مازندمجلس: عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح طلب با تاکید بر اینکه اصلاح طلبان به هیچ وجه از رای به روحانی پشیمان نیستند، گفت: جریان اصلاح طلب معتقد است که مردم از درک بالایی برخورد دار هستند و تحت تاثیر فضاسازیهای فضای مجازی قرار نگرفته و ناکارآمدی دولت را پای اصلاحات نمیگذارند.
*اخیرا شاهدیم که برخی سلبریتیها و چهرههای معروف در فضای مجازی پیامهایی مبنی بر پشیمان بودن از رای به روحانی منتشر میکنند. به نظر شما عملکرد آقای روحانی به نحوی بوده است که بدنه رای اصلاح طلبان از رای دادن به او پشیمان باشد؟
اصلاحطلبان از رأی به آقای روحانی به هیچ وجه پشیمان نیستند و اگر قرار باشد انتخابات چند ماه قبل تکرار شود، کماکان همان سیاست اردیبهشت ماه را در پیش میگیرند و به آقای روحانی رأی میدهند. واقعیت این است که آقای روحانی در برابر شرایط ویژه بینالمللی، منطقهای و ملی است. در واقع عوامل متعددی دست به دست هم داده تا در کنار بعضی از اشتباهات تاکتیکی آقای روحانی شرایطی فراهم شود که بخشی از جامعه رأیدهنده را کلا مسئلهساز یا مسئلهدار کند ولی واقعیت این است که جبهه اصلی اصلاحطلب و رهبران جبهه اصلاحات به هیچ وجه از این رأیدادن پشیمان نیستند.
*با این حال گمانههایی همچون چرخش روحانی به سمت جناح راست مطرح است.
شعارهایی شبیه به شعار عبور از خاتمی در دوران اصلاحات طرح میشود و مساله عبور از روحانی که برخی طرح میکنند را شعارهای انحرافی میدانم. البته من معتقدم یک تشکیلات و جریان رادیکالی که از اول سال 92 مخالف آقای روحانی، مخالف برجام و بهعنوان جریان دلواپس مشهور بود، پشت سر این قضیه و فضا سازی است.
*عملکرد دولت در این مدیریت این فضاسازیها را چطور ارزیابی می کنید؟
عملکرد دولت در این زمینه خوب نبوده است. بارها به اطرفیان آقای روحانی در مورد مدیریت فضای مجازی تذکر داده و گفته شد که شبکه های اجتماعی اگرچه عوارض مثبتی دارد و توانسته برای شما رای 24 میلیونی را بخرد؛ اما اگر خوب مدیریت نشود بالاخره تبعاتی علیه شما خواهد داشت.
*فکر میکنید جو حاکم بر فضای مجازی و طرح موضوع پشیمانی از رای به روحانی چه اثری در حفظ بدنه رای دولت و به دنبال آن بدنه رای اصلاح طلبان دارد؟
اینکه فضای مجازی امروز مملو از ناامیدی و پشیمانی از رای به روحانی شده است به این بر میگردد که جامعه ایران مختصات خاص خودش را دارد. نکته اولی که باید مورد توجه قرار داد این است که فضای مجازی و شبکه های اجتماعی شمشیر دولبه است. به همان نسبت که توانست در انتخابات نقشافرینی کند و 29 اردیبهشت را خلف کند، به همان اندازه نیز می تواند آقای روحانی زمینگیر کند. بنابراین تدابیر آقای روحانی و تیم سیاستورزی و تیم اطلاعرسانی او است که میتواند در این صحنه حضور فعال داشته و شرایط را مدیریت کند. اما متاسفانه شاهد بودیم که تیم آقای روحانی در چهار سال نخست قصد همراهی با رسانهها و افکار عمومی نداشته است.
*به نظر شما آسیب این واکنشهای بعضا به دور از واقعیت های کارشناسی چیست؟
به طور معمول این فضاها کمی بعد تعدیل میشود اما در هر صورت جامعه ما جامعهای است که هم زخمخورده است و هم رشد و آگاهی پیدا کرده و امروز به مدد شبکههای اجتماعی پابهپای گفتمان مسلط جلو میرود و فضاسازی میکند، در شرایط ویژه ای قرار دارد. شرایط ویژهای که تا به حال سابقه نداشته است و کار همه مسئولان است، نهتنها آقای روحانی، بلکه کار حتی مسئولان سایر قوا و سایر نهادها را سخت میکند.
*سختی کار در کجاست؟ فضایی که شبکه های اجتماعی برای نظارت و اظهار نظر بیشتر به مردم میدهد؟
علت سختی کار این است که ما در این شرایط حساس ملی و بینالمللی، یک چشمانداز روشن و امیدبخشی برای جامعه مدنی در عرصههای سیاسی، اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی فراهم نکرده ایم. جامعهای که هنوز شاهد دغدغهها برای حضور زنان در ورزشگاهها است، جامعهای که مثلا هنوز دوباره در انتظار گشتهای بینتیجه قبلی تحت عنوان مسائل حفظ امنیت و مبارزه با اراذل و اوباش است؛ این جامعه خود به خود بر اساس درک از اتفاقات قبلی تحلیلیهای – درست یا غلط- را در شبکه های اجتماعی جمع بندی و تبیین میکند که به نظر من حاکمیت و دولت خیلی نمیتواند در مدیریت آن اثر گذار باشد.
*منظورتان این است که دولت ناگزیر است صبر کرده تا موج انتقادات در فضای مجازی فروکش کند؟ کار دیگری نمیتوان انجام داد؟
دولت از زمان تاسیساش در سال 92 در عین حال که دغدغه برجام را داشته که بسیار دغدغه مهمی بود و دولت و به خصوص وزارت امور خارجه توانست موفق از آن چالش بیرون آید ، دغدغههای دیگری هم داشته که به هر صورت حل شده و جامعه در مجموع به سمت فضای قبل از 88 نرفته و از سال 92 تا کنون فضا متفاوت شده است. بالاخره همین گشایشهایی که در حوزه حصر ایجاد شده و ... یک رضایت نسبی از دولت به وجود آورده است اما واقعیت این است که دولت در یک عرصه ضعیف عمل کرده و باید اکنون فکر بیشتری در آن حوزه کند. این عرصه همان مدیریت بر موج رسانهای و افکار سازی عمومی چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی است. یک مثال می زنم؛ برجام که یک اتفاق حاکمیتی بوداما اگر شخص آقای ظریف یا تیم مذاکرهکننده خودشان با رسانههای شخصی خودشان و همین شبکههای اجتماعی فضاسازی نمی کردند ما در عرصه افکار سازی عمومی بسیار بسیار عقب و غافل بودیم. این عرصه، عرصه مهمی است، یعنی سوارشدن بر افکار عمومی، اتفاق بزرگی است که دنیا را شکل میدهد و شما نمیتوانید از آن عبور کنید و آن را نادیده بگیرید. به هر صورت اینها مسائلی است که دولت باید در مورد آنها فعال شود.
*در واقع فکر میکنید که اگر دولت خودش سکان فضاسازی را در دست بگیرد میتواند از فضای مجازی و شبکه های مجازی به نفع خود استفاده کند. بر عکس فضای کنونی که شاهدیم دولت با کمکاری در این زمینه اجازه میدهد مخالفان و منتقدان از این پتانسیل برای تخریب او استفاده کنند.
بله. فضای اجتماعی باید باز باشد و دولت نیز مسایل خود را طرح کند . چرا اکنون در سختترین شرایط منطقهای با همسایگان هستیم؟ حتی نسبت به دولت آقای احمدینژاد روابط ما با همسایگان با مشکلات بیشتری مواجه است. انتظار این است که دستگاه دیپلماسی ما و دولت در این باره توضیح دهد و مسایل را بیان کند. متاسفانه این رویکرد وجود ندارد و این اتفاق نمیافتد. مسائل دیگری نیز در عرصههای اقتصادی و داخلی وجود دارد که با یک نظام روشنگری و افکارسازی عمومی می توان آن را مدیریت کرد. متاسفانه در دولت بر این ضرورت متمرکز نیست.
*به واکنشهایی که جامعه نشان می دهد و بودجه که تازهترین بهانه آن است، اشاره کردید. اکنون صحبت از افزایش عوارض خروج، افزایش قیمت بنزین، حذف یارانه گروههایی از مردم و ... است. به نظر شما دولت با افکار سازی میتواند فضای منفی ناشی از این تصمیمات را به نفع خود تعدیل کند؟
شاید یک مقدار از این برمیگردد به ویژگیهای شخصی آقای روحانی که به نظر من خیلی روی افکار عمومی، گفتوگو و در میان گذاشتن مسائل کلان و خرد کشور با افکار عمومی حسابی باز نکرده است. این مردم همان کسانی هستند که انقلاب کردهاند، در راهپیمایی شرکت میکنند، در زلزله فداکاری میکنند، پای صندوق رای حضور فعالی نشان میدهند و به تعبیر امام صاحبان اصلی این کشور و نظام هستند. به نظر من دولت این ظرفیت که اتفاقا ظرفیت خوبی است را نادیده گرفته و طرف مقابل، یعنی جامعه مدنی این را درک کرده است .به همین خاطر شاهدیم که حتی گاهی وقتها در فضای مجازی یا شبکههای اجتماعی خودش علیه دولت فعالیت میکند. به نظر من بودجه امسال که درست است مسائل خاصی را داشته مثل گرانکردن حاملان انرژی و عوارض خروج اما دولت به خوبی میتوانست قبل از ارائه بودجه به مجلس برای همه اینها به مردم توضیح داده و افکار عمومی را در جریان تصمیمات خود و علت تصمیمات خود قرار دهد. بالاخره دولتی که گرفتار پرداخت یارانهها و حقوق کارکنان و بازنشستگان میشود، شرایط اقتصادی بسیاری بدی دارد و فعالیتهای اقتصادی موازی دولت که بعضا میتواند در جهت عکس سیاستگذاری های اقتصادی دولت باشد مشکل آفرین است. این مسایل باید بیان شود. حتی در حوزه سیاست خارجی نیز نیاز به توضیحاتی است. واقعیت این است که دیپلماسی و سیاست خارجی ما زیر نظر یک دستگاه دیپلماتیک نیست و کانون های چند نهادی یا دیپلماسی چند کانونی که نتایج مثبت و منفی خود را دارد؛ در این عرصه فعالیت میکند. به اعتقاد من دولت باید همه این مسایل را با افکار عمومی در میان گذاشته و در مقابل این فضاها منفعل نباشد. چون میدانید که همیشه دولت های مستقر زیر ذرهبین هستند. به این نکته توجه کنید که شرایط دولت آقای روحانی از این جهت با دولت آقای خاتمی فرق میکند.این چیزی است که به اعتقاد من دولت آقای روحانی به آن توجه نکرده است و یا آن را دست کم گرفته است. این برتری رقیب به طور طبیعی به طور سازمان دهی شده یا سازمان دهی نشده و با توجه به ویژگیهای عاطفی جامعه میتواند برای دولت مشکل ساز باشد.
*از آنجایی که دولت روحانی مورد حمایت اصلاح طلبان است، ادامه این رویه بیتوجهی به افکار عمومی و اجرای تصمیمات اقتصادی که مورد اعتراض جامعه است؛ میتواند موجب ریزش بدنه رای این جریان سیاسی باشد؟
درست است که اصلاح طلبان سازمان اصلی رای روحانی بودند اما نه برای سهم از قدرت به میدان آمدند و نه انتظار داشتند که دولت روحانی یک وضعیت آرمانی ایجاد کند. اصلاح طلبان به خوبی روحانی را میشناختند و مواضع او را میدانستند. نگاه حداقلی این جریان این بود که در هشت سال گذشته – قبل از 92- مشکلاتی در کشور ایجاد شده که ادامه آن برای کشور پرهزینه خواهد بود لذا بهتر است شرایطی فراهم شود که تحریم ها رفع شده و وضعیت داخلی بهبود یابد. جریان اصلاح طب که در سال 92 تصمیم گرفت از یک نامزد غیر اصلاح طلب حمایت کنند تا شرایط عمومی کشور بهبود باید و مصالح کشور تامین شود؛ این هنر را دارد که ارتباطات اجتماعی خود با جامعه مدنی را حفظ کنند. واقعیت این است که این گروه اگرچه جامعه هیجان زده ایران را میشناسد، مردم را هم از یک عقل و درک بالایی برخوردار میداند که میتواند بین مسایل تفکیک قائل شده و الزاما ناکارآمدی دولت را پای اصلاحات نگذارند.مردم از خود میپرسند که اگر روحانی رئیس جمهور نمیشد وی یکی دیگر از نامزدهای سال 92 یا 96 رئیس جمهور میشد آیا شرایط کشور از وضعیت کنونی بهتر بود؟ قطعا چنین نبود. جریانات سیاسی و جامعه این را به خوبی میداند.
*بنابراین اصلاح طلبان از رای به روحانی پیشیمان نیستند و به حمایت از روحانی ادامه میدهند؟
بله، به هیچ وجه پشیمانی وجود ندارد و آقای روحانی کماکان و تا 1400 مورد حمایت اصلاح طلبان خواهد بود. اصلاح طلبان تحت تاثیر فضاسازیی های فضای مجازی قرار نخواهند گرفت اما انتقادات خود را نیز مطرح کرده و با رویکرد مطالبه گری با دولت مواجه میشوند. توجه به این انتقادات و مطالبات نیز کاملا به نفع روحانی خواهد بود زیرا او در 1400 تنها باید دستاورد هشت ساله و میزان کارآمدی دولت خود را نشان دهد که مردم به خوبی در مورد آن قضاوت میکنند همان طور که قبلا در مورد دولت احمدی نژاد، خاتمی و ... قضاوت کردهاند.
منبع : نامه نیوز