مازندمجلس: فدرالیست های اتحادیه اروپا بر این باور هستند که اکنون زمانی مناسب برای پیشبرد برنامه های ایجاد نیروی دفاعی اروپا، خارج از کنترل دولت ملی است.
بوروکراتها در بروکسل مدتهاست که آرزو دارند نیروهای مسلح کشورهای عضو اتحادیه اروپا را با هدف نهایی ایجاد ارتش اتحادیه اروپا کنترل کنند. انگلیس عمدتا مانع اصلی این تلاش ها بوده و آنها را به عنوان نقض حاکمیت ملی و ایجاد رقیبی مهم برای ناتو قلمداد می کند. با این حال، با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا فدرالیست های اتحادیه اروپا بر این باور هستند که اکنون زمان مناسبی برای پیشبرد برنامه های ایجاد نیروی دفاعی اروپا، خارج از کنترل دولت ملی است.
اگر این تلاش ها موفقیت آمیز باشد، مقامات اتحادیه اروپا، در مورد اعزام بیشتر سربازان به جبهه های جنگ تصمیم خواهند گرفت. این مقامات بر این باور هستند که تصمیم برای اعزام نیرو با پیامدهای بالقوه مهلک آن، یکی از مقدس ترین وظایف محسوب می شود.
با این حال اخیرا شورای اروپا گام مهمی جهت تبدیل سناریو تشکیل ارتش اتحادیه اروپا به واقعیت برداشته است. این شورا اخیرا پیمان «همکاری ساختار دائمی» یا PESCO را جهت توسعه همکاریهای دفاعی اعضاء اتحادیه اروپا تصویب کرد.
این توافقنامه به معنای تشکیل ارتش اتحادیه اروپا نیست اما گامی بزرگ جهت ایجاد آن و کنترل مسائل امنیتی قاره، فراتر از حاکمیت کشورهای عضو، می باشد.
بر اساس این توافق هزینه های دفاعی افزایش پیدا نمی کند به عبارت دیگر کشورهای اروپایی هزینه کمتری برای دفاع خواهند پرداخت.
اما واقعیت این است که با وجود PESCO یا بدون آن، ناتو به قوت خود همچنان باقی مانده و تنها نهاد توانا جهت دستیابی به توانایی های واقعی جهت دفاع از اتحادیه اروپا است. در عمل PESCO سر و صدای زیادی ایجاد خواهد کرد اما بعید است بتواند باعث افزایش تواناییهای نظامی و دفاعی اتحادیه اروپا شود.
قطعا، دولت ایالات متحده امریکا مخالف پیمان PESCO و تلاش های همگرایی دفاعی اتحادیه اروپا است. نوزده سال پیش «مادلین آلبرایت» وزیر امور خارجه سابق امریکا سه خط فکری برای سیاست امریکا جهت پیشبرد تلاش های همگرایی دفاع اروپا ترسیم کرد: عدم جدایی امریکا از دفاع اروپا، عدم جدایی امریکا از ناتو و عدم تبعیض علیه دولتهای عضو ناتو اروپایی که جزء اتحادیه اروپا نیستند. واقعیت این است که این سه خط فکری همچنان به قوت خود باقی است.
تلاش های اتحادیه اروپا برای ادغام نظامی عمیق تر، باعث افزایش تواناییهای ناتو یا امریکا نشده و در عوض رقیبی مهم برای ناتو در دستیابی به منابع دفاعی نادر محسوب می شود.
هزینه هایی که برای ساخت نهادهای PESCO صرف می شود می تواند برای افزایش توانایی های واقعی اتحادیه اروپا صرف شود و هماهنگ کردن برنامه های تحقیق و توسعه کشورهای عضو می تواند از طریق توافق های دو جانبه یا چند جانبه میان اعضای اتحادیه اروپا به طور موثر تر انجام شود. علاوه بر این سیاست همگرایی دفاع اتحادیه اروپا تبعیض آمیز بوده و علیه کشورهایی است که می توانند به حفظ صلح و ثبات اروپا کمک کنند از جمله مونته نگرو، آلبانی، نروژ و ترکیه.
نهایتا، همگرایی دفاعی اتحادیه اروپا در حال حاضر از هم گسیخته بوده و اتحادیه اروپا تاکنون نتوانسته امنیت را آنطور که ناتو و امریکا تامین می کنند، تامین کند.
تلاش هایی که قدرت ناتو را در موضوعات امنیتی تضعیف می کند به منزله جداسازی امریکا از منافع قانونی خود است که در قاره اروپا ایمن و آزاد دنبال می کند. واقعیت این است که امریکا همواره منابع نظامی و اقتصادی خود را قربانی ایجاد ثبات و صلح در قاره اروپا کرده است. نفوذ بی نظیر امریکا در ناتو با سرمایه گذاری بیش از حد آن در این نهاد نظامی متناسب است. تلاش های همگرایی اتحادیه اروپا امریکا را به جداسازی از این سرمایه گذاری تهدید نموده و در نتیجه باعث کاهش نفوذ واشنگتن در اروپا می شود.
تاریخ نشان داده است که تلاش های همگرایی دفاعی اتحادیه اروپا بعید است که منجر به افزایش توانایی های کشورهای اروپایی شود. بدتر از آن، اینکه این تلاش ها ناتو و تضمین امنیتی اروپا را تضعیف می کنند. امریکا باید به اروپا جهت اصلاح برنامه های ناتو کمک نموده و سیاست اول ناتو را تقویت کند، پیمانی که تعهد و نفوذ امریکا در دفاع از اروپا را تضمین می کند.
منبع : نامه نیوز