مازندمجلس: کارگاه «مستند هم به قصه نیاز دارد!» با حضور احمد الستی استاد دانشگاه تهران در پنجمین روز از جشنواره سینما حقیقت برگزار شد.
وی ادامه داد: این موضوع که آیا دوربین قابلیت ضبط واقعیت را دارد یا خیر مساله پر دردسری در طول تاریخ مستند است که سابقه بسیاری در سینما دارد. فرضیه های بسیاری وجود دارد و باید بگویم سینما تلاش کرده راه های زیادی را طی کند تا به واقع گرایی در مستند منجر شود.
او تاکید کرد: جالب است بدانید حتی کسانی ادعا کرده اند که همه فیلم ها مستند هستند. در هر صورت ما در اواخر قرن 20 با این ماجرا مواجه شدیم که اصلا امکان ندارد سینما بتواند واقعیت را با همه کلیت آن به تصویر بکشد. در واقع ما فقط می توانیم وجوهی از آن را ضبط کنیم. تکنولوژی و رویکرد فیلمساز به شدت واقعیت گرایی را زیر سوال برد. اگر تصور می کنیم که فیلم مستند صد در صد بر واقعیت متکی است، اشتباه است.
الستی با اشاره به این که معمولا از مستندسازان درباره موضوع فیلمشان سوال می شود تا واقع گرایی آن، توضیح داد: باید از شما درباره واقع گرایی فیلمتان بپرسند، اما گویا موضوع همواره ارجحیت پیدا می کند. این جلسه تشکیل شد تا به این نکته بپردازیم که در فیلم مستند هم می توان قصه داشت و در عین حال واقع گرایی را حفظ کرد. می خواهم درباره کتاب داستان سرایی مستند «Documentary storytelling» با شما صحبت کنم که در دنیا با استقبال خوبی رو به رو شده و به چاپ چهارم رسیده است.
او ادامه داد: استقبال از این کتاب نشان می دهد که مستند هم نیاز شدیدی به قصه گویی دارد. یکی از جملاتی که خانم شیلا کوران برنارد در این کتاب بارها مطرح می کند این است که بیشترین فیلم های مستند این روزها قصه گو هستند.
این استاد دانشگاه درباره تعریف قصه گویی مستند که در این کتاب ارائه شده گفت: براساس این کتاب در تقسیم بندی تمام فیلم های مستند دو دسته داستان وجود دارد. یک دسته تحت عنوان داستان های تکرار شونده اند که ما ممکن است دائما با آنها برخورد کنیم. مثل مراسم سال تحویل، مراسم های مذهبی سالیانه، مراسم مرگ و میر، سبک های هنری، ورزشی، مذاهب و مناسک، کالاهای صنعتی که تولید می شوند، ابنیه مهم تاریخی، حیوانات، گیاهان، فیزولوژی بدن انسان، هنرهای دستی، بازی های مردم گوشه و کنار جهان، مسافرت ها و... . این فیلم ها اساسا نمی توانند داستانگو باشند. خانم برنارد ادعا می کند وقایعی که مکررا در جوامع مختلف رخ می دهند قابلیت قصه گویی ندارند. منظور از داستان، اتفاقی است که بینندگان از آن مطلع نباشند. ندانند که چه اتفاقی رخ خواهد داد و به کجا خواهد رسید.
او ادامه داد: تقسیم بندی او ما را به سوی الگوی آشکاری پیش می برد تا منظور از قصه فیلم مستند را بفهمیم. حتی مستندهایی که عجایب مهم تاریخی را مطرح می کنند به گفته او قابلیت قصه گویی را ندارند. چرا او اینقدر قاطعانه درباره داستان گویی این مستندها حرف می زند؟ در صورتی که ممکن است ما داستان های کوچکی را در دل این موضوعات جا دهیم. اول از همه این که مردم با آنها آشنا هستند، در واقع آنقدر آشنا هستند که دیگر قابلیت دراماتیک شدن ندارند. بعد از آن هم غالبا ما در همه جای جهان تلویزیون داریم و از آن استفاده می کنیم و شبکه های تلویزیونی برای پر کردن برنامه هایشان به ساخت هر نوع فیلمی دست می زنند و این نوع سوژه ها از مخلفات رایج آنهاست.
الستی دسته دوم فیلم های مستندی که برنارد بر آنها تاکید دارد را حوادث نامکرر نامید و توضیح داد: کلیه حوادثی که شما از قبل از آنها خبر ندارید و نمی دانید مسیرشان به کجا خواهد رفت. او آنها را دارای سلسله حوادث می داند که پی در پی اتفاق می افتند اما می گوید لازم نیست که شما آنها را پی در پی در فیلمتان بیاورید. فقط باید آن ها را طوری مطرح کنید که تماشاگران متوجه ارتباط اتفاقات باهم بشوند. در این صورت است که فیلم شما جذاب می شود.
او با اشاره به این که این کتاب قابل دانلود است و البته در ایران هم نسخه ای از آن ترجمه شده است گفت: نویسنده این کتاب در هر چهار باری که به چاپ مجدد رسیده است با مستندسازهایی که مستندهای قصه گوی مهم و خوبی ساخته اند مصاحبه کرده است و در چاپ بعدی مصاحبه های قبلی را حذف کرده است و مصاحبه های جدیدتری را گذشته است.
الستی با بیان اینکه تفاوت عمده ای بین قصه گویی برای فیلم داستانی و مستند وجود دارد توضیح داد: هدف از قصه گویی فیلم سینمایی هالیوودی دنبال کردن واقعیت نیست و برای دراماتیزه کردن قصه هر چیزی را به آن اضافه می کنند اما تعهد فیلم مستند همواره به رعایت واقع گرایی است.
او عنوان کرد: در این کتاب توصیه می شود که به دنبال قصه های تازه بگردید، آنهایی که احیانا چاپ نشده باشند و یا از طریق جراید جلوی چشم مردم نیامده باشند. داستان شما باید قلابی بیاندازد و موقعیتی را در ابتدای فیلم مطرح کند که تماشاگران را درگیر کند. سپس باید از طریق قهرمان همذات پنداری تماشاگران را جلب کنید تا قصه را دنبال کنند. لازم نیست این قهرمان حتما انسان باشد. می تواند پدید یا موقعیت باشد.
الستی ادامه داد: سپس این قهرمان باید در راه رسیدن به اهدافش با چالش های بسیاری رو به رو شود. طوری که ما احتمال دهیم ممکن است او بازنده باشد. بعد قصه شما باید به یک نقطه اوج تعیین کننده برسد. آنوقت است که شما می توانید برای مستند هم قصه بگویید.
منبع : هنر نیوز