مازندمجلس:
المیادین نوشت: استراتژی جدید امنیت ملّی ترامپ، ایران و مقاومت را در بالاترین درجه از دشمنی قرار داد که دولت ‏آمریکا امیدوار است بتواند از تمام قدرتهای نظامی، سیاسی و اقتصادی خود برای مقابله با آن ‏استفاده کند. این در حالی است که رئیس جمهور آمریکا دشمنی اش با دولتهای بزرگی مثل چین و ‏روسیه را در چارچوب رقابتی دانست که آرزوی پیروزی در آن، از طریق اظهار قدرت فرضی را دارد. ‏اما این استراتژی دشمنی وعده داده شده توسط ایالات متحده، پیش از اعلام، از سوی ایران و ‏مقاومت مهار شده و آنها نشان دادند آمریکا در موازین قوای حقیقی، حتی از قدرتی فرضی نیز ‏برخوردار نیست.‏‏
اوهام و خیالات ترامپ در سند راهبرد جدید امنیت ملی آمریکا، براساس اظهار قدرت این دولت در ‏حل نزاع ها و درگیری های مختلف استوار است؛ همانطور که نیکی هیلی در شورای امنیت با طرح ‏مصر که مورد تایید همه کشورهای جهان است مخالفت کرد.
طبق این سند، ضعف، روند اصلی نزاع ‏هاست و حمایت بیشتر آمریکا از اسرائیل و اظهار قدرت آن علیه فلسطینی ها و اعراب، ایشان را وادار ‏به پذیرش موجودیت اسرائیل در قدس می کند. همچنانکه کوشنر و گروهش با کمک گرفتن از ‏برخی دولتهای عربی در مسیر عادی سازی و صلح با اسرائیل، تلاش می کنند، تا دشمنی با ایران و ‏مقاومت را اولویتی بدانند که مقدم بر دشمنی و درگیری با اسرائیل است. ‏
ایران و مقاومت از جنبه عملی نشان داده اند که ضعف به معنای اذعان به ظلم و از دست رفتن ‏حقوق است، در حالی که با تقویت قدرت، پیروزیها و اقدامات مهمی که استراتژی ترامپ گمان می ‏کند با اظهار قدرت لفظی به آن پایان داده است، محقق می شود.‏
دولت ترامپ بر این توهم است که ابراز قدرت ایالات متحده، باعث ایجاد این دیدگاه می شود که ‏خاورمیانه پناهگاهی امن برای تروریسم نیست. در همین راستا، ترامپ وعده حمایت و تقویت شورای ‏همکاری ها و همکاری با شرکا برای محروم کردن نظام ایران از انجام هر اقدامی را می دهد.‏
برخلاف ترامپ که نوید حل بحرانها براساس اظهار قدرت فرضی را می دهد، ایران و مقاومت به راه ‏حلهایی عادی فرا می خوانند و برای تحقق عدالت با قدرت فرضی آمریکا و اسرائیل مقابله می کنند، ‏قدرتی که مبتنی بر ارعاب و ترساندن است. پس شکاف بین ترامپ و اسرائیل از یک سو و ایران و ‏مقاومت از سوی دیگر، در واقع شکافی در موازین قوا در جهان واقعی و فرضی است.‏