ نظام را هدف قرار داده بود، مردم سالاری دینی بدون اتّکا به تدارکات رسمی و دولتی متبلور شد و خود را به عنوان جایگزین دیگر اشکال مشارکت سیاسی بر سپهر افکار عمومی نشانید.
۹ دی و زیستة عمّارِ یاسر
هوشیاری و برخط بودن مردم مسلمان نسبت به اهداف، میزان تلاش و موفقیت دشمن در رسیدن به آن و نیز جایگاه، توان و میزان پیشرفت مردم در مقابله با دشمن خارجی و برخی همپیمانان معدودشان در داخل، حاکی از تبلور ویژگی های ایرانیان در قدرت بسیج سیاسی از معبر بصیرت انقلابی بود. پیشی گرفتن «تودة امّت» از برخی «خواص پرخرج و کم فایده» و تکثیر الگو و زیستة عمارِ یاسر از ثمرات ماندگار این حادثه بوده است.