مازندمجلس: دومین برنامه «سینماتک تهران» عصر روز گذشته در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد. در این مراسم فیلم سینمایی «دانکرک» به کارگردانی کریستوفر نولان محصول سال 2016 برای علاقمندان به سینما به نمایش در آمد. در این برنامه سعید مستغاثی به عنوان منتقد و خسرو معتضد کارشناس تاریخ حضور داشتند.
مستغاثی با این توضیح که رویکرد نولان در فیلم دانکرک بی شباهت به سایر آثار اوست نیست گفت: در مورد سبک نولان در این فیلم باید بگویم با ا ینکه عده ای معتقدند «دانکرک» با آثار قبلی وی خیلی متفاوت است من عقیده دارم او در این فیلم خیلی از سبک خود دور نشده است اما آخرین اثرش سه تفاوت اساسی با سایر کارهایش دارد. اول اینکه در این فیلم جانان نولان به عنوان فیلمنامه نویس در کنار وی نبوده و غیبت او محسوس است ٬دوم اینکه این فیلم درباره ماجرایی واقعی است و سوم هم فیلم برعکس سایر آثار نولان زیر دو ساعت است. کارگردان در این فیلم هم مانند سایر فیلمهای کارنامه اش عاشق بازی با زمان است و ایدههای فرمیک خود را حفظ کرده است. نولان این شیوه را از فیلم «ممنتو» که به نظر من بهترین فیلم اوست آغاز کرده و تا «دانکرک» ادامه پیدا میکند. در فیلم «دانکرک» هم فرم فیلم مبنتی با بازی زمانی شکل گرفته است ولی تدبیر نولان در این فیلم چندان جا نمیفتند چراکه این تمهید در خدمت فیلم و قصه نیست.
وی در ادامه گفت: قصه این فیلم در سه بازه زمانی زمین (یک هفته)٬ دریا (یک روز) و آسمان (یک ساعت) میگذرد . این زمانها با هم در فیلم تلاقی دارند و عکس سایر آثار نولان که در فیلمها کاملا به مخاطب توضیح داده میشود که ماجرا چیست در این فیلم بازی با زمان به نحوی است که مخاطب را کاملا سردرگم میکند.
مستغاثی گفت: خیلی مهم است که کارگردان از بازی با زمان هدف و برنامه ای داشته باشد که چنین هدفی در «دانکرک» دیده نمیشود. شما به فیلمهای قبلی همین کارگردان نگاهی اجمالی بیندازید. برای مثال در فیلم «تلقین» بازی با زمان به نحوی است که مخاطب را با داستان خلاقلانه اش درگیر میکند و مخاطب خوب میداند زمانی که این گروه برای تلقین در خواب فرد مورد نظر نیاز دارند 21 ساعت است و هر لایه از خواب نیز زمان مشخصی و دارد که این زمان با تایم معمول در دنیای واقعی متفاوت است. همین اتفاق در فیلم «بین ستاره ای»هم میفتند و فضانوردان در زمانهای مختلفی قرار میگیرند و روایت پر است از بازیهای زمانی. اما چنین اتفاقی به صورت روشن و شفاف در «دانکرک» رخ نمیدهد.
مستغاثی افزود: بنظرم من به همین دلیل است که منتقدان به فیلم ایراد وارد کرده اند و انتقاد اصلی هم سر همین بحث بود که چنین فیلمنامه ضعیفی در حد کارگردانی سطح بالای نولان نیست. شاید دلیل ضعف فیلمنامه همان غیبت جاناتان نولان باشد یا اینکه دلیل دیگری دارد و نولان ترجیح داده فیلمنامه را به این شکل بنویسد تا با سایر فیلمهایش متفاوت باشد و تصویر وجه غالب را پیدا کند. به هر صورت این فیلمنامه با اینکه قابل قبول است اما در سطح کارهای نولان نیست. در فیلمهای بسیاری در تاریخ سینما تصویر غالب بوده است. مثلا در فیلم «اسکله» تصویر بر سایر اجزای فیلم غالب است اما تماشاگر را سردرگم نمیکند و مخاطب حس نمیکند با فیلمنامه ای کم مایه طرف است. وجود تمهید بازی با زمان نیازمند توجیه دراماتیک است و بنظر من این اتفاق در فیلم نیفتاده.
مستغاثی مبهم بودن فضای روایی «دانکرک» را ایراد دیگر فیلم عنوان کرده و گفت: نولان مدعی است به این خاطر به سراغ ساخت فیلم «دانکرک» رفته است که تمایل داشته به برخی ناگفتههای این واقعه تاریخی اشاره کند اما ما با تماشای فیلم چنین چیزی را نمیبینیم. ماجرای دانکرک حرفهای ناگفته و رازهای تاریخی بسیاری دارد و به قول چرچیل یک فاجعه نظامی عظیم است و تنها هنر کریستوفر نولان این ست که در فیلم اش این فاجعه نظامی را به یک پیروزی پرافتخار تبدیل کرده است.
مستغاثی در پایان اظهار داشت: البته این هنر همیشگیهالیوود است . مثلا آپولو13 یکی از شکستهای بسیار بد آمریکا در فضاست ولی همین موضوع در فیلم «آپولو13» رانهاوارد تبدیل به یک افتخار میشود. در فیلم «دانکرک» هم که جنبههای شعاری بسیاری دارد بزرگترین افتخار این بوده است که عقب نشینی خفت بار انگلیسها را تبدیل به یک اقدام قهرمانانه میکند.
در ادامه مراسم خسرو معتضد تاریخ شناس با اشاره به آثاری که پیش تر درباره واقعه دانکرک ساخته شده اند گفت : بنظر من ساخت فیلمهای تاریخی بسیار لازم و ضروری است. خیلی خوب است این فیلمها و همین فیلم «دانکرک» در تلویزیون پخش شود و به نقد و برسی آن از جنبه تاریخی پرداخته شود تا اطلاعات مردم در زمینه تاریخ بالا برود. اغلب فیلمها و سریالهای داخلی سرسری ساخته میشوند و مطالعات و پژوهش در زمینه آثار تاریخی اندک است.
معتضد گفت: در اوت 1339 بین آلمان و شوروی پیمانی بسته میشود به نام عدم تعرض. در این پیمان نامه قرار میشود جهان تقسیم شود و استالین پیشنهاد میکند در نواحی جنوب قفقاز دست آلمانها باز شود. یعنی هیتلر و استالین دنیا را بین خودشان تقسیم میکنند. هیتلر با انگلستان مشکلی نداشت و با اینکه در واقعه دانکرک میتوانست این کشور را تسخیر کند چنین کاری نکرد. در کتاب «نبرد من» به نقل از هیتلر نوشده شده است که انگلستان نژاد برتر اروپایی است و آلمان باید با انگلیس همکاری کرده و متحد شود. بنابراین در اصل آلمان علاقه ای به جنگ با انگلستان نداشت اما وقایعی پیش میاید که منجر به ماجراهای دانکرک میشود و طی این ماجرا هم در نهایت هیتلر با فرجه ای 48 ساعته به نیروهای انگلیسی اجازه خروج از ساحل دانکرک را میدهد.
معتضد اظهار داشت: واقعه دانکرک از نظرتاریخی قیام عمومی مردم انگلستان است که سرنوشت تاریخ را عوض کرد. در این ماجرا سیصد هزار سرباز فرانسوی و انگلیسی در حال فرار بودند و در حالی که از گرسنگی و تشنگی رو به مرگ بودند به ساحلی میرسند که تازه ابتدای ماجراست . مرگ این سربازان میتوانست در حکم از دست رفتن بریتانیا باشد اما آنها به زحمت خود را به کشور شان میرسانند. در تاریخ نقل شده تا 48 ساعت نمیتوانستند این سربازان را پس از ورود به وطن از خواب بیدار کنند چون خستگی روزهای ترسناک بر تن و روان شان بوده است. آنها هشتاد کیلومتر پیاده بدون آب و غذا طی میکنند تا به دانکرک برسند. در همان زمان دولت انگلیس اعلاام میکند اگر این سربازان نجات پیدا نکنند کشور اشغال خواهد شد. به این ترتیب همه مردم دست به کار شده و قایقهای تفریحی و تجاری و ... به کمک دولت آمده و به سمت ساحل دانکرک رفته و سربازان را نجات میدهند.
معتضد در پایان سخنان خود با اشاره به اهمیت ساخت آثار سینمایی تاریخی گفت: این فیلم و واقعه دانکرک به ما درس فداکاری و ایثار و داشتن امید در هر موقعیتی میدهد. امیدوارم کارگردانان عزیز کشورمان نیز از این دست فیلمها بسازند. من میدانم ساخت چنین آثاری بسیار هزینه دارد اما در نهایت به نفع مردم و جامعه خواهد بود. جنگ ما پر از ناگفتههاست و هنرمندان ما باید در مورد ناگفتههای جنگ هشت ساله مان آثاری فاخر و به یاد ماندنی بسازند.
منبع : هنر نیوز