مازندمجلس: عضو مجلس خبرگان رهبری در مورد ورودش به فضای مجازی گفت: در رابطه با فضای مجازی مدتها بود، چند بار تا مرز ورود رفتم، اما پا پس زدم. احساس کردم آن ضرورت بایسته را ندارد. کمکم به اینجا رسیدم که فضای مجازی هم یک منبر گسترده است. تعداد زیادی از مردم بودند که تبریک گفتند ولی متاسفانه برخی هم هر فضایی در این عرصه باز میشود با فحاشی و هتاکی میخواهند کاری کنند طرف از میدان بیرون برود و این اختصاصی به روحانیت ندارد.
به گزارش نامه نیوز اهم این گفتگو به قرار زیر است:
الان در تلگرام و توئیتر هستید؟توئیتر را قدری تامل داشتم. ورود کردم، اما فعال ورود نکردم.
اینستاگرام هم آمدهاید؟اینستاگرام تا حالا دو مرتبه ریپورت شده است؛ اینهم به خاطر تلفنهایی که برخی داشتهاند. احساس میکنم برخیها پلاس فضای مجازی هستند، با ادبیات هتاکانه حضور دارند. در این فضا دو بار چنین بساطی ایجاد شده است. دفعه سوم باز شده اما ما مدار میکنیم؛ فعلاً کانال تلگرام ما بسیار فعال است.
با توجه به این که شما در این فضا وارد شدید و فکر میکنم آدم تاثیرگذاری در حوزههای تصمیمسازی نظام هستید؛ فکر میکنم باید گفته شود باید یک تصمیم عقلایی و درست برای فضای مجازی گرفته شود .مثلاً برای توئیتر که گفتید با احتیاط وارد شدید، خیلی از مقامات کشور توئیت میکنند ولی از فیلترشکن استفاده میکنند؛ این خوب نیست. باید تدبیری برای این مسئله شود.تدبیر باید قانونی باشد. من عقیده دارم این فضا یا مجاز است یا مجاز نیست. استخوان لای زخم نمیشود. اگر مجاز است اعلام کنند مجاز است، اگر مجاز نیست اعلام کنند غیرمجاز است؛ بنده مقید به قانون هستم. هر زمانی که صریحاً قانون حرفی زد... من این چند روز حرفهای زیادی شنیدم اما به این نظام به عنوان حکومت شرعی نگاه میکنیم؛ چیزی که قانون است باید اجرا شود و به آن پایبندیم هر چه که باشد.
هیات اندیشهورز مجلس خبرگان چیست که گفتید تشکیل شده و نظارت بر کارگروههای مختلف دارد؟مقام معظم رهبری در دیدار اخیری که با خبرگان داشتند طرح موضوعی کردند که ما یکسری شعارهایی از ابتدای انقلاب داشتیم و باید در آستانه 40 سالگی انقلاب ارزیابی کنیم که در این شعارها پیش رفتیم یا پس رفتیم یا متوقف شدیم. برخی مسائل فرهنگی، برخی مسائل اقتصادی، برخی مسائل سیاسی هست که باید ارزیابی شود. فرمودند یک هیات اندیشهورز را خبرگان تشکیل دهند که این مسائل را ارزیابی کنند و خروجی را به من گزارش دهند. گویا این کار، کار خود معظمله است و از خبرگان هم استفاده میشود.
الان جلسات هیات رئیسه هر چند وقت به چند وقت انجام میشود؟ در این چند دوره، تلاش و نشاط آیتالله جنتی (رئیس مجلس خبرگان) با این سن و سال برای ما قابل تعجب است. در دورههای گذشته 6 ماه یک بار جلسه داشتیم؛ الان آقای جنتی ماهی یک بار جلسه برگزار میکنند و اگر موضوعات ضروریتر باشد، دو هفته یکبار جلسه برگزار میشود.به شدت پیگیر هستند، به خصوص درباره هیات اندیشهورز با انگیزه بیشتری دنبال میکنند و اگر تاخیر کنیم و به وقت در جلسه نباشیم توبیخ میشویم.
دیداری با آقا ده سال پیش داشتید که ایشان فرمودند، باید همیشه خبرگان حداقل ده گزینه برای رهبری در آستین خود داشته باشد. آیا الان هم این طور است؟من این حرف را همان ده سال پیش گفتم اما برخی از هر حرفی که در این عرصهها بیان میشود، سوءاستفاده میکنند. تا این حرف را بیان میکنید میگویند حال آقا خوب نیست و خطر است و دهها دروغ بر این اضافه میکنند. سخن این است که اصلا کار خبرگان همین است. مهمترین کار خبرگان همین مسئله است و به فضل خدا به وضع بسیار آبرومندانه و فوقالعاده محرمانه بررسی میکنیم و ارزیابی میکنیم و خروجی فقط به مقام معظم رهبری بیان میشود. بنده در همه این دورهها در هیات رئیسه خبرگان بودم و هیچگاه هم دنبال این نرفتم که ببینیم چه کسانی در مظان هستند یا نیستند؛ چرا که بحمدالله رهبر با نشاطی داریم. بدون مبالغه بیان میکنم که سلامتی ایشان از بنده که دو دهه از ایشان کوچکتر هستم، به مراتب بهتر است؛ ورزش ایشان، کوهپیمایی ایشان سر جای خود است.
دو دیدگاه برای خبرگان غیر از مسئولیت سنگین تعیین رهبری وجود داشته؛ یکی نظارت بر عملکرد رهبری است و برخی میگویند مراقبت از رهبری یا ولایت فقیه است. کدام مورد درست است؟ مراقبت یا نظارت است یا هر دو را به یک معنا میتوان تفسیر کرد؟در قانون اساسی کلمه «نظارت» نیست؛ کلمه «مراقبت» وجود دارد. من متن مذاکرات قانون اساسی را میخواندم و دیدم متن این است که اگر کسی از رهبری حرف و شکایتی داشت، این را چطور دنبال کند؟ یک نظریه این بود که دستگاه قضائی باید دنبال کند، یک نظر این بود که شورای نگهبان دنبال کند و یک نظر هم این بود که همان خبرگانی که رهبری را انتخاب میکنند، همانها مسئله را دنبال کنند و این نظر رای میآورد. پس محضر عزیزان حقوقدان میگویم به متن مذاکرات قانون اساسی مراجعه کنند؛ مطلقاً در قانون اساسی اسم «نظارت بر رهبری» نیست. من خواهش میکنم نگاه عزیزان بیننده ما نگاه حقوقی باشد؛ اصلاً نگاه سیاسی در این عرصه نداریم. قصه این است که نظارت بر دولت در قانون اساسی آمده، نظارت بر قوه قضائیه آمده، نظارتهای مختلف آمده است. دلیل اینکه نظارت بر رهبری در قانون اساسی نیست، این است که اگر نظارت بر رهبری بود باید راهکارش را بیان میکرد.
نظارت بر قوای ثلاث هست اما نظارت بر رهبری نیست؛ دلیلش هم این است که آن زمان رهبر، امام راحل عظیمالشان بودند، اصلاً به ذهنها نمیآمد چون شخصیتی منحصر به فرد بود و حریم به گونهای بود که گمان میشد این جسارت به امام (ره) است، اما با این همه که در قانون نیست، مقام معظم رهبری با آغوش باز... (میپذیرند).
یک جلسه حضرت آقای محمدی گلپایگانی و آقای حجازی در کمیسیون تحقیق خبرگان آمدند و تمام تشکیلات را بیان کردند. خود مقام معظم رهبری فرمود میتوانید دفتر داشته باشید، سیر تصمیمات رهبری را پی بگیرید؛ مثال زدند که مثلاً ببینید ما در جریان فتنه چه کردیم؟ چگونه ورود کردیم و چگونه خروج کردیم؟ با این که در قانون اساسی نیست اما رهبر بزرگوار ما با آغوش باز استقبال کردند منتها فرمودند باید شاخص داشته باشد.اگر کسی عملکرد رهبری را درست بخواهد ارزیابی کند، زیرمجموعهای را ارزیابی کند که آقا مستقیماً اداره میکند، نیروهای مسلح را آقا اداره میکند، فرمانده کل قوا است. گردش کار در سطوح بالا میشود و ایشان تصمیم میگیرند و الان در همه عرصهها قوای ارتش، سپاه، بسیج، نیروی انتظامی، وزارت دفاع ما شاهد پیشرفت فوقالعاده هستیم.
انتخاباتی که منجر به تشکیل این مجلس شد خیلی متفاوت از انتخابات خبرگان قبلی بود، تفاوتهای ویژهای داشت. آیا درباره این در خبرگان بحث شد؟بله. یک نظر این بود که مایه نشاط حضور شد؛ یعنی حضوری که این بار در خبرگان بود بیش از گذشته بود؛ این یک نظر بود، یک نظر دیگر هم این بود که این برجستگی را داشت، البته یک مقداری هم قداست خبرگان هم شکسته شد.
به عبارت دیگر جنس انتخابات مجلس شورای اسلامی با جنس انتخابات خبرگان متفاوت است؛ مجلس با نان و آب مردم، زندگی روزمره مردم سر و کار دارد اما مجلس خبرگان چنین نیست، قانوناً دو وظیفه به خبرگان واگذار شده که انجام میدهند؛ این دو نظر است.
شما دوباره از کرمان آمدید و اول شدید؟بله. قصه کرمان ما داستانی دارد. بعد از جنگ یا سالهای آخر جنگ بود که جناب حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشگر ثارالله بود، ما را به عنوان منبری دهه اول محرم دعوت کرد و ما هم رفتیم. رفتیم که رفتیم! دهه دوم و دهه سوم و دهههای دیگر هم دعوت شدیم و آنجا ماندگار شدیم.مرحوم ایتالله شرعی من را خواست و گفت جامعه مدرسین تصویب کردند که شما باید به آنجا بروید. گفتم جامعه مدرسین تصویب کرده، عیبی ندارد ولی دو نکته دارم؛ یک ریال خرج نمیکنم و واقعاً هم همین بود، نکته دوم هم این بود که چون من به قصد تکلیف آمدهام شیخ کرمانیها آیتالله موحدی کرمانی است، او اگر شب انتخابات هم بگوید کنار بروید من کنار میروم.دوره اول که طلبه گمنامی بودیم 10 هزار رای از نفر دوم فاصله داشتیم. خیلی هم بالا و پائین شد و معلوم شد این ده هزار رای اضافه است و نفر اول شدیم. در دوره دوم نزدیک به 900 هزار رای در استان آوردیم که مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی که کرمان بود، گفت خیلی زیاد است. آن هم کسی که 8 سال موضع گرفته و سکوت نکرده است.
دوره سوم بسیار برای ما سخت گذشت؛ شاید بگویم 500 صفحه فحاشی و هتاکی شد. اهانتهایی که در فضای مجازی شد و من شرم دارم بیان کنم. یک نمونه این بود که در فضای مجازی منتشر کردند که خاتمی گفته است اگر زنی در حال شیر دادن به بچه موسیقی گوش دهد، بچهاش زنازاده میشود. یک دروغ بیپدر و مادر اینچنینی بیان کردند که یک مسلمان این حرف را بیان نمیکند. این را در سطح وسیع منتشر کردند.
این که شما 500 صفحه چنین فضایی را ببینید؛ مستقیم رادیو امریکا و رادیو انگلیس و نهادهای دیگر تماماً این دغدغه را داشتند که خاتمی را بیندازند، ما هم هیچ کاری نداشتیم جز مسافرت، به شهرهای مختلف استان سفر میکردیم با این که دو هفته وقت تبلیغات خبرگان بود من یک هفته سفر کردم. به فضل خدا این دوره هم که اوج تخریبها شکل گرفت، فاصله بنده با نفر بعدی 30 هزار رای شد.
حاج آقا چه سالی ازدواج کردید؟سال 60 بود.
با دختر شهید آیتالله سعیدی ازدواج کردید؟بله. سالروز شهادت ایشان نزد امام رفتیم، با خانواده محضر امام رفتیم. فرزند بزرگ ایشان که الان تولیت حرم حضرت معصومه (س) هستند، از والدشان گفتند که ایشان عاشق شما بود، امام فرمود من آقای سعیدی را بهتر از شما میشناسم. بعد اجازه عقد را گرفتند، معمولاً امام وکیل زن میشدند.
مهریه چقدر بود؟70 هزار تومان بود که ما دادیم، ایشان را به حج بردیم و مهریه هم پرداخت کردیم.
رابطه خیلی دوستانه و عاشقانه است؟ اتفاق افتاده برای ایشان عاشقانه بنویسید؟ما اهل نوشتن نیستیم اما تلفن میزنیم و احوال میپرسیم.
چند فرزند دارید؟6 فرزند دارم. افتخار میکنم که پدر دختران هستم.
6 دختر خانم دارید؟بله. همه تحصیلکرده هستند. غیر از آخری که الان دبیرستانی است همه لیسانس را گذراندهاند و سه دختر هم طلبه هستند.
ازدواج کردهاند؟بله. ما 5 داماد داریم.
*افراد شناخته شده هستند؟خیر؛ همه روحانی هستند. از مواردی که در ازدواج ابا داشتم، ازدواج سیاسی بود. هیچ کدام سیاسی نبود. خواستگار میآمد معیارها را ارزیابی میکردم و بعد توافق میکردیم.
تاکنون دامادها از شما دستخط گرفتهاند که کارشان راه افتد؟خیر؛ مطلقاً این چنین نبود است. البته دستخط در قرآن به اینها اهدا کردهام، دستخط نوشتهام. کتابهای خودم را که حدود 20 جلد بود به اینها اهدا کردهام. امام وقت ازدواج ما قرآنی را اهدا کردند و امضا هم کردند و آن را نگه داشتیم. زندگی من به فضل خدا زندگی معمولی است و ذرهای از عنوان و موقعیت بنده استفاده نکردهاند.
یکی از فرزندان من پزشک است و تا سال چهارم پزشکی مخفی کرده بود، نه اینکه ترسی داشته باشد. بلکه سفارش من را عملی کردند که گفتم خانم خود باشید و خودتان پیشرفت کنید.
در چه حوزهای تحصیل کردند؟گوش، حلق و بینی هستند.
چند نوه دارید؟فکر میکنم به 8-7 نفر رسیده است. دو سه نوه دختر و بقیه پسر هستند.
شیرینتر از بچهها هستند؟بله. برخیها هلهل میزنند تا خدا به آنها پسر بدهد، من به خدا میگویم که ممنونم با مشغلههایی که دارم دختردار شدم. اگر پسردار میشدم چقدر گرفتار میشدم.
چند وقت به چند وقت دور هم جمع میشوید؟بحمدالله هفتهای یکبار دور هم جمع میشویم.
بحثهای سیاسی هم می کنید؟بحث سیاسی نمیکنیم؛ اخبار سیاسی هست.
امکان داشته که به خطبههای شما ایراد بگیرند که فلان مطلب را نباید بیان میکردید؟
ایراد به لباس من گرفتهاند؛ فلان جا عمامه شما خراب بود و عبای شما مورد داشت. معمولاً در بحث مسائل، تشویق بوده است.
به بحث نماز جمعه برسیم. قبل از این بحث، بگویم که شما گفتید افتخار میکنم منبری هستم و هنوز هم منبر میروید. در جایی گفتید باید از سکولاریزه کردن منبر و مداحی خودداری شود. این یعنی چه؟احساس میشود برخی به این سمت و سو میروند که در منبر هیچ سیاستی بیان نشود؛ منبرهایی بروید که 50 سال پیش میرفتند. این سکولاریزه کردن است. منبر آیه میخواهد، روایت میخواهد، مسئله میخواهد، روضه هم میخواهد، سیاست هم میخواهد. من مخالف هستم که کسی بالای منبر برود که از اول تا آخر سیاست بگوید.
شاید همین کار را خراب کرده است.برخی هم بیان میکنند من فقط منبر اخلاقی میروم؛ با این هم مخالف هستم، اسم این را سکولاریزه کردن منبر میگذارم. برخی مداحان روضه میخوانند و ذکر مصیبت میخوانند اما تا به امام میرسد زورشان میآید بگویند رحمهالله علیه! زورشان میآید یادی از شهدا کنند. این هم سکولاریزه کردن مداحی است.
ماهانه چند بار خطبه دارید؟یک بار خطبه دارم؛ فازش، همان فاز است. به خصوص هفته آخر مطالعه دارم، مقید هستم در بحث قرآنی کار کنم. برخی به من میگویند در عمق سیاست وارد میشوید و من میگویم اتفاقاً نقطه ثقل بنده، مباحث قرآنی است. 50-40 تفسیر برای یک آیه دیده میشود، چون مخاطب هم مخاطبی است که شایستگی این را دارد.
در مسائل سیاسی هم بنده سخنگوی نظام و سخنگوی وزارت خارجه نیستم. شنیدم برخی از مرتبطین با وزارت خارجه گفتهاند برخی از ائمه جمعه کار ما را خراب میکنند؛ من گفتم یعنی چه؟ ما حرف خود را بیان میکنیم. تریبون مردمی است و حرف مردم را بیان میکند و تصریح هم میکنیم که خارجیها اگر مواضع سیاسی ما را میخواهند ببینند از زبان وزارت خارجه بشنوند. این مواضع دولت نیست.
شده است برخی مواقع تردیدی کنید و از مسئولی استمزاج کنید؟فراوان شده است. من به استقبال می روم. هفته نیروی انتظامی به سردار اشتری میگویم اگر خودت در این جایگاه بودید چه میگفتید و برای من بنویسید. آن زمان که آقای لاریجانی در عرصه هستهای بود. (دبیر شورای عالی امنیت ملی) در رابطه با قضایای هستهای با ایشان مشورت میکردم. یک بار ایشان گفت صبر کنید، امشب جلسهای با 1+5 داریم، گفتند اجازه دهید اگر سر عقل آمدند، یکجور باید صحبت شود و اگر خیرهسری کردند باید طور دیگری صحبت شود. بعد از جلسه به من گفتند چطور صحبت کنم. مشورت میدهند.
در مسائل دیگر هم که مربوط به مسئول خاصی است هم اینچنین است. مثلاً درباره مسئله حج که امسال درست شد و حجاج در مجموع احترام شدند، میخواستم در ماهی که حج بود خطبه بخوانم. متن را نوشتم و به آقای قاضی عسگر نماینده ولی فقیه در حج گفتم این را میخواهم بخوانم. پسفردا نگویید من درست کردیم و سید احمد خاتمی در خطبهها بهم ریخت. هر جایی ضرر دارد بگویید تا حذف کنم.
ایشان خوب هم مشورت داد، گفتند ما کاری به مسائل سیاسی نداریم و هر چه میخواهید بیان کنید اما فعلاً اظهارنظراتی که درباره حج میشود، حساس هستیم و این مطلب گفته شود یا این مطلب بیان نشود و اختصاص به مسئول خاصی ندارد.
بحث آخر درباره فضای سیاسی کشور است. آقا سید احمد خاتمی از فضای سیاسی کشور راضی هستند؟فضای سیاسی که امام در پی آن بود و مقام معظم رهبری در پی آن است و معتقدیم خدا و پیغمبر هم از ما میخواهند همان فضای سیاسی حکومت علوی است. فضای سیاسی حکومت علوی، فضای عدالت است. آنچه انتظار میرود این است که نظام سیاسی ما عدالت را در راس داشته باشد، فرهنگ اخلاق در عرصه عملی. برخیها اخلاق اخلاق میکنند و گوش فلک را از اخلاق کر کردهاند اما در همان حال بداخلاقی دارند.
همه مناظرهها را دیدید؟من مناظرهها را دیدم و بسیار شرمنده شدم. برخی از این مناظرهها داخل نظام نبود، برخیها حرفهایی بیان کردند که اگر اپوزیسیون هم میخواست بیان کند، تندتر از این نمیتوانست بیان کند.
منبع : نامه نیوز