مازندمجلس: یک مربی ارشد آموزشی در امور حفاظت از شخصیتها گفت: مسئله حفاظت از شخصیتها باید در شورای امنیت کشور (شاک) و بر مبنای تهدیداتی که امروز وجود دارد، تعیین تکلیف شود. زیرا فضای امروز کشور با سال 60 متفاوت شده است، برهمین اساس باید دست به یک باز تعریف نو از تهدیدها زد.
به گزارش نامه نیوز سر تیم سابق تیمهای حفاظتی و مربی ارشد آموزشی در امور حفاظت از شخصیتها در رابطه با این نظر دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان با بیان اینکه محافظت از شخصیتها هزینهبردار است و برخی در این خصوص افراط میکنند تاکید کرد که خود آقای شمخانی نیز بدون پوشش حفاظتی به پارک، کوه یا مترو نمیرود و مشخص نیست به چه دلیل این سخن را مطرح کرده است.
درباره استفاده از تیم محافظتی گروهی به معنای واقعی افراط می کنند و دیده میشود شخصیتهایی که هیچ دلیلی برای تهدید آنها وجود ندارد از تیم محافظتی هم وزن کسانی که احتمال تهدید برای آنان بیشتر است، بهره میبرند.
اینکه دبیر شورای عالی امنیت ملی مطرح کرده این حرکت به گونهای پرستیژ محسوب میشود، بیراه نیست ولی خود شمخانی حتما بر این مسئله آگاهی دارد که نوع تهدیدها و تعیین تیم محافظتی براساس مصوبه شاک (شورای امنیت کشور) مشخص میشود و برای ایجاد مانع از تحمیل بودجهای بیهوده بهتر آن است تا در این مصوبه تغییراتی صورت گیرد.
در این رابطه سرتیم حفاظتی سابق مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی و مربی ارشد آموزشی در امور حفاظت از شخصیتها سخنان اخیر دبیر شورای عالی امنیت ملی را بررسی کرد.
آقای شمخانی در نشستی نسبت به حفاظت از شخصیتها انتقاداتی را مطرح کرد، این حافظتها به چه شکلی انجام میشود؟
پس از انقلاب بحث حفاظت از شخصیتها و اماکن به دلیل شخصیت و نوع مسئولیتی که برعهده داشتند، مشخص شد. صحبتهای آقای شمخانی از این جهت که کارحفاظتی هزینه به دنبال دارد، کاملا درست است، اما حتما میداند که براساس مصوبه شاک (شورای امنیت کشور) تصمیم گرفته میشود چه کسانی به دلیل تهدیدها نیازمند حفاظت هستند. البته در اوایل انقلاب به دلیل وجود خطرات زیادی که به خاطر در اختیار داشتن اسلحه در دست مردم وجود داشت، به صورت بیرویه این حفاظتها صورت میگرفت، به نحوی که حتی آقای مرتضاییفر (وزیر شعار) هم محافظ داشت.
اما در شرایط فعلی این سوال مطرح میشود که آیا شهردار یا رئیس شورای شهر هم به محافظ نیاز دارند؟ در این موارد آقای شمخانی درست میگوید. برای برخی صرفا وجود یک راننده مسلح که آموزش لازم را دیده باشد، کفایت میکند. برخی از مسوولان در چارچوب حیطه وظایفشان تنها اسکورت نیاز دارند. برخی دیگر هم در محل کار یا منزل از نیروهای محافظ استفاده میکنند که بهترین تنظیمکننده در اینباره شورا امنیت کشور است. حتی شخصیتهایی هم هستند که در حال حاضر فاقد مسوولیتاند، ولی از آنها حفاظت صورت میگیرد. پس همانطور که در بالا اشاره کردم برمبنای مصوبه شاک به این افراد نیرو میدهند زیرا احتمال تهدید درباره آنها وجود دارد. البته در کشور ما امنیت بالا است ولی اینکه حادثهای مانند مرقد و یا مجلس پیش آید، محتمل است. درست است که همه محافظها تشریفاتی نیستند اما حضور محافظ در کنار شخصیت پرستیژ به حساب میآید و حضور محافظ به نوعی به دلیل اهمیت جایگاه فردی یا حقوقی او انجام میشود.
البته مسئله فوق در کشورهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد. به طور نمونه در عراق یا افغانستان مسئله حفاظت از شخصیتها بسیار شدیدتر از ایران است، اما در کشورهای دیگری مانند سوئیس یا سوئد از آنجا که امنیت بسیار بالایی حاکم است حتی شاید از نخستوزیر هم حفاظت صورت نگیرد.
مولفههایی که در ایران برای داشتن محافظ در نظر گرفته شده، چیست؟
تنها مولفه تهدید است. دانشمندان کشور تهدید میشوند و نمونه ترور آنها به خاطر تخصص و فعالیتهای که در حوزه انرژی اتمی انجام میدهند وجود دارد، البته از دانشمندان وزارت دفاع یا انرژی اتمی با بودجه سازمان خودشان محافظت صورت میگیرد.
در گفتههایتان اشاره کردید که برخی از آقایان که مسئولیتی در حال حاضر ندارند از محافظ برخوردارند، دلیل این اصرار چیست؟
شاید خود این افراد به داشتن محافظ رضایت نداشته باشند. حتی در اوایل انقلاب بسیاری از شخصیتها در برابر این امر به هر دلیل (هزینه یا کنترل) مقاومت به خرج میدادند زیرا هر جایی که قصد رفتن داشتند، محافظ متوجه میشد و به همین دلیل برخی از آنان پنجشنبه، جمعه محافظ خود را مرخص میکردند. البته در بسیاری از مکانها محافظان همراه با شخصیت هستند زیرا آموزشهای لازم در رابطه با اطفا حریق یا بهداری دیدهاند که در صورت بروز حادثهای میتوانند کمکهای اولیه را ارایه دهند. ولی در کشور ما متاسفانه از ابتدا کاری انجام شد که امروز به این مرحله رسیده و با وجود هزینه بر بودن، نمیتوان آن را به طور کلی منتفی کرد.
آقای شمخانی که چنین محافظان شخصیتها را مورد نقد قرار دادند زمانی که خود به خارج از منزل مانند پارک یا کوه میروند، آیا واقعا از محافظ بهره نمیبرد؟
آقای شمخانی و تیم حفاظتی ایشان را از نزدیک میشناسم. پارکی در کنار منزل ایشان واقع شده و وقتی قصد خروج دارند به طور کامل پوشش داده میشود. البته شاید به طور محسوس نباشند، ولی این کار صورت میگیرد. در راهیپیماییها دقت کنید محافظها در کنار ایشان قرار دارند. بنابراین اظهار نظر صریح او در اینباره دقیق نبود.
اصلا چرا ایشان این موضوع را مطرح کرده است؟
به نظرم بهتر بود آقای شمخانی بحث را اینگونه مطرح میکرد، که به دلیل وجود امنیت در کشور و برای جلوگیری از هزینههای بالا میخواهم زمینهای فراهم شود تا تیم حفاظتی در برخی از اماکن من را همراهی نکنند. چون به هر حال محل اقامت و منزل ایشان حفاظت میشود، در ترددها هم از محافظ استفاده میکند. الان حتی برای یک رئیس شورای شهر هم محافظ، گشت، دوربین در منزل کار گذاشته میشود و یک نفر شبها هم آنجا به مراقبت میپردازد.
شاید هزینهای که بابت این مسئله به بیتالمال تحمیل میشود را مدنظرقرار گرفته و خواستهاند با زدن این تلنگر زمینه کمرنگ شدن حفاظت از شخصیتها را فراهم کنند.
شاید چنین نیتی وجود داشته باشد. به هر حال حفاظت همراه با هزینه است. بسیاری از اماکن مانند مجلس، ریاستجمهوری یا فرودگاهها تحت تدابیر حفاظتی و امنیتی قرار دارند و این کار با وجود آنکه در کشور ما تحرکات تروریستی یا هواپیما ربایی نداریم، صورت میگیرد یا مثلا ما داخل هواپیما از امنیت پرواز برخورداریم و زمانی که قصد ورود به قطار، هواپیما یا اماکن مقدس را داریم مورد بازرسی قرار میگیریم زیرا احتمال حمل «بمب یا سلاح گرم یا سرد» داده میشود، تمام این کارها دارای هزینه است. کار امنیت مانند پدافند میماند و براساس احتمالات انجام میشود تا در صورت محقق شدن آن توان معدوم کردن را داشته باشیم.
تمامی افراد که با محافظ در سطح شهر و کشور تردد دارند، آیا به معنای واقعی نیاز به حفاظت دارند؟
معتقدم که مسئله فوق باید در شورای امنیت کشور و بر مبنای تهدیداتی که امروز وجود دارد، تعیین تکلیف شود. زیرا فضای امروز کشور با سال 60 متفاوت شده است، برهمین اساس باید دست به یک باز تعریف نو از تهدیدها زد و یا حداقل حفاظت را بر مبنای جایگاهها در نظر گرفت. به طور نمونه شاید وزیر کشاورزی نسبت به وزیر خارجه با تهدید کمتری مواجه باشد که همین امر میتواند کاهش سطح حفاظت منجر شود.
تهدیدات امروز نسبت به سالهای گذشته چیست؟
تهدیدات به دو دسته ترور فیزیکی و شخصیتی تقسیم میشوند. درباره فیزیکی توضیح دادم، اما ترور شخصیت همان توهینهایی است که صورت میگیرد. البته احتمال اینکه دشمن دست به ترور کور بزند هم همواره وجود دارد. بر فرض فلان شخصیت هر روز به کوه، پارک یا استخر میرود و ممکن است در مسیر او را به وسیله اسلحه گرم یا سرد بزنند یا داخل استخر خفه کنند. تهدیدی که الان وجود دارد آن است که در دنیا تلاش میشود تا ایران فاقد امنیت معرفی شود ولی ما دارای امنیت بالایی هستیم. با این حال برای حفظ برخی از شخصیتها باید تلاشمان را انجام دهیم اما با در نظر گرفتن و محاسبه دقیق سطح تهدیدات.
آیا ائمه جمعه هم دارای محافظ هستند؟ آیا تهدیدی متوجه آنها هم میشود؟ آیا بعد از چهار دهه از عمر انقلاب هنوز نیاز به حفاظت دارند؟
محافظ دارند، اما واقعا لازم نیست که یک تیم حفاظتی داشته باشند. یک راننده هم میتواند هم کار آنها را انجام دهد و هم مسوولیت حفاظت را بر عهده بگیرد. از بسیاری مراجع حفاظت کامل صورت می گیرد در حالیکه آنها اساسا ترددی هم ندارند. بیشتر ایام در مکانی ثابت هستند و مردم به آنها رجوع می کنند. امام درباره برخی ازشخصیت ها توصیه داشتند که باید برای همیشه از آنها محافظت شود، این روندهمچنان ادامه دارد؟
همواره در موضع حفاظت از شخصیت مسائل سیاسی هم دخیل هستند. بنابراین محتمل است برخی از شخصیتها که در حال حاضر هیج مسئولیتی ندارند با در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی مورد حفاظت قرار گیرند. به طور مثال برای آقای خاتمی چنین عمل میشود زیرا امکان دارد دشمن درباره او اقدامی انجام دهد که بخواهد آن را پای نظام بنویسد. بنابراین ملاحظات سیاسی و عقل حکم میکند برای آنکه هزینهای به نظام تحمیل نشود ایشان همواره تحت حفاظت باشند.
گفته میشود که سنگینترین تیم محافظتی برای مرحوم آیتالله هاشمی بوده، این درست است؟
بله البته بعد از مقام معظم رهبری. مقام معظم رهبری در بالاترین رده محافظتی قرار دارند و در واقع سپاه ولی امر تیم محافظتی ایشان است. این محافظت به نوع مسئولیت رهبری انقلاب ربط پیدا میکند، از این جهت ملاقاتکنندگان از چند رده محافظتی عبور میکنند. بعد از حضرت آقا، مرحوم آقای هاشمی سنگینترین تیم حفاظتی را داشتند. مرحوم آقای هاشمی در طول روز به طور دائم صبح و بعد ازظهر در تردد بودند، بنابراین محل زندگی و کار ایشان حفاظت میشد و برای این کار تیم حفاظتی ایشان از بهترین و با تجربهترین محافظان تشکیل شده بود. این سطح از حفاظت هم پیش از ورودشان به مجلس تعیین شده بود.
این حفاظت آیا به این دلیل بوده که احتمالا بیشترین تهدیدها متوجه ایشان بود؟
بله. البته رئوسای قوه قضائیه و مجلس هم مورد محافظت قرار میگیرند ولی ردههای متفاوتی دارند که به تناسب آن نیروها کم و زیاد میشوند.
اگر توضیح دیگری دارید، بفرمایید.
درست است که حفاظت از شخصیتها هزینهبر است و در جاهایی حتی این امکان وجود دارد در خیابان یا جایی دیگر مردم از نوع رفتار آنها ناراحت شوند، اما محافظان آموزش دیدهاند که برای دفع خطر چنین رفتار کنند. البته ضروری است که شورای امنیت در این باره یک تجدید نظرکلی انحام دهد تا افرادی که به معنای واقعی نیاز به حفاظت دارند، مشخص شوند البته لازم نبود که آقای شمخانی مسئله فوق را به صورت رسانهای مطرح کند اما حالا که به این شکل مطرح شده باید آن را به فال نیک گرفت و با استقبال از آن اقدامی در کاهش هزینهها برداشت و حتی زمینه حفاظت در قالب موسسات خصوصی گسترش داد. در کشورهای مختلف موسساتی وجود دارند که حفاظت برخی از شخصیتها را به صورت خصوصی انجام میدهند که حقوقشان را هم آن شخص که میتواند یک ورزشکار یا هنرپیشه باشد، پرداخت میکند. در کشور ما هم چنین حرکتی آغاز شده که گسترش کار آنان هم مفید است و هم اینکه سبب کاهش هزینه شود.منبع : رویداد24
منبع : نامه نیوز