مازندمجلس: مبلغ معتقد است که برخیها از روی ناآگاهی به جریان تندرو من پشیمانم ملحق شدند و نباید این اتفاق بیفتد چون جریان اصلاحطلب پشتیبان و حامی دولت آقای روحانی است.
این روزها شاهد این هستیم که کمپینی با عنوان پشیمانیم در اعتراض به رای خود به حجتالاسلام روحانی تشکیل شده است. علت تشکیل این کمپینها به نظر شما چیست؟
این کمپینها چند روزی اوج گرفت اما الان به نظر من افت کرده است. هیجانی بود که فروکش کرد ولی چند عامل در این جریان نقش داشت. مهمترین عامل به افراد یا جریانی بازمیگشت که از ابتدا هم بهشدت چه در دوره قبل و چه در این دوره مخالف دولت بودهاند. به نحوی به دنبال این هستند که دولت را ناکارآمد و ناموفق نشان دهند. به نظر من ماهیت حرکت این است که القای یاس و ناامیدی در جامعه شود. مضمون پشیمانی همان یاس و ناامیدی است. یاس و ناامیدی هم برای کشور، نظام و جامعه سم است و هم محصول آن مردم را از حضور در صحنه باز میدارد. به دنبال این امر عوامل فرعی دیگری هم بود که به برخی رفتارهای دولت بر میگردد.دولت به دلیل برخی مشکلات و غفلت از برخی حوزهها در این مدت رفتارهایی از خود نشان داد و زمینه نسبی فراهم شد تا جریانات ضددولت بتوانند موجسازی کنند و برخی از کسانی که مطالباتی از دولت دارند ناآگاهانه در بازی جریان تندرو قرار گرفتند. طبیعی است دولت بعد از این جریانات به شکل جدیتر متوجه مواضع و فعالیتهای خود باشد و بهانهای به دست بدخواهان خود ندهد.
بحثهایی مطرح میشود که برخی از عملکردهای دولت آقای روحانی به اصلاحطلبان باز نمیگردد و این امر افکار عمومی را آزار میدهد مبنیبر اینکه با تکرار کردن خاتمی به ایشان رای دادیم، چرا اصلاحطلبان خود را جدا میکنند. مثلا عارف اعلام میکند ما در سال 98 هیچ ائتلافی با اعتدالیون نخواهیم داشت. این به چه معناست؟ امکانش هست وعدههای دکتر روحانی محقق نشود؟
من ندیدم آقای عارف بگوید ائتلاف با اعتدالیون نخواهیم داشت. در انتخابات مجلس اسفند 94 به دلیل شرایط حادی که بر انتخابات حاکم و رد صلاحیت گستردهای انجام شد، در برخی حوزهها اصلاحطلبان اصولگرایان معتدل را در لیست خود قرار دادند. منظور آقای عارف اگر چیزی باشد علیالقاعده همین است، نه اینکه هیچ ائتلافی وجود نداشته باشد. جریان اعتدال اصولا در اردوگاه اصلاحطلبی تعریف میشود. خیلی نمیتوان این صحبتها را ملاک قرار داد که در آینده هیچ ائتلافی وجود ندارد.تاکید کنم که اصلاحطلبان بهعنوان راهبرد تا این لحظه خود را از دولت جدا ندانستهاند و بهعنوان پشتیبان دولت تلقی شدهاند و علت راهبردی آن هم در جهت مصالح کشور تعریف شده است. به نظر من نهتنها اصلاحطلبان بلکه کل جریانات سیاسی کشور و حتی سایر قوا باید دستبهدست هم دهند که دولت موفق شود تا شرایط نسبتا سخت، پشتسر گذاشته شود.
شرایط ما از نظر داخلی و منطقهای شرایط سختی است که ادامه دارد و جز با خدمت همگانی نمیتوان از مشکلات خارج شد. اگر برخی نقدها و مسائل مطرح است که بسیاری هم به حق است به معنی فاصله گرفتن از دولت توسط اصلاحطلبان نیست بلکه تذکر به دولت است و نقد یکی از امور ضروری برای هر دولت و هر مسئولیت و نهادی است و هر جریان سیاسیای باید بیشترین توجه را به طرفداران خود و کسانی که برخاسته از رای خود جریان هستند، داشته باشد تا نقد، پایش، نظارت، هشدار و تذکر وجود داشته باشد. اگر از اینها فاصله بگیریم خیلی راحت دستگاهها و مسئولان راه خطا میروند. بهترین کار نظارت و نقد عمومی است. نقدی که توسط طرفداران خودمان رخ میدهد، در مسیری درست و صواب است و از وظایف خود در جهت مطالبات جامعه غفلت نکنند.
برخی در جریان اصلاحات همچون آقای زیباکلام اعلام کردند که اگر آقای جهانگیری در 1400 میخواهد نامزد انتخابات شود و پیروزی را کسب کند باید خود را از دولت یا عملکرد دولت کنار بکشد تا بتواند برای 1400 امید بیشتری داشته باشد، یعنی اگر یک درصد عملکرد دولت محقق نشود به پای، اصلاحطلبان نوشته نشود. چه اندازه با این دیدگاه موافق هستید؟
این حرفها هیجانی است و اساس عقلانی و منطقی ندارد. خیلی فرعی و شخصی است. هیچگاه در جریان اصلاحات بهعنوان یک ایده هم این موضوع مطرح نبوده است که آقای جهانگیری خود را از دولت کنار بکشد. برخی ممکن است تکنوازی کنند و مواضع شخصی داشته باشند که البته این امری طبیعی وعادی است. در مورد 1400 هم به نظر من بحثها زود است. ما سال 96 را پشت سر گذاشتیم و از انتخابات خارج شدیم و باید تمام توجهها به این باشد که دولت بتواند مطالبات مردم را پاسخ دهد و مشکلات را حلوفصل کند و با توجه به فضای سیاسی در کشور خیلی زود است که درباره چهار سال دیگر مسائل را طراحی و صحبت کنیم. تاکنون در بین اصلاحطلبان چنین مطلبی مطرح نبوده و تمام فکر و ذکرها متوجه مشکلات مردم است که دولت بتواند موفق شود و با کارآمدی کار خود را پیش ببرد.
به نظر من این بحثها حاشیهای است و کسانی که به این بحثها دامن میزنند در نهایت اصلاحطلب نیستند بلکه جریاناتی هستند که قصد ایجاد حاشیه و مسالهسازی دارند که ذهن همگانی را از مسائل اصلی کشور دور کنند. کسانی که آگاهانه و با راهبرد و سیاست مشخص این کار را انجام میدهند و برخی از روی ناآگاهی وارد این بازی میشوند. الان همه باید متمرکز بر این باشند که مسائل اصلی جامعه را چارهاندیشی کنند تا دولت و همه دستگاهها در جهت کاهش مشکلات قدم بردارند.
در سخنان خود اشاره کردید یکی از سویههای سخن دکتر عارف ممکن بود به اصولگرایان معتدل باشد. میتوان چنین انتظاری داشت که سال 98 لیستی که از سوی جبهه اصلاحطلبان ارائه میشود بدون ائتلاف با نزدیکان آقای لاریجانی باشد؟
این به شرایط سیاسی کشور باز میگردد. دو انتخابات گذشته شوراها و مجلس را مقایسه کنید. در انتخابات مجلس اصلاحطلبان به هیچوجه نتوانستند لیست کاملی از اصلاحطلبان ولو کسانی که در ردههای سوم و چهارم بودند، ارائه دهند. لذا به این دلیل که مجلس تندرویی شکل نگیرد و به مجلس معقول و منطقی برسیم که به فکر مسائل کشور باشد، در جاهایی که اصولگرایان هم دلسوز و معتدل هستند در لیست اصلاحطلبان وارد شد. در انتخابات شوراها چنین مسالهای وجود نداشت اما در لیستها تمام اصلاحطلبان بودند. درخصوص انتخابات شورای شهر هم انتقادات بسیاری بود.
آن بحث دیگری است و مساله داخلی اصلاحطلبان است که به دلیل اجماع و ایجاد وحدت آن لیست شورای شهر بسته شد و طبیعی است که در کنار محاسن، معایبی هم داشته باشد. باید برای مجلس یازدهم هم شرایط بررسی شود و اگر بر روند بررسی صلاحیتها منطقی حاکم شود و اصلاحطلبان بتوانند به نامزدهایی برسند که اصلاحطلب باشند طبیعی است که ائتلاف به آن معنی فاقد موضوعیت میشود. ولیکن اگر دوباره همانند مجلس دهم شود، اصلاحطلبان مبتنیبر شرایط تصمیم میگیرند که چه راهبردی را دنبال کنند و براساس آن تصمیمگیری میکنند.
منبع:فرهیختگان
منبع : نامه نیوز