مازندمجلس: در روزهای گذشته با توجه به عملکردی که دولت دوازدهم داشته انتقادات بسیاری به این رویکرد وارد شد.
اما سوالی در این میان مطرح است، آیا حقیقتا شبکههای اجتماعی توان تاثیرگذاری در سرنوشت کشور و تعیین مسیر برای جریان های سیاسی را دارند؟ برخی کارشناسان براین باورند که در دنیای امروز این شبکههای مجازی هستند که روند جریانهای سیاسی را مشخص میکنند و میتوان این باور را در آخرین انتخابات صورت گرفته در جمهوری اسلامی ایران مشاهده کرد.
با توجه به نقش پررنگی که فضای مجازی در رهنمود افکار عمومی در معرفی نامزدهای انتخابات دولت دوازدهم داشتند میتوان انتخابات دولت دوازدهم را به عنوان انتخاباتی متفاوت نسبت آنچه در گذشته داشته ایم، مطرح کرد.
هرچه به انتخابات نزدیک تر شدیم نقش شبکههای اجتماعی مانند توئیتر و اینستاگرام نیز پررنگ تر شد تا جایی که صدا و سیما به حاشیه رفت و حتی از قابلیت پخش زنده اینستاگرم نیز برای پوشش سخنرانیها نیز استفاده شد. در چنین فضایی روحانی در خصوص وعدههای انتخاباتی خود از برخی از خطوط قرمز هم عبور کرد و این قبیل اقدامات در شبکههای اجتماعی انعکاس گسترده ای داشت. با این وجود، به عقیده برخی پس از انتخابات عملکرد روحانی نتوانست انتظارات آنها را برآورده کنند.
با این اوصاف؛ ما شاهد این هستیم که سیل عظیمی از انتقادات که در همان شبکه های اجتماعی به سوی رئیس دولت دوازدهم روانه میشود. این مسئله از همان ابتدای امر و با ماجرای انتخاب اعضای کابینه آغاز شد و تا به امروز همچنان ادامه دارد. حتی برخی از کارشناسان مسائل سیاسی نیز در زمینه تبعات این روند مسائلی را مطرح کردند و مسئله عبور از روحانی را بیان میکنند.
به عنوان مثال؛ عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاح طلب در یکی از مصاحبه های خود به این مسئله پرداخته است. وی در بخشی از صحبتهای خود تاکید کرد که شبکه های اجتماعی میتوانند پروژه عبور از روحانی را به گونهای رقم بزند که موفق باشد و در آن شرایط دیگر حتی چهرههای شاخص اصلاح طلب هم نیز نمیتوانند در این زمینه اقدامی صورت دهند.
غلبه شبکه های اجتماعی بر جریانهای سیاسیمهدی مطهر نیا نظریه پرداز مسائل سیاسی نیز در گفتوگو با «ابتکار» در خصوص نقش شبکه های اجتماعی عنوان کرد:« در شرایط کنونی شبکههای مجازی نقش پررنگی در مدیریت افکار عمومی دارند و باید بپذیریم که شبکه های اجتماعی به واسطه ویژگیهای خاصی که دارا هستند توانایی بالایی در القای پیامهای خاص و معنادار به مخاطب را برعهده میگیرند و شبکههای اجتماعی میتوانند با خاصیت دیالوگی خود بخشهای مورد علاقه مردم را در برگیرند.»
وی درادامه افزود:« از این جهت شبکههای اجتماعی در زمان کنونی نقش موثری دارند و در آینده نیز با شکل گرفتن شبکه جهانی اینترنت اشیا ما شاهد این خواهیم بود شبکههای اجتماعی به دلیل نفوذ و گستره باند پرپهنایی که دارا است، اهمیت شبکه های اجتماعی و شبکههای فرااجتماعی که در راه هستند را افزایش میدهند، بنابراین چنین پدیده ای را نباید نادیده گرفت و به سهولت از کنار آن گذشت و این شبکهها میتوانند در افزایش عمق نفوذ پیامها در چارچوب اقناع مشارکت مخاطب در یک فضای ارتباطی نقش پررنگی داشته باشند.» گفتنی است با تغییراتی که در شبکه های مجازی ایجاد شد و امکاناتی که این شبکه ها در اختیار مردم قرار دادند، موقعیت ویژهای برای نامزدهای انتخاباتی برای تبلیغ خود ایجاد شد.
مطهرنیا نیز در رابطه با نقش شبکه های اجتماعی در جریانهای سیاسی داخل کشور اظهار کرد:« شرایطی که در آن برهه زمانی ایجاد شد شبکه های اجتماعی را به سمت و سوی حمایت از روحانی برد. البته بیش از هر چیز حمایت سران و چهرههای شاخص جریان اصلاحات این مسئله را تقویت کرد. فراموش نکنیم که اصلاح طلبان در فضای ناشی از ناتوانی درمعرفی کاندیدای ایده آل خود قرار داشتند و انتخاب روحانی به دلیل مصلحتهای سیاسی مورد توجه قرار گرفت و از این جهت بود که رهبران اصلاحات رای دادن به روحانی به عنوان مصلحت مطرح کردند و از طرفی به این نکته نیز اشاره را داشتند که در بافت موقعیت کنونی رای دادن به روحانی اساسا یک جهت گیری استراتژیک و ناشی از مصلحت عمومی است که اصلاح طلبان نسبت به آینده ایران و روند اصلاحات مورد توجه قرار میدهند،
به عبارت دیگر؛ انتخاب روحانی محصول این منطق فکری است.» وی در جای دیگر از صحبتهای خود در خصوص انتقادات مطرح شده نسبت به روحانی بیان کرد:« انتقادی که در خصوص روحانی مطرح است، به وعده هایی باز میگردد که در دوران انتخابات مطرح شد. ما باید بر این نکته تاکید داشته باشیم که جامعه کنونی ما بر اساس آنچه مصلحت بوده در این خصوص تصمیم گرفته است، هرچند خود روحانی در سالهای 92 و 96 در میان نیروهای اعتدالگرا طرفدارانی داشته و دارد اما همه آنها بیش از آنچه به شخص روحانی رای داده باشند، به وعدههایی که به مردم، جناحها و فعالان سیاسی داده است، رای داده اند. بنابراین هرچه روحانی بیشتر بتواند به وعدههای خود عمل کند در تغییر این فضای موجود در شبکه های اجتماعی نیز میتواند موثرتر باشد.»
شبکه های اجتماعی حرف آخر را نمیزنندلازم به یادآوری است که برخی فعالان سیاسی بر این نکته تاکید دارند که شبکه های اجتماعی به تنهایی در اختیار مخالفان دولت دوازدهم نیستند و از هر گروهی میتوان در آن ها یافت، بنابراین نسبت دادن چنین تاثیری به شبکه های اجتماعی چندان درست نیست و شکست احتمالی جریان اصلاحات در آینده صرفا به یک مسئله باز نمی گردد. ابوالقاسم رئوفیان دبیرکل حزب ایران زمین نیز در همین راستا در گفت و گو با «ابتکار» عنوان کرد: «شبکههای مجازی به عنوان فضای دوم نقش بسزایی در شکل گیری افکار عمومی دارد و این را هم باید در نظر داشت که این شبکهها در اختیار یک جناح خاص و یا یک طیف مشخصی نیست و یا به طور کلی یک رویکرد سیاسی نمیتواند فضای مجازی را در اختیار داشته باشد. بعضی هم ممکن است در این حوزه فعالیت داشته باشند و روحانی را نقد کنند و برخی هم این این انتقادات را پاسخ دهند؛ هیچ گاه فضای مجازی در اختیار یک گروه فکری نبوده و نیست.» وی در ادامه افزود:« البته نقشی که شبکه های اجتماعی در انتخابات 96 داشت،غیرقابل انکار است حتی در آن فضای انتخاباتی هم فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به تنهایی در اختیار طرفداران روحانی نبوده است.» این فعال سیاسی اصولگرا در بخشی از صحبت های خود تاکید کرد:« ما به تنهایی نمی توانیم فضای مجازی را به عنوان علت رای آوری روحانی مطرح کنیم، دیگر مسائل هم نقش پررنگی در این انتخاب داشتند.»
رویکر د و نگاه افراط گرایان در شبکههای اجتماعیالبته باید به نکته نیز اشاره کرد که معمولا دولتها در چهار ساله دوم فعالیت خود، نسبت به چهار سال نخست شرایط سختتری دارند چراکه انتظارات مردم بالاتر میرود و جامعه انتظار دارد که دولت در شرایط کنونی که به انتهای فرصت خود میرسد دیگر به وعدههایی که با مردم در میان گذاشته است، عملیاتی کند. رئوفیان نیز در همین خصوص مطرح کرد:« روحانی در زمان انتخابات با توجه به مشکلاتی که در جامعه وجود داشت مسائل و صحبتهایی را مطرح کرد که در همان بازه زمانی نیز چندان امکان پذیر به نظر نمیآمد اما به نظر میرسد که دولت باید به این مسئله توجه داشته باشد زیرا تا چشم به هم بگذارند این چند سال باقی مانده هم به اتمام میرسد.» این فعال سیاسی در ادامه افزود:«از همان ابتدای امر در زمینه چینش کابینه دولت دوازدهم انتقاداتی وارد بود حتی دولت در زمینه تیم اقتصادی نیزموفق عمل نکرد و ترکیب توانمندی را ارائه نکرد. لزومی ندارد که کابینه در اختیار یک جناح خاص باشد بلکه باید کابینه شایسته سالار باشد اما این اتفاق رخ نداد. اینها زنگ خطری برای روحانی است که اگر نتواند به وعدهها عمل کند طبیعی است که سرنوشت خوبی در انتظار وی نخواهد بود.»رئوفیان خاطرنشان کرد:« باید این مسئله را هم در نظر داشت که افراد معتدل کمتر در این شبکهها فعالیت می کنند و این مختص به یک جناح سیاسی خاص نیست. با نگاهی گذرا به شبکههای اجتماعی افراد تندرو از هر دو طیف را مشاهده میکنیم و رویکر د و نگاه افراط گرایان منجر به ایجاد چنین فضایی شده است. مخالف و موافق صد در صد روحانی هر دو افراط گرا محسوب میشوند، ما با چنین افرادی در فضای مجازی روبرو هستیم، بنابراین طبیعی است که چنین موقعیتی ایجاد شود.»
با توجه به مصاحبههای صورت گرفته میتوان چنین برداشت کرد که در زمان انتخابات کمپین تبلیغاتی روحانی در فضای مجازی فعالیتهای گسترده ای داشت و با تاکید بر وعدههای انتخاباتی در این فضا سرنوشت انتخابات را به نفع روحانی تغییر داد اما در شرایط کنونی با وجود اینکه تنها چهار ماه از آغاز به کار دولت دوازدهم میگذرد، انتقادات بسیاری از سوی همین کاربران شبکههای اجتماعی به سمت روحانی روان شده است و این مسئله در کنار روند کند اصلاحات تبدیل به پاشنه آشیلی برای روحانی شده است. البته نباید این نکته را فراموش کرد که دولت روحانی طی 4سال گذشته ثابت کرده است که علاقهای به اقدامات و تصمیمات هیجانی که مردم طی 8سال احمدی نژاد به آن خو گرفته بودند، ندارد و همین مسئله موجب ایجاد بخشی از انتقادها به رئیس دولت دوازدهم شده است. به هرحال این تفاوت دیدگاهی که در بخشی از جامعه ایجاد شده و سیاست آرام و پیوسته روحانی ، فضا را در شبکههای اجتماعی تا حدودی مغشوش و ملتهب کرده است.
منبع : نامه نیوز