برگزیده ها

مازندمجلس: كمتر از ٥ ماه از زمان آغاز به‌كار دولت دوازدهم نگذشته كه حال فضاي مجازي كه همين پنج، شش ماه پيش وعده‌گاه حاميان بي‌شمار روحاني در جريان تبليغات انتخاباتي بود، به محلي براي انتقاد از عملكرد دولت تبديل شده است.

مازندمجلس: كاربراني كه همين چند ماه قبل با هشتگ «حامي روحاني‌ام»، رييس‌جمهور محبوب‌شان را ترند كرده بودند، اين روزها آنقدر دلخورند كه پس از نااميدي از حضور زنان، جوانان، قوميت‌ها و پيروان مذاهب غيرمسلط در كابينه و مايوس شدن از تداوم راه فرجي‌داناها در وزارت علوم، حالا دست از گلايه‌هاي موردي و جزيي كشيده و پيكان نقدشان را مستقيم به سمت مردي نشانه رفتند كه زماني پاي حمايت‌‎شان از او، مرزهاي نامريي فضاي مجازي، آن هم در سطح جهاني پيمودند. در اين ميان البته گروه پرشماري از هواداران روحاني نيز بودند كه هنوز بر لزوم تدوام حمايت از دولت تاكيد كرده و هشتگ زدند «پشيمان نيستيم». همزمان در حالي كه بعضا زمزمه‌هايي درمورد احتمال عبور اصلاح‌طلبان از روحاني به گوش مي‌رسيد، برخي تحليل‌گران با تاكيد بر نادرست بودن اين مشي انتقادي، معتقد بودند اتفاقا اين روحاني بوده كه در زمان انتخابات با شعارهاي بيش از حد افراطي از اصلاح‌طلبان عبور كرد و حال، به آرامي و البته به‌درستي درحال بازگشت به همان مشي اعتدالي هميشگي است. با اين مقدمه و براي بررسي بهتر بحث عبور احتمالي اصلاحات از روحاني و پشيماني يا عدم پشيماني از حمايت از روحاني، به سراغ بهرام پارسايي، نماينده اصلاح‌طلب مردم شيراز و سخنگوي فراكسيون اميد مجلس رفتيم.
 
با وجود آنكه زمان اندكي از انتخابات رياست‌جمهوري نگذشته، شاهد بالا گرفتن انتقاداتي ازسوي بدنه اجتماعي حامي روحاني از عملكرد دولت دوازدهم هستيم؛ علت بروز اين مساله چيست؟!
به نظر مي‌رسد اين انتقادات واكنش طبيعي راي‌دهندگان به عدم تحقق برخي شعارها و وعده‌هايي است كه روحاني در زمان تبليغات انتخابات و حتي در روزهاي نخست پس از پيروزي مطرح مي‌كرد. با اين حال، روحاني پس از انتخابات و در جريان تشكيل كابينه، جايگاهي براي اصلاح‌طلبان و بدنه اجتماعي حامي خود در زمان انتخابات درنظر نگرفت و همان معدود اصلاح‌طلباني كه در دولت يازدهم حضور داشتند، در جريان تشكيل كابينه دوازدهم به حاشيه رانده شدند. فارغ از بحث گرايش و خاستگاه سياسي دولتمردان فعلي، نكته ديگر مربوط به ميزان كارآمدي مديران دولت دوازدهم است كه از اين منظر نيز شاهد سير نزولي بوده‌ايم.
در دولت اصلاحات نيز مسائلي در مورد عبور از خاتمي مطرح مي‌شد و امروز نيز برخي منتقدان تندروتر، پروژه مشابهي را عليه روحاني كليد زده‌اند. آيا مشابهتي ميان دولت دوم خاتمي و دولت دوم روحاني مي‌بينيد؟
آقاي خاتمي بنيانگذار و ليدر جريان اصلاحات بود و به اين اعتبار، نه‌تنها نبايد جايگاه شخص ايشان را با روحاني مقايسه كنيم، بلكه مقايسه دولت اصلاحات با دولت اعتدال نيز درست نيست. درحالي كه خاتمي پس از سال‌ها گفتماني نو را در عرصه سياست كشور پيشنهاد كرد، روحاني صرفا بايد تلاش كند كه در مسير آن آرمان‌ها گام بردارد. بماند كه در حال حاضر انتظار افكار عمومي از روحاني اين است كه دولت بتواند شعارها و وعده‌هاي انتخاباتي خود را محقق كند. امروز گسترش فضاي مجازي منجر به ارتقاي سطح آگاهي مردم شده است. حال آنكه در دولت خاتمي تنها راه دسترسي مردم به اخبار و اطلاعات روزنامه‌‎ها و مطبوعات كاغذي و مكتوب بود كه در مقاطعي در راستاي همان فشارهايي كه عليه دولت خاتمي وجود داشت، با توقيف و تعطيلي فله‎‌اي روبرو مي‌شدند. درمجموع معتقدم قرار هم نيست بار ديگر به عقب بازگرديم. چرا كه اين مساله مهم‌ترين شعار روحاني در زمان انتخابات نيز بود.
به نظر شما اولا چرا روحاني در زمان انتخابات به ‌سمت آن شعارها پيش رفت و در ثاني چرا امروز برخي از حاميان او احساس مي‌كنند از پيگيري آن سر باز مي‌زند؟!
اين رويكردها در زمان انتخابات طبيعي است. به نظر مي‌رسد تيم آقاي روحاني در آن زمان مطالبات افكار عمومي را رصد مي‌كرد و شعارهاي انتخاباتي روحاني به‌خوبي منطبق بر مطالبات و خواست افكار عمومي طراحي مي‌شد. با اين حال علت عدم توجه به اين شعارها آن است كه حلقه مشاوران روحاني اساسا اعتقادي به اين شعارها ندارند.
منظورتان چه كساني است؟!
حلقه اول تصميم‌گيران دولت كاملا مشخص هستند. حاميان روحاني در زمان انتخابات كه عمدتا ستادهاي انتخاباتي را مي‌گرداندند، امروز چندان مورد مشورت قرار نمي‌گيرند. در مقابل رد پاي افرادي را در چينش هيات وزيران و كابينه، استانداران و ديگر نيروهاي دولتي به روشني مي‌بينيم كه به قول معروف «اصحاب سبت» يا همان «ياران روز شنبه» هستند.
شما به نقش فضاي مجازي در تحقق دستاوردهاي دولت روحاني اشاره كرديد. اين درحالي است كه طي ساعات اخير يكي از هشتگ‌هايي كه بارها مورد استفاده قرار گرفته، هشتگ «پشيمان نيستيم» است كه ازسوي حاميان روحاني به‌منظور ادامه حمايت از دولت به‌كار مي‌رود. نظرتان در اين رابطه چيست؟!
قطعا چاره‌اي جز انتخاب روحاني نداشتيم و معلوم است كه «پشيمان نيستيم». توجه داشته باشيد كه حتي اگر همين حالا قرار بود بار ديگر ميان روحاني و رقبايش در انتخابات دست به انتخاب بزنيم، باز هم روحاني را برگزيده و از اين دولت حمايت مي‌كرديم. با اين حال معتقدم روحاني و دولت دوازدهم بايد در مسيري گام بردارد كه اساسا‌ نياز به چنين فضاسازي‌هايي نباشد. توجه داشته باشيد كه بيان عبارت «پشيمان نيستيم» عملا انعكاس نگراني‌هايي در جامعه است. با اين همه انتظار مي‌رود دولت با نگاهي و رويكردي واقع‌بينانه نسبت به رصد مطالبات افكار عمومي اقدام كند؛ اين تصور كه باتوجه به اتمام انتخابات، دولت نيز نيازي به حمايت مردم ندارد، نادرست است و روحاني براي تحقق اهداف و برنامه‌هايش، تا سال ١٤٠٠ همچنان نيازمند اين پشتوانه اجتماعي است. اگر دولت موفق به جلب رضايت افكار عمومي نشود، ادامه كار براي روحاني دشوار خواهد بود.
آيا روحاني پيام هشداري را كه در زيرمتن اين هشتگ قرار دارد، دريافت خواهد كرد؟!
اميدوارم اين پيام دريافت شود اما واقعيت اين است كه پيش‌بيني در اين رابطه اندكي دشوار باشد؛ چرا كه وقتي به عنوان مثال به نحوه تشكيل دولت نگاه مي‌كنيم، مي‌بينيم روحاني درشرايطي كه هنوز كشور در فضاي گرم انتخاباتي قرار داشت، چندان توجهي به صداي مطالبات نداشت و با اين حساب نمي‌توان با قطعيت قضاوت كرد كه آيا دولت صداي حاميانش را مي‌شنود يا خير. با اين حال شخصا معتقدم حاميان روحاني به‌وي‍ژه طيف اصلاح‌طلب حامي دولت به هيچ عنوان از حمايت خود پشيمان نيستند و اگر امروز مجددا در جايگاه انتخاب ميان روحاني و رقبايش در انتخابات قرار بگيريم، بي‌شك بار ديگر از روحاني حمايت خواهيم كرد. با اين همه اميدوارم اينكه اصلاح‌طلبان هرگز وارد سهم‌خواهي نشده و صرفا با دغدغه منافع ملي و مصالح عمومي پاي كار آمدند، مورد توجه قرار گيرد.
به نظر شما آيا اصلاح‌طلبان قادر به مديريت اين چالش خواهند بود و آيا اين جريان سياسي نگران از دست دادن راي خود در انتخابات ١٤٠٠ نيست؟
اصلاح‌طلبان وظيفه خود را در قبال جامعه انجام داده‌اند و مشكل اينجاست كه برخي از نزديكان روحاني در دولت به طوري القا مي‌كنند كه راي اصلاح‌طلبان چندان تاثيري در كسب راي ٢٤‌ميليوني نداشته است و نشانه اين مساله را در چينش كابينه و استانداران مي‌بينيم. بنابر اين احساس مي‌كنم حلقه مشاوران روحاني دچار سوءتفاهمي بزرگ شده و فكر مي‌‌كنند راي روحاني فراتر از پايگاه اجتماعي حامي اصلاحات بوده است. شخصا نمي‌دانم دوستان چه زماني قرار است به خودشان بيايند اما مساله به اين ترتيب نيز نيست كه فكر كنند روحاني راي خود را گرفته و ديگر نيازي به اصلاح‌طلبان و پايگاه اجتماعي حامي اين جريان سياسي ندارد. مردم آنقدر آگاه هستند كه بدانند تصميم‌گيرنده در دولت و حلقه نخست مشاوران روحاني، از ميان اصلاح‌طلبان نيستند و طبيعتا اگر قرار باشد ريزشي صورت بگيرد، اين ريزش نسبت به جريان اصلاحات نخواهد بود. بماند كه كاري دشوار پيش‌روي همه ماست و بايد ببينيم دولت در ماه‌هاي آينده چگونه تعيين مسير خواهد كرد.
اجازه دهيد ٢ سوال پاياني را هم‌عرض يكديگر مطرح كنم. اولا به نظر شما دست جريان اصلاحات براي معرفي كانديداي اصيلِ اصلاح‌طلب در انتخابات ١٤٠٠ تا چه ميزان باز است و در ثاني آيا اساسا ممكن است جريان اعتدال و دولت به همين راحتي دست از قدرت كشيده و احيانا گزينه‌اي براي انتخابات رياست‌جمهوري سيزدهم معرفي نكند؟
هنوز براي قضاوت زود است اما شرايط به‌سمتي مي‌رود كه به احتمال زياد، تا آن زمان كليت نظام كاملا به اين نتيجه مي‌رسد كه بايد امكان حضور تمامي جريان‌هاي داخلي را در عرصه سياسي فراهم كند. با اين همه باتوجه به آنكه آقاي جهانگيري عملكردي قابل‌قبول در انتخابات قبل داشت، اصلاح‌طلبان نگراني خاصي درباره اينكه احيانا بدون كانديدا بمانند، نخواهند داشت. درباره بخش دوم نيز بايد بگويم بنابر آنچه طي سال‌هاي متمادي در عرصه سياسي كشور نهادينه شده، ما همچون بسياري از ديگر كشورها ٢ طيف سياسي چپ و راست داريم. در واقع همه سياسيون به تعبيري يا اصلاح‌طلب هستند يا اصولگرا. البته در ميان همين اصلاح‌طلبان و اصولگرايان نيز افرادي با مشي اعتدالي يا راديكال حضور دارند اما اين به معناي آن نيست كه بتوان جريان سومي را در كشور متصور بود.
اين مساله را به‌خوبي در تمامي انتخابات مي‌بينيم و دوستاني كه دچار سوءتفاهم شده‌اند كه راي روحاني، راي اصلاح‌طلبان نبوده، بد نيست انتخابات شوراهاي پنجم و مجلس دهم را با يكديگر مقايسه كنند. بر اين اساس درحالي كه ليست اميد غيرائتلافي جريان اصلاحات در انتخابات شوراها در بسياري از كلانشهرها قاطعانه به پيروزي رسيد، ليست اميد ائتلافي ما در انتخابات مجلس رقابت سخت‌تري با ليست اصولگرايان داشت. اين مساله نشان‌دهنده آن است كه اولا اعتماد مردم به اصلاح‌طلبان در ٢ سال اخير تقويت شده و ثانيا رقابت اصلي ميان اين دو جريان سياسي بوده و مهم‌تر از آن، نشان مي‌دهد مردم راه برون‌رفت از مشكلات سياسي را در رقابت ميان اين دو جريان سياسي، حمايت از جريان اصلاحات دانسته و مي‌دانند.
با اين حساب، اگر اصلاح‌طلبان قطعا با كانديداي اصلاح‌طلب وارد عرصه شوند و جريان اعتدال نيز بخواهد با چهره‌اي همچون علي لاريجاني وارد رقابت شود، آيا مي‌توان امكان رقابت اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرايان را متصور بود؟!
به هر حال شايد اين قضاوت غيرواقع‌بينانه مشاوران اعتدالي روحاني آنها را تا آن‌جا بكشاند كه با معرفي كانديداي مستقل وارد رقابت با اصلاحات شوند اما واقعيت اين است كه اصلاحات يك گفتمان ريشه‌دار است، درحالي كه اعتدال صرفا يك مشي سياسي است و به‌تنهايي قادر به جلب نظر مردم نيست.
روحاني انتخابات اصلاح‌طلبان جريان اصلاحات سياسي حمايت خاتمي مساله عمومي پشيمان رقابت اعتدال اجتماعي نيستيم اصلاح‌طلب امروز كابينه افكار شعارها مي‌بينيم مطالبات انتخاباتي درحالي حاميان مشاوران دوازدهم مقايسه تشكيل كانديداي البته دشوار معتقدم مجازي مي‌رسد معرفي چندان اعتدالي مي‌رود قضاوت اصولگرايان همچون درباره تمامي بسياري متصور ادامه گرفته رابطه رقبايش باشيد ندارد يكديگر عنوان استانداران پايگاه اينكه نيستند واقعيت اميدوارم امكان باتوجه نيازي احيانا دريافت بنابر جامعه بردارد احتمال تاكيد زماني نادرست شعارهاي اندكي پشيماني نشانه كشيده معلوم فراكسيون ياران چاره‌اي آنقدر نداشتيم رياست‌جمهوري ازسوي احساس انتظار بماند مي‌كنند به‌خوبي كاملا اساسا سخنگوي جايگاه طبيعي چيست؟ پيروزي مي‌كرد مي‌شد ميزان افرادي
اخرین اخبار